پنجشنبه: 6/ارد/1403 (الخميس: 16/شوال/1445)

بخش سوم: بصیرت در دین

«اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَخْشَاكَ كَأَنِّی أَراكَ وَأَسْعِدْنی بِتَقْوَیكَ وَلَا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِكَ ... وَاجْعَلْ لی یا إِلَهی الدَّرَجةَ الْعُلْیا فِی الْآخِرَةِ وَالْاُولَی».[1]

دعا و خواندن خدا به اسما و صفات جمال و جلال، یكی از اركان عبودیّت و بندگی و توجّه به كمال و یكی از وسایل مهم ترقّی و سیر معنوی و سفر به عالم ملكوت و لاهوت است و فاصله‎ای بین خواندن بنده و پاسخ خدا نیست، ولی بنده باید خود را برای گرفتن جواب، آماده نماید و بداند كه در چه مشهد عظیم و مقام اعلایی قرار می‎گیرد و با گوش دل جواب خدا را بشنود و اگر از حال خود احساس كرد كه جواب نگرفته است باید به اصلاح حال معنوی و اخلاقی خود بپردازد و موانع صدور جواب یا شنیدن جواب را رفع نماید.

در مورد حاجات مادّی و دنیوی گاه ـ چنان‌كه از احادیث شریفه استفاده می‎شود ـ سرعت اجابت، علامت استدراج و خذلان و تأخیر

 

در اجابت و دادن حاجت، برای حضور بیشتر بنده در مشهد دعاست كه از اعظم مشاهد است.

ابن‌فهد حلی در كتاب عدّة‌الداعی از جابر بن عبدالله انصاری روایت كرده است كه:

قَالَ النَّبِیُّ(ص): «إِنَّ الْعَبْدَ لَیَدْعُو اللّٰهَ وَهُوَ یُحِبُّهُ فَیَقُولُ لِجَبْرَئِیلَ: اقْضِ‏ لِعَبْدِی‏ هَذَا حَاجَتَهُ وَأَخِّرْهَا فَإِنِّی أُحِبُّ أَنْ لَا أَزَالَ أَسْمَعُ صَوْتَهُ وَإِنَّ الْعَبْدَ لَیَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ وَهُوَ یُبْغِضُهُ فَیَقُولُ: یَا جَبْرَئِیلُ اقْضِ‏ لِعَبْدِی‏ هَذَا حَاجَتَهُ وَعَجِّلْهَا فَإِنِّی أَكْرَهُ أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَهُ».[2]

رسول خدا‌(ص) فرمود: «بنده‎ای خدا را می‎خواند درحالی‌که خدا او را دوست می‎دارد، پس خدا به جبرئیل می‎فرماید: حاجت بنده‎ام را برآور و آن را به تأخیر انداز؛ زیرا من می‎خواهم همواره صدای او را بشنوم و بنده‎ای خدای عزّوجل را می‎خواند درحالی‌که خدا او را دشمن می‎دارد پس خدا به جبرئیل می‎فرماید: حاجت این بنده‎ام را زودتر برآور؛ زیرا كراهت دارم صدایش را بشنوم».

چنان‌كه می‎دانیم دعا گاه متضمّن درخواست و تقاضای حاجتی از حوایج دنیا یا آخرت است، یا درخواست و حاجت در آن نیست و

 

فقط بنده به خواندن خدا و گفتن یا الله، یا رحمان، یا رحیم، یا خالق، یا رازق، یا قاضی‎الحاجات، یا كافی‌المهمّات، یا سمیع، یا بصیر و سایر اسماءالله الحسنی اكتفا می‎كند؛ هرچند در گفتن این اذكار هم به‌ مناسبت حالی كه بنده دارد و اسمی را كه خدا را به آن ندا می‎كند حاجتمندی و قبله دعای او معلوم می‎شود.

مثلاً بیمار و مریض «یا شافی» و «یا سلام» می‎گوید. فقیر «یا غنیّ» و جاهل «یا علیم» می‎گوید. گناهكار «یا غفّار» و «یا توّاب» و «یا ستّار» می‎گوید.

در اینجا هم اگرچه حاجت بر زبان آورده نمی‎شود ولی معلوم است كه بیماری كه «یا شافی» می‎گوید، یا گمراهی كه خدا را به اسم «یا هادی» می‎خواند حاجتشان شفا و هدایت است.

 

[1]. ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، ج1، ص342؛ مجلسی، زاد‌المعاد، ص176؛ محدّث قمی، مفاتیح‌الجنان، دعای عرفه امام‌حسین(علیه‌السلام). 

[2]. ابن‌فهد حلی، عدة‎الداعی، ص25.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: