جمعه: 31/فرو/1403 (الجمعة: 10/شوال/1445)

1. آیات قرآن مجید

خداوند در قرآن مجید در آیات کریمه متعدّدی تشکیل یک حکومت جهانی اسلامی، بسط دین اسلام، غلبه آن بر کلّیه ادیان،
 زمامداری صلحا و ارباب لیاقت را وعده فرموده است که از آن جمله این آیات است:

﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَیَكُونَ الدِّینُ كُلُّهُ  لِلّٰهِ﴾؛[1]

«با کافران جهاد کنید تا در زمین فتنه و فسادی نماند و آیین همه دین خدا گردد».

﴿هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ﴾؛[2]

«اوست خدایی که رسول خود را با دین حقّ به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم تسلّط و برتری دهد».

﴿یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نَورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ﴾؛[3]

«کافران می‌خواهند که نور خدا را با نفس تیره و

 

گفتار جاهلانه خود خاموش کنند ولی خدا نمی‌گذارد، تا آنکه نور خود را به منتهای ظهور و حدِّ اعلای کمال برساند».

﴿یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ﴾؛[4]

«کافران می‌خواهند نور خدا را با گفتار باطل و طعن مسخره، خاموش کنند، البتّه خدا نور خود را تمام و کامل می‌کند».

﴿وَیُریدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِینَ﴾؛[5]

«و خدا می‌خواهد که صدق سخنان حقّ را ثابت گردانده و ریشه کافران را از بیخ و بن برکند».

﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً﴾؛[6]

«بگو که حقّ آمد و باطل را نابود ساخت، که باطل خود لایق محو و نابودی است».

 

﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی‌ الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ﴾؛[7]

«ما بعد از تورات در زبور نوشتیم که البتّه بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرّف خواهند شد».

﴿وَعَدَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ﴾؛[8]

«خداوند وعده فرموده، به کسانی از شما که ایمان‌آورده و نیکوکار گردند در زمین خلافت دهد».

﴿وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ * إِنَّهُمْ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ﴾؛[9]

«همانا عهد ما درباره بندگانی که به رسالت فرستادیم سبقت گرفته است که البتّه آنها بر کافران فتح و پیروزی یابند و سپاهیان ما غالبند».

 

﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾؛[10]

«ما البتّه رسولان خود و کسانی که ایمان آورند را در حیات دنیا نصرت و ظفر می‌دهیم».

﴿كَتَبَ اللّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی إِنَّ اللّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ﴾؛[11]

«خدا حتم گردانیده که البتّه من و رسولانم غالب می‌شویم که خداوند قوی و مقتدر است».

و آیات دیگری که تأویل آنها هنگام ظهور حضرت ولیّ عصر‌(علیه‌السلام)  آشکار شود، دلالت دارند بر غلبه اسلام بر سایر ادیان و غلبه اهل حقّ بر اهل باطل و حتمی‌بودن غلبه انبیا و اتمام نور خدا که این معانی به‌طور مطلق تا حال ظاهر نشده و این آیات تحقّق آن را در آخرالزّمان بشارت می‌دهد.

خداوند وعده داده که البتّه پیغمبران را غالب سازد و یاری کند و معلوم است که این نصرت و غلبه فقط نصرت و غلبه در آخرت نیست، برای اینکه می‌فرماید:

 

﴿فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾؛[12]

و نصرت و غلبه انبیا بر قوم خودشان و پیشرفت کار آنها در عصر خودشان هم نیست، زیرا دعوت بسیاری از پیغمبران در قومشان اثر نبخشید، بلکه بعضی از آنها کشته شدند.

این نصرت و غلبه، نصرت و غلبه مقصد و هدف و دعوت آنهاست که برطبق ظاهر آیات مقیّد به مرتبه‌ای نیست، بلکه نصرت و غلبه مطلق است.

همچنین است اتمام نور، معنای اینکه خدا نور خود را در مقابل آنهایی که می‌خواهند نور او را خاموش کنند و مانع از پیشرفت اسلام شوند تمام می‌گرداند، این است که دین را جلو می‌برد و بر قلمرو اسلام می‌افزاید و اتمام آن وقتی است که اسلام تمام جهان را بگیرد.

چنان‌که معنای استخلاف و جانشینی مؤمنین در زمین و وارث‌ شدن آنها زمین را نیز، استخلاف در تمام زمین و وارث ‌شدن کره ارض است که برای امام‌زمان‌(علیه‌السلام) و یاران و اصحاب آن حضرت حاصل می‌شود.

معنای غلبه حقّ بر باطل به‌طور اطلاق هم غیر از این نیست که به تمام معنا حقّ بر باطل پیروز شود و اگر از جهت حجّت و برهان غالب باشد - بااینکه به این معنا همیشه غالب است - ولی در ظاهر غالب نباشد غلبه مطلق نیست و ظاهر این آیات غلبه مطلق است.

 

و امّا آیه:

﴿لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ﴾؛[13]

که دلالتش بر غلبه اسلام واضح است.

و مؤیّد مستفاد از این آیات است روایاتی که در این خصوص از حضرت رسول‌(ص) منقول است، مثل:

«لَیَدْخُلَنَّ هَذَا الدِّینُ عَلَی مَا دَخَلَ عَلَیْهِ اللَّیْلُ»؛[14]

«البتّه این دین در هر کجا که شب داخل شده باشد داخل می‌شود».

و شاید نکته اینکه فرمود:

«عَلَی مَا دَخَلَ عَلَیْهِ اللَّیْلُ»؛

و نفرمود:

«عَلَی مَا دَخَلَ عَلَیْهِ الْیَوْمُ أَوِ الشَّمْسُ».

تشبیه دین به آفتاب باشد که همان‌طور که روز و آفتاب در هر کجا که شب رفته باشد وارد می‌شود، خورشید عالم‌تاب اسلام نیز به تمام اماکن پرتوافکن خواهد شد و تاریکی کفر و شرک و ضلالت را نابود خواهد ساخت، همان‌طور که آفتاب، تاریکی شب را از میان می‌برد.

 


[1]. انفال، 39.

[2].  توبه، 33؛ فتح، 28.

[3].  توبه، 32.

[4].  صف، 8.

[5]. انفال، 7.

[6]. اسراء، 81.

[7]. انبیاء، 105.

[8].نور، 55.

[9]. صافات، 171 - 173.

[10]. غافر، 51.

[11]. مجادله، 21.

[12]. غافر، 51.

[13]. توبه، 33؛ فتح، 28.

[14]. سید رضی، المجازات‌النبویه، ص419؛‌ نسفی، تفسیر، ج3، ص154.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: