3. ملاحظه تفسیر آیه با آیات دیگر
در اینجا لازم به تذكّر است كه استثنا بر این چهار وجه، یا منقطع است یا متصل، اگر منقطع باشد معنا این مىشود كه مودّت فیالقربى اجر نیست، كه در این صورت «الّا» به معناى «لكن» مىشود.
و اگر متصل و حقیقى باشد كه فقط بنا به تفسیر اوّل و دوم و چهارم صحیح است و معنایش این است كه مودّت فیالقربى براى من مانند اجر است، اجرى كه سود آن براى اجردهنده است نه گیرنده.[1]
چنانچه این آیه هم بر همین معنا دلالت دارد:
«بگو آنچه را از اجر از شما مىخواهم پس آن براى خودتان است».
چون ثواب مودّت قربى نیز به خودشان عاید مىشود.
و این عیناً مثل همان توصیه طبیب است به عمل به دستور و نسخه؛ زیرا مودّت قربى از اركان بزرگ اسلام و مراجعه به آنها و پیروى و اطاعت از آنها، سبب استقامت بر امر دین و آشنایى به معارف و علوم اسلام، و مانع از انحراف از صراط مستقیم است، و این لطف بیانى است در این موارد، براى اینكه مخاطب اشتیاقش زیاد شود؛ مانند آیه:
«کیست که به خدا قرض نیکویی دهد».
بنابراین، این به هر معنایى كه تفسیر شود و بهخصوص به تفسیر صحیح كه همان مودّت عترت پیغمبر(ص) است، هیچ ناسازگارى با آیاتى مثل ﴿قُلْ مَا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ﴾[4] ندارد.
و مثل اینكه در خود دعا نیز به دفع توهم تنافى عنایت شده است؛ زیرا بلافاصله پس از جمله: «ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَیْهِ وَآلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِی كِتَابِكَ، فَقُلْتَ: ﴿قُلْ لَا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبىٰ﴾[5] مىفرماید:
«پس قرار دادى اجر محمّد(ص) را مودّت اهلبیت او در قرآن و فرمودی: بگو: نمىخواهم از شما اجرى را، مگر مودّت قربى و عترتم را و فرمودى: آنچه را از شما بهعنوان مزد سؤال مىكنم، آن از براى شماست؛ و فرمودى: سؤال نمىكنم بر تبلیغ رسالت از شما مزدى را، مگر كسى را كه بخواهد بگیرد بهسوى خدا راهى را (راه ولایت و مودّت اهلبیت) پس اهلبیت مىباشند راه بهسوى تو، و محل سلوك بهسوى خشنودی تو».
آیا اگر ایرادكننده در همین دعاى ندبه دقت مىكرد، جایى براى ایرادى كه كرده مىدید؟ و آیا معذلك احتمال منافات مىداد؟ انصافاً این حقیقت از دعا كه استشهاد به قرآن است نكته علمى و جالبى را متضمن است و لطف تعبیرات آیات را نشان مىدهد، و این معنا را مىپروراند كه اجر رسالت، مودّت عترت است و سودش براى خود مردم است و مانند اجرها و مزدهایى كه سودش را مزدگیرنده مىبرد نیست و دیگر آنكه مودّت عترت، راه خداست و از كسانى خواسته مىشود كه بخواهند سالك راه خدا شوند.
فخررازى در تفسیر خود، پس از مطالبى كه در این زمینه دارد، مىگوید: ﴿إِلَّاالْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبىٰ﴾ از باب قول شاعر است:
وَلَا عَیْبَ فیهِمْ غَیْرَ أَنَّ سُیُوفَهُمْ بِهَا مِنْ قِرَاعِ الدَّارِعِینَ فُلُولُ
و عیبى نیست در ایشان غیر از اینكه شمشیرهایشان ازبس به زرهپوشان خورده، خرد شده است.
پس معناى آیه این مىشود كه: من طلب نمىكنم از اجر مگر این را و این درحقیقت اجر نیست. [8]