پنجشنبه: 9/فرو/1403 (الخميس: 18/رمضان/1445)

14. دعای ندبه و رکود فعالیت های اسلامی

پرسش چهاردهم: خواندن این‌گونه دعاها، سبب ركود فعالیت‌هاى اسلامى و خمود و تخدیر افكار و انصراف از مبارزه و تلاش براى پیشبرد مقاصد اصلاحى، و تبلیغ رسالت اسلام مى‌شود و خواننده با خواندن دعاى ندبه خود را قانع ساخته و به‌جاى حركت و اقدام و مبارزه، گریه و ناله تحویل مى‌دهد.

پاسخ این است كه: ما هم با شما در این جهت موافقیم كه نباید براى این‌گونه برنامه‌ها جنبه‌هاى سلبى و منفى بسازند، و باید جنبه‌هاى حقیقى و ایجابى و مثبت آن را در نظر گرفت. متأسفانه به عللى كه مهم‌تر از همه جهل و دست خائن استعمار است، دین در چهارچوب استفاده‌هاى منفى و سلبى سیاسى خاص محبوس شده، و درحالى‌كه جنبه‌هاى مثبت، و بسیارى از جنبه‌هاى سلبى عمده و حساس آن را مى‌كوبند، بعضى از جنبه‌هاى سلبى آن را براى اغراض پلید سیاسى

 

وارد میدان مى‌سازند و این كار علاوه ‌بر اینكه ارج و ارزش دین را در انظار كم مى‌كند، در برابر آرا و مكتب‌هاى دیگر آن را یك مكتب منفى ساده نشان مى‌دهد.

دعا هم منبع ركود و خمود و كناره‌گیرى و رهبانیت نیست، و نباید از آن براى این هدف‌ها استفاده كرد، بلكه دعا قوّت‌بخش روح و اعصاب، و سرچشمه نشاط و امید و تلاش و فعالیت است.

یكى از حالات خطرناك كه در تعالیم دین و علم و اخلاق مورد نكوهش واقع شده، حال وقوف و ماندن در یك مرحله است.

بشر در این جهان، مانند مسافرى است كه به‌سوى یك مقصد معین رهسپار است، و منازل و مراحل را طى مى‌كند. چنان كه در هریک از این مراحل بماند و سیر و حركت را متوقف سازد، به مقصد نمى‌رسد. در تمام شعبه‌هاى كمال، علم، اخلاق، ایمان، صنعت و ... حدى كه بشر در آن توقف كند، معین نشده و همواره مى‌تواند قدمى به پیش باشد.

همه تعلیمات و برنامه‌هاى اسلام، پیشرفت و كمال بیشتر را پیشنهاد مى‌نماید، و پرستش و عبادت خدا و كار نیك و عمل خیر را در هیچ مرتبه‌اى متوقف نمى‌سازد. تا بشر زنده است باید پیش برود، و باید تحصیل كمال كند، و باید ترقى داشته باشد.

وقوف و ماندن در یك مرحله از مراحل ترقى، بالاخره آغاز سیر قهقرایى و ارتجاع و بازگشت به عقب است.

 

مسلمان نمى‌تواند بنشیند، و در راه مقاصد اسلام كار و اقدامى نكند، چون اسلام هنوز به هدف‌هایش نرسیده است.

هنوز انسان‌ها آزاد نشده‌اند، هنوز عدالت اجتماعى برقرار نشده، هنوز اختلاف طبقاتى و عنصرى و نژادى و كشورى و رژیمى، بشر را فشار مى‌دهد. هنوز اقویا و زورمندان، حاكم و صاحب‌اختیار ضعفا هستند. هنوز افق جهان از ظلم و بیداد تاریک است. هنوز فحشا و منكرات رواج دارد. هنوز زنان بازیچه امیال پست و هوس‌رانى مردها هستند و در اسارت‌هاى تازه و نوظهور افتاده‌اند، هنوز شرک و بشرپرستى به‌صورت‌هاى گوناگون رواج دارد. هنوز انسان‌هایى خود‌نیافته و آزاد‌نشده و خودباخته، در برابر افرادى چون خودشان یا بى‌سوادتر و نالایق‌تر تا حدّ ركوع، خضوع مى‌نمایند، و آنها را به تكبر و ظلم و استبداد تشویق مى‌كنند. هنوز احكام خدا در جوامع بشرى حكومت نیافته است، بلكه این مفاسد و معایب روزافزون است.

مسلمان نمى‌تواند در چنین اوضاع و احوالى، حال وقوف و سكوت به خود گیرد و به خواندن دعا و ندبه و گریه، خود را قانع ساخته و ترك امر به معروف و نهى از منكر نموده، خاموش و بى‌حركت بنشیند.

هرگز دین براى این نیست و عبادت‌ها و پرستش‌ها و نماز و روزه و دعا و ذكر و مناجات، این نتیجه را ندارد كه مسلمان از كارهاى اجتماعى و سیاسى و آنچه در حفظ و نگاهبانى عظمت

 

اسلام و افزایش شوكت مسلمین مؤثر است، دست بكشد.

اسلام دین دنیا و آخرت و سیاست و معنویّت است، و جداكردن اسلام از دنیا و سیاست و اجتماع و اداره تمام امور و شئون، امكان‌پذیر نیست. انجام وظایف اجتماعى و تطبیق احكام دین بر شئون دنیا و برنامه اقتصاد و سیاست و تجارت و تعلیم‌وتربیت، جزء جوهر دین است و حبس اسلام در محیط عبادت و دعا، خیانت به اسلام و تعلیمات قرآن مجید است.

پس مسلمان در هر پایه‌اى كه باشد و هر برنامه‌اى را كه انجام مى‌دهد، نمى‌تواند آنجا را نقطه وصول به مقصد و نیل به اهداف اسلامى شناخته و منتهى‌الیه مسیر خود بداند. باید سیر خود را ادامه دهد و مراحل و منازل بیشتر را طى كند و همواره در سیر و حركت باشد و با همین تكرار فرایض دینى و دعا و پرستش خدا، از درجه‌اى به درجه بالاتر صعود كند.

برنامه، برنامه سیر و حركت و ترقى و مجاهده است.

متأسفانه ما هم تصدیق مى‌كنیم كه امروز تحرّک در مسلمان‌ها كم شده و آن‌طور كه اسلام از آنها تحرک خواسته، قرن‌ها است حركت نشان نمى‌دهند؛ لذا در میدان حیات این‌همه عقب‌ مانده، و افتخارات اسلامى خود را از دست داده‌ایم، و بسیارى از برنامه‌هاى دینى مثل جسم بى‌روح گردیده است.

 

برنامه‌هاى اسلامى و مساجد و نماز جماعت‌ها و مجالس روضه و موعظه و سخنرانى و دعا، همه باید مراكز تحرک و نهضت و بسیج نیروهاى انسانى باشد.

این جنبه سلبى و منفى كه در دعاى ندبه فرض مى‌كنید، در هر كار و براى هركس ممكن است پیدا شود كه خطرناک است. یك دانشجوى مستعد و موفّق كه نمره‌هاى خوب مى‌گیرد، ممكن است توجهش به وضع ترقى موجودش، مانع از پیشرفت و ترقى بیشتر او شود و او را متوقف سازد. یک جامعه‌اى كه در مسیر رشد و ترقى است، به همین حال خطرناک ممكن است گرفتار شود. این یك خطرى است كه به هر شخص و هر جامعه و مملكت ممكن است متوجّه شود. اختصاص به دعا و عبادت ندارد و محال است اسلام كه دین تحرك و جنبش‌هاى مترقى است، بااین‌حال كه درحقیقت سرآغاز انقراض و زوال است، مبارزه نكند.

دعاى ندبه، دعاى كمیل، دعاى سمات هم باید نیروهاى انسانى ما را بسیج كنند و از تسلط ضعف و ناامیدى و اندیشه‌هاى مأیوس‌كننده و مخرب، مانع شده و توان‌بخش ارواح شوند.

مجالس این دعاها، مراكز حساس تربیت افراد مبارز و قوى، و وسیله رشد افكار اسلامى مسلمانان خصوصاً جوانان مى‌باشد.

دعاى ندبه، علاوه ‌بر ثمرات و آثار عمومى دعا، به مناسبت مطالبى

 

كه در جمله‌هاى بلندش مندرج است، خواننده را به یك قسمت و یك سلسله از هدف‌هاى تحقق‌نیافته اسلام كه باید تحقق یابد، متوجّه مى‌سازد و مفاسد اجتماع را بر مى‌شمارد.

این دعا و ندبه است، ولى درضمن ندبه كسى كه بر وضع فاسد اجتماعى، بر روش‌هاى ستمگرانه، بر كژى‌ها و كمبودها، و نابسامانى‌ها و گمراهى‌ها، ندبه مى‌كند و غصه مى‌خورد، نمى‌تواند دست روى دست بگذارد و در برابر این مفاسد سكوت اختیار كند و به سهم خود و براى روى كار آوردن یك روش اجتماعى نسبتاً اسلامى‌تر، كار و اقدامى نكند.

جمله‌هاى دعاى ندبه احساسات را به هیجان مى‌آورد و خواننده را تكان مى‌دهد و از كفر و شرك و تجاوز و ظلم و ستم متنفر مى‌سازد، و اینها همه آثار ایجابى و مثبت است.

حال اگر بهره ما از این دعا و از برنامه‌هایى كه داریم آثار سلبى و منفى باشد، مربوط به دعا نیست، مربوط به جهل و غفلت است. هر نعمتى از نعمت‌هاى خدا را مى‌شود وسیله اتلاف وقت و گذراندن عمر كرد.

پس دعاى ندبه، نه وسیله تخدیر است و نه باعث وقوف و ركود؛ بلكه سبب رشد فكرى و بسیج نیروها و حركت و اقدام است.

این‌هم خیلى كم است كه كسى بگوید این مجالس دعاى ندبه فایده‌اش

 

این است كه جوان‌ها را از رفتن به مراكز فساد اخلاق و اشتغال به تفریحات به‌اصطلاح سالم، و در واقع بسیار ناسالم، باز مى‌دارد.

نه؛ دعاى ندبه براى این است كه جوانان درهاى آن مؤسسات را هم ببندند و افرادى مبارز و آمر به معروف و همفكر و متّحد و متشكل و مدافع از اسلام تربیت شوند.

شما اگر گاهى ظواهر بعضى از افراد كم‌اطّلاع و كم‌معرفت را مى‌بینید همه را به آنها قیاس نكنید، و جهل و غفلت آنها را از وظایف مهمى كه دارند، پاى حساب دعاى ندبه ننویسید. راهنمایى كنید كه از این‌همه وسایل براى تجهیز نیروهاى انسانى بهتر استفاده شود و افراد عالِم و آگاه به اهداف اسلامى و اوضاع اجتماعى در این مجالس مردم را بیدار كنند و دعا را به غرض‌هاى شخصى و خصوصى و تجزیه و تفرقه، آلوده ننماید و همه براى عملى‌شدن احكام اسلام و مبارزه با معاندین و هدایت منحرفین جداً و دل‌سوزانه بكوشند.

بهترین خدمت و وسیله تقرب به درگاه حضرت ولى عصر(ع) احیاى سنن اسلامى و میراندن سنّت‌هاى كفر و مبارزه با روش‌هاى كفار است، كه نزدیک است اجتماعات مسلمانان را به‌كلى مسخ نماید.

 

نويسنده: 
کليد واژه: