11. دعای ندبه و عقل
ایراد دیگر این است كه: دعاى ندبه با عقل مخالف است؛ زیرا این دعا را در هزار مكان و مسجد و خانه مىخوانند. آیا امامزمان(ع) همهجا حاضر و شنوا و لا مكان است، و حاضر فی كل مكان است مانند خدا؟ البته خیر؛ زیرا امام صفات خدا را ندارد، و امامحسین(ع) فرمود: «سُبْحَانَ اللهِ عَنْ صِفَاتِ الْمَخْلُوقِینَ» و اگر همهجا حاضر نیست، پس چرا در این دعا او را صدا مىزنند و مىگویند:
«این پسر سادات مقرّبین، اى فرزند نجباى اكرمین».
آیا نداكردن و خطابنمودن، مخاطب و منادى نمىخواهد؟
آیا مخاطبى كه بشنود، همهجا هست یا خیر؟ خود این دعا كه مىگوید امام همهجا نیست؛ زیرا در اواخر مىگوید:
«اى خدا سلام و تحیت ما را به امام برسان».
اگر امام همهجا هست، دیگر خدایا سلام ما را به او برسان نمىخواهد، خودش مىشنود؟ اگر امامحسین(ع) همهجا حاضر است دیگر «فطرس ملك» سلام شیعیان را به او مىرساند یعنى چه؟ اگر پیغمبر اسلام(ص) همهجا هست، پس چنانچه در كتاب الكافى[3] و وسائلالشیعه (بَابُ اسْتِحْبَابِ زِیَارَةِ النَّبِىِّ(ص) وَلَوْ مِنْ بَعِیدٍ)،[4] است. چرا رسول خدا(ص) فرمود: «من سلام امتم را از راه دور نمىشنوم؛ بلكه ملائكه الهى به من مىرسانند». پس جایى كه پیغمبر خدا - كه اشرف از تمام مخلوقات است – همهجا حاضر و شنوا نیست، چگونه جانشین او همهجا حاضر و شنواست؟ اگر امام همهجا حاضر است؟ چرا علماى شیعه روایت كردهاند كه ملائكه نامه اعمال را خدمت او مىبرند؟ اگر خود او حاضر است، دیگر نامهرسان نمىخواهد.
پس بدان، كه محال است یك نفر، دو نفر یا هشت نفر بشود و در
آن واحد، در هشت مكان باشد. اگر هشت نفر شد یك نفر نیست، چه برسد به اینكه هزاران جا باشد؟
آیا عقل حجت نیست؟ عقل مىگوید محال است شىء واحدى در یك آن در دو مكان باشد، چه برسد به صد مكان! ما از این مردم عوام مىپرسیم، آیا اگر امیرالمؤمنین همهجا بود، چگونه او را در مسجد كوفه شهید كردند؟ آیا پیغمبر اسلام(ص) چون از مكّه فرار نموده و به مدینه رفت، باز هم در مكّه بود یا خیر؟ آیا امامى كه همهجا هست، در حمام زنانه، در میخانه و در امكنه فساد، همهجا هست یا خیر؟ اگر هست پس به همه زنان مردم محرم است! اگر به هر زنى محرم بود، پس چرا با خواندن عقد زنى را به خود محرم مىنمود؟ آیا امام مانند خدا بدون تكلیف است و حلال و حرامى براى او نیست؟ اگر مكلّف است پس چرا او كه در همهجا هست نهى از منكر نمىكند، و از امكنه فساد جلو نمىگیرد؟
جواب:
اوّلاً: هیچیك از این اشكالات و پرسشها با فرض صحّت آن در موارد دیگر، نسبت به دعاى ندبه وارد نیست؛ زیرا این دعا براى ندبه است، و اظهار تأسف از غیبت امام، و نگرانى از بدى اوضاع و ابراز علاقه به ظهور حكومت حقّ، و ... و در مثل این مورد، گوینده بعید را قریب، و غایب را حاضر و بلكه گاهى مرده را زنده فرض مىكند
و اظهار تأثر مىنماید، مخاطب هركه باشد، خواه بشنود یا نشنود، مانند نوحه و مرثیه بر میت كه به او خطاب مىشود، و در صد جا او را مىخوانند، و در اشعار از اینگونه خطابها بسیار است.
ثانیاً: از كجا مىگویید كه باخبربودن امام و رسیدن ندا و سلام شیعیان به آن حضرت، ملازمه دارد با اینكه حضرت در همهجا حضور حقیقى جسمانى داشته باشد؟!
كسى كه مىگوید: امام به اذن خدا در همهجا هست، غرضش این است كه از همهجا اطّلاع دارد، و فاصله زمان و مكان، مانع از علم و رؤیت آن حضرت نمىشود، و سلام و خطاب مردم به او مىرسد، خواه بهتوسط فطرس یا ملائكه دیگر، و خواه بدونواسطه.
در اینجا سخن از كیفیت و نحوه علم و اطّلاع امام به سلام و خطاب ما، و فرق بین سلام بعید و قریب مطرح نیست، و واقع این موضوع هر نحو باشد، به دعاى ندبه و مطالب حقّ دیگر ضرر نمىزند؛ كه شما به «بَابُ اسْتِحْبَابِ زِیَارَةِ النَّبِىِّ(ص) وَلَوْ مِنْ بَعِیدٍ» از وسائلالشیعه[5] و غیره استشهاد كرده و مىگویید پیغمبر(ص) فرمود: «من سلام امتم را از دور نمىشنوم بلكه ملائكه الهى به من مىرسانند»؛ مگر حال كه ملائكه سلام و خطاب را مىرسانند، فرمود سلام نكنید؟
مقصد از این احادیث همین است كه سلام به پیغمبر(ص) را ترك نكنید
و گمان ننمایید كه آن حضرت از سلام شما مطّلع نمىشود. اینگونه روایات همه مؤید خطاب و ندا و سلام است، وانگهى حقیقت و نحوه این شنیدن و رسیدن سلام و ندا بر ما معلوم نیست، امّا لازم هر دو را كه علم پیغمبر و امام به ندا و سلام است، از آن استفاده مىكنیم. در این مطالب كه به نقل ثابت مىشود، همینقدر كه عقل حكم به امتناع آن نكند، و حتى بهطور اعجاز، احتمال آن را بدهد، قبول مىكنیم و تسلیم هستیم.
چرا شما مىگویید: اینگونه روایات متن دعاى ندبه را ضعیف یا خلاف عقل مىسازد؟ این روایت این را مىپروراند كه در حال ممات پیغمبر(ص) هم، نسبت به ایشان مثل این وظایف را كه در حال حیات انجام مىدادید - از قبیل استغاثه و توسل به آن حضرت - انجام بدهید، پیغمبر(ص) مطّلع مىشود.
بهعلاوه مىتوان گفت: ظاهر این اخبار، بیانكننده فرق بین نحوه و كیفیت اطّلاع از قریب و بعید و شنیدن و رسیدن نیست، تا كسى مفهوم بگیرد و بگوید از دور نمىشنود، بلكه ظاهر این است كه براى دفع توهم كسانى كه ندا و سلام از بعید را استبعاد مىنمایند - چون سلام در مقابل قبر مطهر و در نفس روضه منوّره متعارف بوده و آن را مسموع مىدانستند - مىفرماید، سلام از قریب را كه مىشنود و سلام از بعید هم به آن حضرت مىرسد، یا خودش مىرسد، چنانكه مقتضى اكثر روایات این باب است، و یا بهوسیله ملائكه، چنانكه روایت
ضعیفى بر آن دلالت دارد. غرض این است كه آن را هم مىشنود، نه اینكه مراد این باشد كه از دور نمىشنود؛ ولى از نزدیك مىشنود.
بههرحال شنیدن از دور موضوعى است كه در دنیاى ما عملى شده است. نسبت به عالم برزخ كه معلوم نیست این فاصلههاى زمان و مكان در آنجا مانع از شنیدن و رؤیت باشد، یا نسبت به روح مقدّس پیغمبر و امام كه بهمراتب لطیفتر و كاملتر از فرشته است مخصوصاً بهطور اعجاز، بههیچوجه استبعاد ندارد.
ثالثاً: اینكه گاهى به عبارت دعا «فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلَاماً» و گاهى به اینكه چون ملائكه نامه اعمال را خدمت آن حضرت مىبرند و به ایشان عرضه مىدارند، استشهاد مىكنید بر اینكه امام همهجا حاضر نیست و گاهى مىگویید چون «فطرس» سلام شیعه را به امامحسین(ع) مىرساند، پس معلوم مىشود امام همهجا حاضر نیستند.
جوابش این است كه: مگر ما مىگوییم امام(ع) در هر مجلس و مكان حضور دارند؟ آنچه در این مورد گفته مىشود و صحیح است، این است كه امام(ع) به هركجا و هر مكان اراده كند به اذن الله تعالى مىتواند برود، و به احوال رعایا و شیعیان خود و آنچه تحت نظر ولایت او قرار گرفته، ناظر و آگاه است.
و جمله «فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَسَلَاماً» با این معنا هیچ منافاتى ندارد؛ زیرا ممكن است امام خودش از سلام و عرض ادب ما آگاه باشد، ولى ما
براى قابلشدن سلام و رفع موانع قبول، از خداوند درخواست ابلاغ آن را مىكنیم، مثل آنان كه در محضر پیغمبر(ص) یا در حرم پیغمبر(ص) از خدا مىخواهند كه تحیت آنها را به پیغمبر(ص) ابلاغ فرماید.
و در موضوع ملائكهاى كه اعمال را به آن حضرت عرضه مىدارند و فطرس كه سلام شیعیان را مىرساند، جوابش این است كه این هم دلیل بر عدم علم امام(ع) نیست، چنانچه ملائكه حفظه، دلیل بر عدم علم خدا به اعمال مردم نیست.
هرچه آنجا بگوییم اینجا هم مىگوییم. این امور برنامههایى است براى تربیت و تنبیه مردم، و در واقع الطافى است از جانب خدا و هیچیك دلیل بر عدم علم خدا و پیغمبر و امام نمىشود.
رابعاً: اینكه مىگوید اگر امام(ع) در همهجا حاضر باشد لازم مىشود كه یك نفر، چند نفر بلكه چند هزار نفر و بیشتر باشد، جوابش این است كه ما نمىگوییم امام(ع) در همهجا به معنایى كه شما مىگویید حاضر هستند؛ ولى مىگوییم امكان دارد كه در اماكن متعدد به نحوى از حضور حاضر باشند، و فاصله زمان و مكان نسبت به ایشان برداشته شود.
چطور مىگویید فطرس همهجا حاضر مىشود، و سلام شیعیان را از هر شهر و مجلس به عرض آن حضرت مىرساند؟ ولى براى امام(ع) این معنا را امكانپذیر نمىدانید؟
آقاى عزیز! ملكالموت یك نفر بیشتر نیست، چطور در یك آن، در دو مكان و صد مكان حاضر مىشود؟ ما كه وارد عالم ملائكه و عوالم روح و جهان برزخ نیستیم، تا حقایق این امور را بهطور قاطع بتوانیم تشریح كنیم؛ امّا اینقدر مىدانیم كه با یك مشت الفاظ و چونوچرا و استبعادات، نمىتوان این امور را انكار كرد. اینقدر امكان دارد كه بُعد و فاصله زمان و مكان براى پیغمبر(ص) و امام(ع) و بسیارى از ارواح، و براى ملائكه، پرده نباشد و چنانچه قریب چهارده قرن پیش، با این فاصله زمانى طولانى، اوضاع كنونى را مىدیدند، امكان دارد از مسافت بعید هم افراد را اگر خواستند، ببینند.
چطور شما با تلویزیون آمریكا را مىبینید، اروپا را مىبینید، و در یك آن با رادیو صداهاى همهجا را مىشنوید؟
آقاى من! اینها چه اشكالاتى است مىكنید، اوّل معنای حضور امام(ع) را در اماكن مختلف بفهمید، بعد این فرمایش را بكنید، اگر نمىفهمید این اشكالهاى عامیانه چه معنا دارد؟
اگر یك قرن پیش براى شما مىگفتند، تا یك قرن دیگر انسانها همه از مسافت دور همدیگر را مىبینند، و در همهجا حاضر مىشوند و باهم سخن مىگویند، مىگفتید این خرافات چیست؟ اینها افسانه است، با عقل سازگار نیست، امّا حالا مىفهمید آن قضاوت شما منشأش بىعلمى و بىاطلاعى بوده است.
شما كه مىگویید: نمىشود امام(ع) در یك زمان در همهجا حاضر شود، بفرمایید ببینم وقتى فلان شخص را كه در صفحه تلویزیون شما مىبینید، دیگران همه مىبینند، در همهجا مىبینند، یك نفر چند میلیون نفر شده است؟
جام جهاننما را شنیدهاید، چه مانعى دارد كه باطن ملكوتى امام(ع) مثل همان جام جهاننما باشد، درعینحال كه در مسجد كوفه باشد، و آنجا شهید شود، از اقصى نقاط جهان هم مطّلع باشد.
شما گمان مىكنید اینكه مىگوییم: امام(ع) در همهجا حاضر است؛ یعنى باید توى حمام زنانهها، و توى - العیاذ بالله – كابارهها، و مراكز فساد هم تشریف ببرند، مگر هركس هر كارى را بتواند انجام دهد، انجام مىدهد؟ یا مىگوییم از امام(ع) رفع تكلیف شده است؟
واقعاً انسان از این سخنان شما كه نفهمیده و نسنجیده، پیرامون یك چنین حقایق بلند و عمیق گفتهاید، بىاختیار خندهاش مىگیرد، و از بلندپروازىهاى جاهلانه تعجب مىكند.
پشه چون داند كه این باغ از كى است در بهاران زاد و مرگش در دى است
تو كه در علم خود زبون باشى عارف این علوم؛ چون باشى؟