شنبه: 1/ارد/1403 (السبت: 11/شوال/1445)

10. دعای ندبه و آیه مودت

در جمله «ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِی كِتَابِكَ، فَقُلْتَ: ﴿قُلْ لَا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبىٰ﴾[1]  [2] چند ایراد شده است:

1 ـ اینكه ضد قرآن است؛ زیرا با آیه 104 سوره یوسف: ﴿وَمَا تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ﴾ و آیه 86 سوره ص: ﴿قُلْ مَا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ﴾ و آیات دیگر منافات دارد، پس چگونه در آیه 23 سوره شورى، كه آیه مودّت است و در دعاى ندبه آورده شده، خدا فرموده: «بگو اجر رسالتم دوستى با اهل‌بیت من است؟».

چگونه یک‌جا مى‌فرماید: اجر از شما نمى‌خواهم، و در جاى دیگر مى‌فرماید: مى‌خواهم؟

 

2 ـ سوره شورى مكى است و آن وقت امام‌حسن و امام‌حسین (علیهماالسلام) نبودند و اهل‌بیت و آیه تطهیرى نازل نشده بود، تا اینكه خدا بفرماید: به مشركین چنین بگو؟

3 ـ مشركین، رسالت آن حضرت را قبول نداشتند، چگونه اولاد و عترت او را دوست بدارند و آن را اجر رسالت حساب كنند؟

بنابراین تفسیر آیه این نیست كه بگو من اجرى نمى‌خواهم مگر مودّت خویشاوندانم را، بلكه این آیه خطاب به مشركین است. خدا فرموده: به مشركین بگو مرا به خیر شما امید نیست، شرّ مرسانید؛ یعنى به ایشان بگو: از شما چیزى نمى‌خواهم تا خیال كنید ادعاى من براى دنیاطلبى است، بلكه خویشى مرا با خودتان مراعات كنید؛ زیرا رسول خدا(ص) با مشركین قریش فامیل بود. پس در این آیه مى‌خواهد بفرماید، مودّت و خویشى مرا مراعات كنید و مرا آزار و انكار نكنید.

در اینجا مفسّرانى كه متوجّه نزول آیه بوده‌اند «الّا» را به معناى «بَل» گرفته‌اند و اگر غیر این باشد آیه لغو مى‌شود و خدا كه لغو نمى‌گوید. مفسرین شیعه و سنى اكثراً برخلاف ظاهر آیه سخن گفته‌اند.

 

جواب:

إِذَا أَوْجَبَ الرَّحْمنُ فِی الْوَحْیِ وُدَّهُمْ      فَأَیْنَ عَنِ الْوَحْیِ الْعَزِیزِ ذَهَابٌ

وَأَیْنَ عَنِ الذِّكْرِ الْعَزِیزِ مَذاهِبٌ             وَأَیْنَ إِلَى غَیْرِ الْإِلَهِ إِیَابٌ[3]

اگر این سخنان را یك نفر از نواصب و خوارج مى‌گفت، خیلى تعجب نداشت «فَكُلُّ إِنَاءٍ بِالَّذِی فِیهِ یَنْضَحُ»؛ از كوزه همان برون تراود كه در اوست». ولى از یك نفر كه خود را در شمار محبان اهل‌بیتعلیهم‌السلام  مى‌شمارد، ردّ قول اهل‌بیتعلیهم‌السلام و پیروى از رأى عكرمه خارجى و دشمنان اهل‌بیت (در عصرى كه بعضى از نواصب هم انصاف مى‌دهند و این آیه را دلیل وجوب محبّت و مودّت عترت پیغمبر(ص) مى‌گیرند) بسیار عجیب است.

براى اینكه این موضوع كاملاً روشن شود، پیرامون این آیه در چند مورد بحث مى‌كنیم:

1 ـ مكان نزول آیه.

2 ـ تفسیر آیه و اینكه با قطع‌نظر از روایات متواتر، موافق‌تر با ذوق مستقیم چه تفسیرى است؟

 

3 ـ ملاحظه تفسیر آیه با آیات دیگر.

4 ـ روایاتى كه ازطریق اهل‌سنّت در تفسیر این آیه و موافق با اجماع شیعه رسیده است.

اینك بررسى را شروع مى‌كنیم:

 
.[1] شوری، 23.
.[2] ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، ج1، ص506؛ مجلسی، بحار‌الانوار، ج99، ص105.
[3]. زمانى كه واجب كرده رحمان در وحى (قرآن) دوستى ایشان را، پس به كجا (و كه) از وحى عزیز رفتن است (مى‌توان رفت)؟ و به كجا از قرآن عزیز مذهب‌ها (رفتن‌ها یا محل رفتن‌ها) و به كجا به‌سوى غیرخدا بازگشت است؟
موضوع: 
نويسنده: