چهارشنبه: 5/ارد/1403 (الأربعاء: 15/شوال/1445)

پیشرفت سریع

این اصول بود که موجب شد اسلام در مدّت کمتر از یک قرن مانند

 

برق پیشرفت کند و دل‌ها را روشن نماید و ملّت ایران و ملّت روم که آن‌همه استعباد زمامداران را دیده بودند و آن تشریفات زاید و بی‌اساس و در واقع پرستش‌های جاهلانه از زمامداران، آنها را خسته کرده و بشرپرستی آنها را در پست‌ترین درکات شقاوت انداخته بود از این تعالیم بیدار شدند[1]، به حال آمدند و خود را شناختند. برادری زمامداران اسلامی را با افراد دیگر، با سربازان و با جامعه می‌دیدند، لذّت می‌بردند، نفس راحت می‌کشیدند، طعم آزادی را چنان چشیدند که یک‌باره شیفته و دلباخته اسلام شدند. اگر خلافت از مسیر خود تغییر نکرده بود، مخصوصاً حکومت امثال معاویه‌ها دوران اکاسره و قیاصره[2] و تشریفات آنها را تجدید نکرده بود در دنیا اثری از بشرپرستی وجود نداشت.

پس اسلام با این تعالیم، ناچار منتهی به یک حکومت عادلانه و جامعه

 

جهانی انسانی خواهد شد برای اینکه رسالتش دعوت عموم و شامل تمام ابنای بشر از سیاه و سفید و تساوی همه در برابر احکام خداست.

 

[1]. به نظر ما ضرر و فساد بشرپرستی از سنگ‌پرستی بیشتر است؛ زیرا بشر در اثر تعظیم، خضوع، تملّق و چاپلوسی دیگران به خود مغرور می‌شود و خودكام و دیكتاتور و متكبر می‌شود به‌طوری‌كه از انتقاد و راهنمایی دیگران به خشم می‌آید و اظهار فرعونیت می‌كند، و از اینكه مردم او را بپرستند و در برابر او تواضع نمایند لذّت می‌برد؛ امّا سنگ‌پرستی، دیگر این مفاسد را ندارد، متأسّفانه بشرپرستی هنوز در دنیا حتّی دنیاهای به‌اصطلاح متمدّن به‌صورت‌های تازه و كهنه باقی است.

[2]. كسری‌ها و قیصرها.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: