پنجشنبه: 9/فرو/1403 (الخميس: 18/رمضان/1445)

فصل شانزدهم: عید سعید فطر

عید سعید فطر

«أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عِیداً»[1]

غرض از «عید» نه آن است كه از باب جلال
 

 

 

جامه ناز بپوشند به الطاف مزید
 

ای خوش آن عید، كز آن شاه و گدا خوش باشند
 

 

 

كه چنین «عید سعید» است و جز این نیست سعید
 

     
 

در روز «عید فطر» همه مسلمانان در سراسر جهان، غرق احساس افتخار بوده و سربلند و سرافرازند كه ماه مبارك رمضان را با توفیق به پایان رسانده و از بركات معنوی و تربیتی آن مستفیض شده‎اند.

خدا را شكر می‎نمایند كه یكی از بزرگ‎ترین كلاس‎های تربیتی اسلام را در طیّ یك ماه گذرانده، و از درس‎هایی كه در آنها داده شده، به اندازه استعداد و آمادگی خود استفاده كرده و با روح و جان خود آمیزش داده و بر الواح دل‎ها و ضمایر خود ثبت كرده‎اند.

 

در این روز، مسلمانان از یك جهاد حسّاس و خطرناك ـ كه پهلوانان، قهرمانان و شیرافكنان جهان در آن میدان به خاك هلاكت افتاده و مغلوب شده‎اند ـ فاتحانه و پیروزمندانه باز می‎گردند.

این جهاد، جهاد با نفس، جهاد با امیال و غرایز حیوانی و لذایذ نفسانی است.

بازداشتن نفس از كام‎گیری‎های شهوانی، نگهداری نفس از خوردن غذاهای لذیذ و نوشیدنی‎های شیرین و خوش‎گوار، خودداری از چشم‌چرانی و هوس‎های شیطانی، از دروغ، غیبت، خشم و غضب، بدخویی و ترش‎رویی، تكبّر و جاه‎طلبی و دوری از هر معصیت و گناه دیگر در این میدان جهاد، فتح و پیروزی است.

همه اینها جهاد است و همان «جهاد اكبر»ی است كه پیامبر بزرگ اسلام‌(ص) به گروهی از صحابه كه به جهاد رفته بودند و با دشمن با شمشیر و اسلحه دست‌وپنجه نرم كرده و زور بازو نشان داده بودند، فرمود:

«مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوْا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَبَقِیَ عَلَیْهِمُ
الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ».[2]

«جهاد اكبر»ی كه جز افراد با‌ایمان و مردان و زنان تربیت‌شده در

 

دامان اسلام، هیچ شخص دیگری نمی‎تواند در صحنه آن عرض اندام كند و در میدان رزم آن، افتخاری كسب نماید.

میدانی كه در آن پیلتن‎های قوی‌پنجه و عشّاق مال و مقام دنیا، شهوت‌پرستان، جلاّدان خون‎خوار، فاتحان جاه‌طلب كشورها، جوانان مغرور، خشمگینان پلنگ‌آسا، ستمگران بی‎رحم، آدم‎كشان و قصّابان تاریخ، زنان هوس‎باز، دوشیزگان ناپاك و پرستندگان مظاهر مادّی به خاك هلاكت افتاده؛ و از اینكه بتوانند افتخاری كسب و در مسابقات آن شركت نمایند عاجز و ناتوانند.

میدانی كه مردان و بانوان باایمان، خداپرست، فروتن، پاك‌دل، پرهیزكار، شكیبا و بی‎اعتنا به زر و زیور دنیا در آن لباس رزم پوشیده، با اراده محكم و همّت بلند حریف را شكست می‎دهند و در مسابقه با افتخار به پیروزی دست می‎یابند.

آری، نبرد با هوای‌نفس در عین آسانی، دشوار است. آسان است، برای اینكه وجدان پاك و فطرت آدمی و عقل و خرد، مصلحت و لزوم آن را درك می‎نماید و اگر انسان در این میدان قدم نهاد، هرچه پیش رود موفّق‎تر می‎شود؛ تا سرانجام نفس سركش و جنود اهریمنی را مغلوب و ذلیل خود كند و قوای ملكوتی و عقلانی و وجدانی را در كشور بدن، حاكم و كارفرما سازد.

 

ازسوی‌دیگر این كار دشوار است؛ برای اینكه جهاد با نفس، ایستادگی در برابر غرایز گوناگون و تلاش و كوشش برای كنترل و انضباط آنهاست و شناخت دام‎های شیطان و هواهای پنهانی كار هر شخصی نیست و رام‌كردن نفس امّاره و چشم‌پوشی از لذایذ و كام‎گیری‎های نفسانی و خواسته‎های هزارگونة نفسِ وسیع و سركش، به این زودی‎ها میسّر نخواهد بود و این دشمن خانگی با غرایزی كه انسان را در دفع دشمن خارجی یارویاور و محرّك و مشوّق هستند، آشنایی و ارتباط برقرار می‎كند و از آنها كمك و یاری می‎گیرد.

ازاین‌جهات، مبارزه با نفس كاری بس دشوار است و رستگار، كسی است كه بتواند نفس را تعدیل كرده، و به نظم و ترتیب صحیح وادار سازد.

ماه مبارك رمضان، ماه مبارزه با نفس و مدرسه تعدیل و اصلاح غرایز و خواسته‎ها و نمایش قوّت اراده و توان روان، سپری شده و اینك فرصت برگزاری مراسم عیدی بزرگ و پرفضیلت است. این عید، عید اسلامی فطر است كه عید همگان و عید عموم طبقات و افراد است.

«أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً».[3]

 

عیدی كه خدا آن را برای همه مسلمانان قرار داده و همه را در آن شریك فرموده است. عیدی كه در آن مساجد و مجامع اسلامی و در گستره جهان اسلام، شكوه عبادت و بندگی خدا دیده می‎شود.

مراسم این عید اختصاص به توانگران، كارفرمایان، رجال و زمامداران و طبقات به‌اصطلاح ممتاز ندارد.

تشریفات مادّی، تقدیم هدایا و تحفه‎های گران‌بها ـ چنانچه پیش از اسلام در اعیاد رسم بود‎ ـ در این عید مرسوم نیست.

زیردستان موظّف به دیدار زمامداران نیستند، و كارگر و كارفرما، افسر و سرباز، فقیر و غنی، شاه و گدا و همه اقشار و طبقات باید در صف بندگی خدا و دعا و عبادت برادرانه بایستند.

چنانچه می‎دانیم مراسم عمده و حسّاس این عید «نماز» و «زكات» است.

 

[1]. طوسی، مصباح‌المتهجد، ص654؛ ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، ج1، ص495. «می‌خواهم از تو به حق این روز (عید فطر) که آن را برای مسلمانان عید قرار دادی».

[2]. کلینی، الکافی، ج5، ص12؛ صدوق، الامالی، ص553؛ فتال نیشابوری، روضة‌الواعظین، ص420؛ مجلسی، بحارالانوار، ج19، ص182. «آفرین به قومی‌که جهاد اصغر را انجام دادند و بر آنها جهاد اکبر باقی ماند».

[3]. طوسی، مصباح‌المتهجد، ص654. «می‌خواهم از تو به حق این روز (عید فطر) که آن را برای مسلمانان عید قرار دادی».

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: