پنجشنبه: 6/ارد/1403 (الخميس: 16/شوال/1445)

بر كسى پوشیده نیست كه عقیده به ظهور حضرت مهدى(ع)، عقیده‌ای است كه امید مى‌آفریند و نشاط و تلاش ایجاد مى‌كند، سستى و ناامیدى و كسالت را از بین مى‌برد، حركت‌هاى اصلاح‌گرانه و اسلام‌خواهانه را تشویق مى‌كند، و جان‌هاى شورنده بر استكبار و استضعاف را تقویت مى‌نماید.

]دین[ اسلام هنوز به‌ كمال اهداف خویش نرسیده و به ‌مرحله تحقّق همه آرمان‌هایى كه براى جامه عمل پوشاندن به آنها آمده است، دست نیافته است. آینده از آنِ اسلام است و ناگزیر باید روزى فرا برسد كه اسلام عزیز بر همه گیتى حكمروا باشد و همه ستمگرى‌ها و حقّ‌كشى‌ها را از بین ببرد.

دنیا به‌زودى به دامن اسلام پناه خواهد آورد و نیاز دنیا به اسلام هر روز ظاهرتر از روز پیش به چشم مى‌خورد. نور اسلام هر روز روشن‌تر، و پرتوى آن هر روز درخشان‌تر از قبل در همه دنیا احساس مى‌شود.

شكست نظام‌هاى استكبارى رایج و فروپاشى احزاب شرك‌آلود غیرانسانى، و عدم موفّقیت برنامه‌هاى اقتصادى و سیاسى آنان در گسترش امنیت و آسایش مردمى، و ناكام‌ماندن این سیاست‌ها در تحقّق اهداف انسانى، و از بین‌بردن جهل و ستم و كینه‌جویى‌ها و

 

نژادپرستى‌ها، روزبه‌روز دل‌ها را براى قبول اسلام آماده‌تر ساخته و مردم دنیا را براى پذیرش برنامه‌هاى الهى آن ـ كه یگانه راه‌حلّ مشكلات بشریت است ـ مشتاق‌تر مى‌سازد.

بشریتِ سرگردان امروز، هرگز گمشده خود را در نظام‌هاى شرقى و غربى نیافته و نخواهد یافت؛ بلكه این نظام‌ها و مكتب‌هاى غیرالهى، براى انسانِ امروز دستآوردى جز فروماندگى بیشتر و دشوارترشدن كارها و مشكلات و فزونى فحشا، منكرات، فساد، گردن‌فرازى و استكبار نداشته است.

«اعتقاد به مهدویت» درك ما را نسبت به «كرامت انسان» بیدار مى‌كند و این باور را كه: «زمین، نه از آنِ ستم‌پیشگان و استعمارگران؛ بلكه از آنِ خداست، و فرجام كار براى تقواپیشگان است و خداوند آخرین پیامبر و رسول گرامى‌اش حضرت محمّد (ص) را با هدایت و آیین حقّ براى غلبه بر تمامى ادیان تاریخ فرستاده است» تقویت مى‌كند و دوستى حقیقت و عدالت و نیكوكارى را در دل‌هاى ما جاى مى‌دهد و ما را براى برترى‌بخشیدن به كلمه توحید و برپا داشتن حدود الهى و اجراى حكم و قانون اسلام، به نهضت و قیام وامى‌دارد و پیوند ما را با مبادى و اصول اسلامى پایدار مى‌سازد و در عمل به مسئولیت‌هایى كه بر عهده داریم، مورد بازخواست قرار مى‌دهد.

 

خداى تبارك و تعالى ـ كه راستگوترین است ـ دراین‌باره مى‌فرماید:

(هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ)؛[1]

«اوست كه رسول گرامى‌اش را با هدایت و آیین حقّ فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برترى بخشد، اگرچه ناخوشایند مشركان باشد».

و مى‌فرماید:

(وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِى لا یُشْرِكُونَ بِى شَیْئاً  وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ)؛[2] 

«خداوند به كسانى از شما كه ایمان آورند و عمل شایسته انجام دهند، وعده داده است كه آنان را در

 

زمین به خلافت رساند، چنان‌كه پیشینیان آنان را خلافت بخشید و دینى را كه برایشان پسندیده است، اقتدار و تمكین دهد و ترس و هراس را به آرامش و امنیت تبدیل كند، تا تنها مرا بپرستند و چیزى را شریك و همتاى من قرار ندهند، و هركس بعد از آن، كفر ورزد از فاسقان به شمار آید».

و چنان‌كه مى‌فرماید:

(وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ[3]

«ما مى‌خواهیم بر مستضعفین زمین منّت گذاریم و آنان را پیشوایان مردم و وارثان زمین قرار دهیم».

و باز چنان‌كه مى‌فرماید:

(وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِینَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ * وَإِنَّ جُندَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ)؛[4]

«كلمه و تقدیر ما از ابتدا درباره ‌بندگان رسالت‌یافته

 

خود ـ قبل از انگیزش آنان به پیامبرى ـ بر این قرار گرفته كه همانا آنان یارى‌شدگان‌اند و لشكریان ما پیروزمند و غلبه یافتگان‌اند».

 
[1]. توبه، 33.
[2]. نور، 55.
[3]. قصص، 5.
[4]. صافات، 171 ـ 173.
نويسنده: 
کليد واژه: