مسلم بن عوسجه ضمن بیان سخنانی پر از معنا و حقیقت، گفت:
به خدا قسم اگر بدانم كشته میشوم سپس زنده میشوم و باز كشته میشوم و به آتش سوزانده میشوم و خاكسترم بر باد داده میشود و هفتاد بار با من چنین رفتار نمایند، از تو جدا نمیشوم تا جانم را در راه تو فدا نمایم؛ پس چگونه دست از دامن تو بردارم درصورتیكه غیر از یك كشتهشدن نیست كه آنهم موجب كرامت بزرگتر و جاوید است؟.[1]
زهیر گفت:
دوست دارم هزار بار مرا بكشند و خداوند متعال به كشتهشدن من، از تو و از این جوانان اهلبیت كشتن را بگرداند.[2]
سایر اصحاب نیز آنچه باید در چنین موقعیتی بگویند را به عرض رساندند و دلاوران جهان و قویدلان را از درجة بلند قوّت، استقامت، بیپروایی از مرگ و وحدت كلمة خود مبهوت و متحیّر ساختند.