ب. صبر در مصیبت جوانان و برادران و اصحاب: این نوع صبر از صبر بر جراحات، و آلام بدنی بهمراتب دشوارتر، و از پا در آورندهتر است. اما حسین(علیهالسلام) كه صبر و شكیباییاش از كوههای عالم بیشتر بود در داغ مرگ جوانان و برادران، و مصیبت بهترین اصحاب و یاران كه همه را با لب تشنه در پیش رویش به فجیعترین وضعی شهید میساختند و بدنشان را پارهپاره میكردند، صبری كرد كه از آغاز عالم تا به حال چنان صبری از كسی آشكار نشده است. طفل شیرخوارش را در بغلش تیر میزدند و هلاك میكردند. فرزند كوچك برادرش را در آغوشش بعد از آنكه دستش را با شمشیر قطع كردند بهطوریكه با پوست آویخته شد، شهید كردند.
كودك خردسال دیگرش را كه لرزان از خیمه بیرون آمده بود با ضربت عمود، تشنهكام كشتند. در تمام این مصیبات جانكاه صبر میكرد، حتی كودكی را كه شمشیر دشمن دستش را قطع كرده بود مانند مردان دنیا دیده؛ امر به صبر میكرد و میفرمود:
«یَا ابْنَ أَخِی اِصْبِرْ عَلَی مَا نَزَلَ بِكَ، وَاحْتَسِبْ فِی ذَلِكَ الخَیْرَ»؛[1]
«برادرزادهام! صبر كن بر آنچه كه بر تو وارد شده (از بلاها و مصیبتها) و اینها را خیر حساب كن!».
اهلبیتش را در معرض اسیری میدید بااینكه این مصیبت برای او كه مجسمه غیرت و مردانگی بود بسیار سخت و جانگداز بود صبر فرمود، و آنها را به صبر و وقار و خاموشی و خویشتنداری سفارش میكرد و به رحمت خدا مژده میداد و میفرمود:
«وَرَحْمَةُ اللهِ لَا تُفَارِقُكُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ».[2]