ایمان به خدای یكتای یگانه و آمرزنده و خطابخش و بخشنده و مهربان و كارساز و پوزشپذیر، خدایی كه از هرچیز به انسان نزدیكتر
است و ارتباط با او در هر حال و در هر زمان و در هر مكان مستقیماً و بدون واسطه احدی آرامبخش روح و محكمترین نقطه اتّكا و اعتماد و عامل نشاط، امیدواری به آینده و خوشبینی و مانع از یأس و ناامیدی و اضطراب و افسردگی و انتحار و خودكشی، قوّتدهنده قلب و تنظیمدهنده كار غرائز و احساسات و عواطف است. نقش سازنده ایمان به خدا در ساختن شخصیت انسان و پرورش اراده و رهبری اندیشه، مؤثرتر از نقش هر عالم سازنده و تربیتی دیگر است. ایمان در باطن انسان هم یك قوّه برانگیزنده و جهشبخش و تحرّكآور و موجد شوق و رغبت به كار و عمل و ترقّی و تكامل است و هم قوّهای بازدارنده و كنترلكننده است كه او را از سوء استفاده از غرائز و افراط و تفریط باز میدارد. تیرگیهایی كه در اثر عوامل مادّی و كار زیاد و ضعف و بیماری و غصه و اندوه، دل انسان را تاریك میسازد با ایمان و توجه به خدا برطرف میشود و با یاد خدا دل را روشن میكند.
ایمان به خدا به شخص، بینش و بصیرت میدهد و زندگی را با هدف و نتیجه معرفی مینماید و از سرگردانی و تحیری كه یك نفر ملحد و خدانشناس دارد نجات میدهد.
در قرآن مجید آیات بسیاری راجع به ایمان و مؤمنین و اوصاف و نشانههای مردان مؤمن و زنان مؤمنه نازل شده است كه بررسی و
دقت در معانی و مقاصد آنها شخص را به حقایقی ارزنده و عالی در این موضوع آشنا میسازد و قدر مسلّم اینكه بدون ظهور آثار ایمان در اعمال و رفتار و سلوك انسان و بدون تعهد و التزام به عمل به شرایط و لوازم ایمان نباید انتظار داشت كه ایمانِ اسمی، كاری را اصلاح نماید.[1]
[1]. پیرامون نشانههای ایمان به آیات ذیل مراجعه نمایید: بقره، 121؛ مائده، 55، 57، 94؛ انعام، 118؛ اعراف، 157؛ انفال، 1- 4، 41؛ توبه، 16- 18، 44؛ یونس، 84؛ مؤمنون، 109؛ نور، 51 - 52؛ شعراء، 227؛ نمل، 81؛ سجده، 15؛ فصّلت، 8؛ شوری، 36؛ حجرات، 15؛ حدید، 28؛ مجادله، 4؛ تغابن، 13.
درباره لزوم و آثار همراهی ایمان و عمل، به آیات ذیل میتوان مراجعه کرد: بقره، 228؛ مائده، 69، 93؛ اعراف، 42؛ رعد، 29؛ کهف، 88، 107، 110؛ انبیاء، 94؛ حج، 23؛ نور، 55؛ عنکبوت، 7، 58؛ روم، 15، 45؛ لقمان، 8؛ سجده، 19؛ سبأ، 37؛ ص، 24، 28؛ غافر، 40؛ فصّلت، 8؛ شوری، 22، 26؛ جاثیه، 21؛ محمد، 2، 12؛ تغابن، 9؛ طلاق، 11؛ بروج، 11؛ تین، 6؛ بیّنه، 7.