چهارشنبه: 5/ارد/1403 (الأربعاء: 15/شوال/1445)

کلام تحقیقی یکی از اساتید بزرگ علم و ادب

براى اینكه این موضوع كاملاً روشن شود، كلام علاّمه شهیر حاج میرزا ابوالفضل تهرانى (م. 1316 ق.) را كه در علوم عقلى و نقلى استاد و از مفاخر فن ادب و شعر و لغت و بلاغت، و ممدوح شاعر بزرگ سیّد حیدر حلّى، و سید محمّد سعید حبوبىقدس‌سره بوده است، نقل مى‌كنیم.

این مرد ادیب دانشمند مى‌فرماید: گاه روح را به علاقه حالّ و محلّ یا ملابست به معناى جسم با روح استعمال مى‌كنند، چنانچه عرب فعلاً مى‌گویند: «شالَ رُوحُهُ» یا مى‌گویند: «جَرُحَ رُوحُهُ». در عراق و حجاز، این استعمالات متعارف است كه مى‌گویند: جانش را پوشید

 

یا جانش زخم شده و این علاقه‌اى صحیح و استعمالى است فصیح، و عبارت دعاى ندبه «وَعَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلَى سَمَائِكَ» منزّل بر این است؛ چون ضرورت قائم است بر معراج جسمانى و برهان نیز مساعد اوست، چنانچه در جاى خود مقرر شده است.[1]

ایشان پس از تحقیقاتى در شرح این جمله از زیارت عاشورا «اَلسَّلَامُ عَلَیْكَ وَعَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِكَ» در بیان اینكه مراد از ارواح، همه اصحاب باوفاى حضرت مولانا ابى‌عبدالله(ع) مى‌باشد، مى‌فرماید:

نسبت حلول و اناخه به آنها به چند اعتبار جایز و در نظر صحیح مى‌آید: یكى اینكه مراد از ارواح، همان اجسام مقدّس و طاهر باشد. چنانچه اشاره شد كه روح به این معنا استعمال مى‌شود، و چون اصحاب آن جناب، البتّه حیات جاودانى دارند كه قدرمتیقّن و مصداق حقیقى از مقتول فى سبیل الله‌اند و خداى تعالى مى‌فرماید:

﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّٰهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ﴾؛[2]

«هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند، بلکه زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند».

 

پس اطلاق روح و اراده این اجسام مكرّمه مانعى ندارد، و مؤید این وجه است فقره زیارت جابر كه: «المُنِیخَةُ بِقَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللهِ» گفته است. بنابراین مراد از رحل و فنا، همان قبر و حائر است كه شیخ مفید+ در كتاب الارشاد مى‌فرماید: ما شك نداریم كه اصحاب آن جناب از حائر بیرون نیستند، اگرچه خصوصیات قبور آنها را ندانیم، و قبر حضرت عباس(ع) اگرچه دور است؛ ولى داخل در فِنا و رحل سیّدالشهداء(ع) است.[3] و شاید مراد، همان حلول جسمانى در ایام حیات باشد كه در رحل آن حضرت نازل شدند و به ساحت او بار انداختند، و این معنا با ظاهر رحل و فنا انسب و اقرب است و عبارت زیارت اقبال، شاهد این احتمال مى‌شود.[4]

و حاصل و خلاصه جواب این است كه: این جمله طبق نسخه‌هاى صحیح خطى «وَعَرَجْتَ بِهِ» است و امّا نسخه «بِرُوحِهِ» هم غیرثابت و بلكه به فرمایش محدّث نورى تحریف شده است، و هم با این بیانات دقیق ادبى صاحب شفاءالصدور، هیچ شبهه‌اى باقى نمى‌ماند كه مراد از روح در این جمله، جسم با روح است و با ادلّه معراج جسمانى كاملاً قابل جمع و سازگار است و به‌هرحال، از این راه خللى به صحّت دعا وارد نمى‌شود.

 

و مخفى نماند كه در بیان مراد از این جمله، علاّمه متبحر سیّد صدرالدین محمّد حسنى طباطبائى وجه دقیق دیگرى را در شرح دعاى ندبه فرموده است كه چون بیش از این، اطاله كلام را مناسب ندیدیم، از نقل آن صرف‌نظر شد. كسانى كه بخواهند به شرح دعاى ندبه ایشان مراجعه نمایند.[5]

 


[1]. تهرانی، شفاء‌الصدور فی شرح زیارة‌العاشور، ج1، ص237 – 238.
[2]. آل عمران، 169.
[3]. مفید، الارشاد، ج2، ص126.
[4]. تهرانی، شفاءالصدور فی شرح زیارة‌العاشور، ج1، ص239 – 240.
[5]. حسنی طباطبائی، شرح دعاى ندبه، ص116.
موضوع: 
نويسنده: