پنجشنبه: 6/ارد/1403 (الخميس: 16/شوال/1445)

بررسی و توجیه چهارم

امام؛ الگو، نمونه، اُسوه و علامت است كه هر تندرو باید به‌سوى او بازگردانده شود و الّا گمراه مى‌شود، و هر كندرو باید خود را به او برساند و الّا هلاك مى‌گردد.

چنان‌كه از مضمون احادیث بسیارى كه ازطریق شیعه و اهل‌سنّت وارد است[1]كمال دیگران به او تضمین و تأمین مى‌شود و حركت و سیر همه در راه مستقیم فقط با حركت و سیر او كنترل و تصحیح و تعدیل مى‌گردد.

بنابراین نقش امام نقش سازنده‌اى است كه بدون آن، سالكان راه كمال نمى‌توانند به درستى مسیر خود اطمینان داشته باشند، و این است معناى احادیث متواترى مانند احادیث سفینه كه پیغمبر (ص) مى‌فرماید:

«مثل اهل‌بیت من، مثل كشتى نوح است كه هركس بر آن سوار شد نجات یافت و هركس تخلف كرد

 

هلاك شد، پس هركس متمسّك به امام و هدایت امام و تأسّى به امام شود نجات مى‌یابد و هركس تخلّف كند هلاك مى‌شود».

و همین است معناى احادیث ثقلین[2] كه پیغمبر (ص) در آنها تمسّك به قرآن و عترت را یگانه وسیله امان از ضلالت معرفى فرموده است.

بنابراین كمال عالم و ماسِوى‌الله، به وجود امام منوط است و بدون وجود امام، عالم فاقد كمال لایق به خود بوده و ناقص خواهد شد، و چون فیض خدا كامل بوده و نقص در آن تصور نمى‌شود لذا نقص همه به كمال وجود امام كامل مى‌شود و كسر همه به‌وجود او جبران مى‌گردد.

 


[1]. در نهج‌البلاغه درضمن خطبه دوم، در شأن اهل‌بیت علیهم‌السلام مى‌فرماید: «إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغَالِی وَبِهِمْ یَلْحَقُ التَّالِی»؛ «شتاب‌کننده باید به‌سوى آل محمد علیهم‌السلام بازگردد و عقب‌مانده باید به ایشان ملحق شود»؛ و در حكمت 109 می‌فرماید: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الوُسْطَى بِهَا یَلْحَقُ التَّالِی وَإِلَیْهَا یَرْجِعُ الْغَالِی»؛
«ما تکیه‌گاه میانه‌ایم كه وامانده به آن ملحق می‌گردد و پیش‌تاخته، به آن بازمی‌گردد».‌
[2]. پیرامون سند و متن احادیث ثقلین و امان و سفینه و مفاد آنها در كتاب امانالامّة مِن الضلال و الاختلاف تألیف نگارنده، توضیحات كامل داده شده است.
نويسنده: