یکی از علائم و مشخّصات امام منتظر و مهدی آخرالزّمان(علیهالسلام) این است که بیعت هیچکس و هیچ حکومت غاصب و ستمگری حتّی بهعنوان تقیّه بر گردن او نیست و ظاهر میشود درحالیکه نسبت به احدی از جبابره و حکومتهای مختلف تمکین و تسلیمی نداشته و از راه تقیّه هم حکومتهای غیراسلامی و حکومتهایی را که تمام اسلامی نیست در ظاهر امضا نکرده است. او اکمل مظاهر اسم «العادل» و «السلطان» و «الغالب» و «الحاکم» است و چنان شخصیّت و مقامی از اینکه تحت سلطنت غیرخدا واقع شود یا به حکومتی از حکومتهای جائر به تقیّه رأی داده باشد برحسب اخبار محفوظ و محروس است و چنانچه از اخبار کثیر استفاده میشود، آن حضرت به تقیّه عمل نخواهد کرد و حقّ را آشکار و باطل را از صفحه روزگار برخواهد انداخت.
پس یکی از حِکم و مصالح غیبت این است که آن حضرت پیش از رسیدن وقت ظهور و مأمور شدن به قیام ناچار نمیشود مانند پدران
بزرگوارش از راه تقیّه با خلفا و زمامداران و سیاستمدارانِ وقت بیعت نماید و وقتی که ظاهر میشود هیچ بیعتی در گردن او نیست و هیچ حکومتی را بر خود غیر از حکومت خدا و احکام و قوانین قرآن حتّی بهظاهر و تقیّه هم، نپذیرفته است.
و این معنا از چند حدیث که در کمالالدین (باب48، باب علّت غیبت)،[1] و در عیون[2] و علل[3] و کتابهای دیگر روایات شده استفاده میشود، ازجمله در حدیث هشام بن سالم، حضرت امامصادق(علیهالسلام) میفرماید:
«قائم(علیهالسلام) قیام میکند درحالیکه در گردن او بیعت برای احدی نیست».
و نیز در روایت حسن بن علی بن فضّال است که وقتی آن حضرت خبر از غیبت امام(علیهالسلام)، پس از وفات امام حسن عسکری(علیهالسلام) داد پرسید برای چه؟
حضرت امامرضا(علیهالسلام) فرمود:
«برای آنکه در گردن او بیعت برای کسی نباشد چون به شمشیر قیام کند».