پنجشنبه: 6/ارد/1403 (الخميس: 16/شوال/1445)

بامداد میلاد

قالَ اللهُ تَعَالَی:

﴿وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ﴾.[1]

بامداد مبارک و فرخنده و پرمیمنت روز پانزدهم شعبان سال دویست‌وپنجاه‌وپنج هجری طلوع می‌کرد، در امامت‌سرای حضرت امام حسن عسکری‌(علیه‌السلام) شور و هیجان و شوق و انتظار شدّت می‌یافت. ملائکه در آنجا بیش از هر وقت دیگر آمد و رفت داشتند. انوار رحمت الهی در تابش و لمعان و فروغ فرّ و شکوه ایزدی درخشان بود.

در ملأ اعلی فرشتگان و کرّوبیانِ عالم بالا از نوزادی که هم‌اکنون در خاندان نبوّت و ولایت، قدم به عرصه این جهان خواهد گذاشت و چهره نورانی و شمایل محمدی خود را به عالمیان نشان خواهد داد، در سخن بودند.

بهشت را زینت می‌کردند تا محافل جشن و مجالس انس و ذوق

 

ملکوتی برپا کنند. غریو شادی، نغمه‌های روح‌بخش و طرب‌انگیز حورالعین، بهشتیان را غرق در حظوظ روحانی کرده بود.

از شب نیمه شعبان دقایقی چند بیشتر باقی نمانده بود، دقایقی که آرام آرام می‌گذشت و برای آنها که منتظر بودند به‌قدر سال‌ها بود.

سرانجام شب به دقیقه آخرین رسید و ثانیه‌شماری شروع شد، ثانیه‌ها هم با کندی یکی پس از دیگری گذشتند ناگاه نورانیت و روشنی فوق‌العادّه‌ای که بر نور چراغ‌ها غالب شد، همه را از تولّد نوزاد بشارت داد. نوزاد به دنیا آمد و آخرین رهبر عالم بشریّت ولیّ الله اعظم با جمال جهان‌آرای خود گیتی را مزیّن و روشن ساخت.

نرجس غرق در افتخار و مباهات گشت، بانگ تکبیر و تحمید و تسبیح توأم با فریادهای شادی و تهنیت و هلهله طنین‌انداز گشت.

نوزاد سر به سجده گذاشت و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر‌(ص) و امامت پدران بزرگوارش شهادت داد و با صدایی خوش و روح‌افزا این آیه مبارکه را تلاوت فرمود:

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

﴿وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ...﴾[2]

 

نوزاد به دنیا آمد و عنایات الهی بر خاندان رسالت تکمیل شد.

آری این افتخار، مخصوص دودمان نبوّت است که موعودِ نجات‌دهنده بشر از تجاوز و ستم و آن‌کس که برای تأسیس
سازمان جهانی اسلامی و اجرای نظام قرآنی قیام فرماید، از آن خاندان باعظمت است.

پیامبر اسلام‌(ص) خوش‌دل بود که فرزندش مهدی به هدف‌های رسالت و دعوت او جامه عمل می‌پوشاند و به خاندان خود به‌خصوص علی و فاطمه و حسنین(علیهم‌السلام)  مژده می‌داد که مهدی - همان کسی  که با نهضت بی‌مانند خود بنیان شرک را ویران و اساس توحید و یکتاپرستی را محکم و استوار می‌سازد و فرمانروای کل جهان می‌گردد - از فرزندان آنهاست. اوست همان نابغه بی‌نظیری که انبیا و اولیا ظهورش را مژده دادند و جهان بشریّت را به قیام آن حضرت، برای تشکیل حکومت حقّ و عدالت اسلام و صلح پایدار و برچیدن بساط بیدادگران، نوید دادند و همه را به آینده گیتی امیدوار ساختند.

جهان با همه تحرکی که در ناحیه علوم مادّی و پیشرفت صناعی دارد و بااینکه بشر دست به کار تسخیر فضا شده و به قدرت فکر خود می‌بالد، با کمال تأسّف در جنبه انسانیّت قدم به جلو نگذاشته و در مدنیّت اخلاقی و وجدانی سیر قهقرایی دارد.

 

ترس، هراس و وحشت همه را ناراحت و در فشار گذارده و قسمت عمده بودجه کشورها صرف افزایش تسلیحات و قوای هدّامه و ویران‌کننده می‌شود.

فساد اخلاق و بی‌عفّتی، فحشا و طغیان شهوت و غضب، زن و مرد را به ستوه آورده و به جهنّم نکبت‌ها و انحطاط سوق می‌دهد. مطبوعات و مجلّات هم بیشتر به این آتش‌ها دامن می‌زنند.

التزام به آداب دینی و شعائر مذهبی ضعیف می‌شود و بدترین مظاهر شرک که استعباد بشر و ملل و سلب آزادی انسان‌ها باشد به‌صورت‌های گوناگون رایج و ارکان آن محکم و استوار می‌گردد. انسان این عصر به‌اصطلاح پیشرفته در برابر پیکره‌های بی‌جان و بی‌روح افرادی مثل خود نیایش و تواضع می‌کند و پستی و انحطاط فکری و ضعف قوای عقلی خود را آشکار می‌سازد و به بانگ ملکوتی:

﴿مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنْتُمْ لَهَا عَاُكِفُونَ﴾[3]

«این مجسّمه‌های بی‌روح چیست که عمری بر آن معتکف شده‌اید».

گوش فرا نمی‌دهد. بزرگ‌‌ترین رهبران دنیای مادّی ما شکستن عهد و پیمان و نقض تمام قوانین بین‌المللی و هر تجاوز و ستم را ننگ و

 

عار نمی‌شمارند و خلاصه مدنیّت منهای انسانیّت روزبه‌روز توسعه یافته و گسترش می‌یابد.

در این جهان تنها نوری که نشاط بشر را نگاه می‌دارد و او را امیدوار می‌سازد که سرانجام محکوم به انقراض و فنا، سقوط دائم در ظلمات حیوانیت، تجاوز زورمندان، و جهنّم بی‌ایمانی و بدبختی نیست، همان بشارات انبیا و پیشوایان دینی است که همه را به آینده جهان خوش‌بین نموده و نور امید را در دل‌ها روشن ساخته است.

همه با اعتماد تمام و قلبی سرشار از نشاط انتظار دارند؛ انتظار کسی را دارند که این ابرهای تیره ظلم و ستم و فساد را، از افق عالم برطرف کرده و در عالم، برادری و آزادی واقعی را برقرار، و احکام عالی آسمانی را اجرا نماید و بشر را به‌سوی هدف شریف انسانی رهنمایی فرماید.

شیعیان و مؤمنان به این ظهور، شب و روز نیمه شعبان را جشن می‌گیرند و چراغانی می‌کنند و خیابان و بازار و مغازه‌ها و خانه‌ها را زینت می‌نمایند و غرق در شادمانی می‌شوند و به ملل جهان علاقه خود را به عدل و داد، صلح و برادری جهانی اعلام، و روح شکست‌ناپذیر و امیدوار خود را آشکار می‌سازند.

ای ولیّ عصر؛ ای مهدی موعود؛ همه شیعیان و دوستانت آرزومند و منتظرند که بامداد سعادت آنها و همه مردم جهان طالع شود و با قیام تو تمام دردهایشان درمان گردد و عوامل محرومیت، ناکامی و

 

بیچارگی در همه‌جا از میان برود و پرچم توحید و عدل و صلح اسلام در سراسر گیتی به اهتزاز درآید.

﴿وَ مَا ذَلِكَ عَلَى اللّٰهِ بِعَزِیزٍ﴾؛[4]

«و این کار اصلاً بر خدا دشوار نیست».

شاد باش ای عارف نیکو سیر
شاد باش ای خسته‌ بار فراق
می‌دمد از لطف حقّ صبح ظهور
افکند البتّه از رخ، این نقاب
می‌کشد از دشمن حقّ، انتقام
اولیا گردند گِردش جمله جمع
می‌نشیند بر سریر احتشام
از خداوند قدیر بی‌نظیر
تا کنی از صدق دل، تصدیق این
البشارة! ای که داری انتظار
البشارة! مصلح نیکو سرشت
صبر کن صبر، ای به هجران مبتلا
شاد زی کآید دیگر ره نوبهار
البشارة! «صافی» صافی ضمیر
 

 

کاین شب هجران سحر گردد سحر
شاد باش ای غرق بحر اشتیاق
می‌شود گیتی پر از وجد و سرور
فاش سازد امر حقّ را، بی‌حجاب
می‌برد از شرک و از اصنام، نام
همچو پروانه به گرد نور شمع
می‌دهد دنیا سراسر انتظام
هست این وعده تخلّف‌ناپذیر
«إِنَّهُ لا یخْلِفُ الْمِیعَاد»[5] بین
می‌شود آخر سحر، این شام تار
آید و گیتی کند رشک بهشت
که رسد دوران وصلش بر ملا
و از گل سوری شود یک‌سو غبار
که جوان گردد دگر این چرخ پیر[6]
 

 

 

 

[1]. قصص، 5. «ما اراده کرده‌ایم تا بر مستضعفان روی زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».

[2]. قصص، 5. «ما اراده کرده‌ایم تا بر مستضعفان روی زمین نعمت بخشیم».

1. انبیاء، 52.

[4]. ابراهیم، 20.

[5]. اشاره به آیات 9 سوره آل‌‌عمران؛ 31 سوره رعد و 20 سوره زمر.

[6]. اشعار از مرحوم آیت‌الله والد نویسنده ـ اعلی الله مقامه ـ است.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: