هرچه معرفت، خداشناسی، توحید، علم و حكمت انسان بیشتر شود، تواضع و فروتنی او زیادتر میگردد. تكبّر بشر ناشی از جهل، نادانی، غفلت و خودپسندی است. در آیات كریمه و احادیث از تكبّر بهشدّت مذمّت، و از تواضع، مدح و ستایش شده است.
حسین(علیهالسلام) در نزد مردم بسیار محترم بود. زمانی كه او و برادرش، حسن مجتبی(علیهماالسلام) پیاده به حجّ میشتافتند تمام رجال و شیوخ صحابه كه همراه آنها بودند به احترامشان از مراكب پایین آمده و پیاده راه میپیمودند. احترام حسین(علیهالسلام) در میان مردم نه برای آن بود كه او كاخ مجلّل داشت یا مركَبهای سواری او گرانقیمت بودند یا غلامان و سربازانی پیشاپیش یا دنبال مركَب او میرفتند یا آنكه مسجد پیغمبر(ص) را برای او خلوت مینمودند و راهها را در موقع آمدوشد وی
بر مردم میبستند، نه! برای هیچیك از اینها نبود. حسین(علیهالسلام) با مردم زندگی میكرد و جدایی از آنها را نمیپذیرفت. زندگی او مالامال از سادگی بود. همهساله پیاده به حجّ میرفت و با مردم نشست و برخاست، و آمدوشد مینمود؛ با فقرا معاشرت میكرد، در نماز جماعت، حاضر میشد، به عیادت بیماران میشتافت، در تشییع جنازهها شركت میجست و در مسجد جدّش پیغمبر با دوستان و اصحاب مینشست. او دعوت فقرا را میپذیرفت و آنها را میهمان مینمود، خودش برای محتاجان، بینوایان، بیوهزنان و یتیمان، نان و غذا میبرد.
وقتی سپاهیان ستمپیشه و سنگدل كوفه بدن مطهّر ایشان را عریان بر خاك افكندند، بر شانة مباركش نشان از برداشتن بار دیدند، از علّت آن جویا شدند، حضرت سجاد(علیهالسلام) فرمود: «اثر انبانهایی است كه در مدینه به دوش مبارك بر میگرفت و به خانههای فقرا، ایتام و بیوهزنان میبرد».[1]
[1]. ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج4، ص66؛ مجلسی، بحارالانوار، ج44، ص90.