زیبایی و نیکویی، و دلپسندی سخنان اهلبیت(ع) است که
اگر مردم به آن آشنا و آگاه شوند، به آنان گرویده، و از ایشان پیروی و متابعت مینمایند.
البتّه فصاحت و بلاغت کلام که کلام خالی از تعقید، و کلمات وحشی، و دور از اذهان باشد، و رسا و به مقتضای حال گفته شده باشد، امتیازی است که سخنان آن بزرگواران، به آن آراسته است، و مخصوصاً خطبههایی که در مناسبات و فرصتهای مهمّ انشاء فرمودهاند، در این جهت، بینظیر است.
هم شخص پیغمبر(ص) در فصاحت و بلاغت بینظیر بود که فرمودند:
و هم امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهراء(س) و حضرت امامین همامین حسنین و سایر ائمه(ع) و خواتین مکرّمه این خاندان، مثل حضرت زینب÷ همه در فصاحت و بلاغت کلام، در مقام اوّل قرار داشتند، و مقام اوّل مخصوص آنها بود، چنانکه امیرالمؤمنین(ع) در این کلام فصاحتبنیان میفرماید:
ما فرمانروایان کلام هستیم، یعنی بر کلام، حاکم و مسلّطیم
(بهعکس برخی که کلام بر آنها حاکم و مسلّط است)، یا زمام سخن را به دست داریم، و چنانکه میخواهیم و شایسته و سزاوار است، آن را رهبری مینماییم ریشههای آن و شاخههای آن را.
صدها خطبه، هزارها کلمات قصار و مواعظ، سخنان جامع و دعاهایی که از آن خاندان، از برکت حفظ روات و ضبط احادیث به یادگار مانده است، همه پس از کتاب خدا، در اوج فصاحت قرار دارد که نمونه بارز آن، نهج البلاغه و کلام حضرت مولا(ع) است که به حقّ در توصیف آن:
گفته شده، و بزرگترین فصحای اعصار در برابر آن فروتنی و خضوع خود، و عظمت آن را اظهار کردهاند، و همچنین صحیفه سجادیه که به انجیل اهلبیت، و زبور آل محمّد(ع) نامیده شده است.
این زیباییها و جاذبههای لفظی و ادبی قرآن و کلام رسول خدا(ص)، و ائمّه طاهرین(ع) البتّه بسیار مهمّ است، و همیشه سخنشناسان هر عصر و زمانی مجذوب آن بوده و خواهند بود، امّا ظاهراً در این حدیث، این سخن امام هشتم(ع) که میفرماید:
نظر به مضامین سخنان ایشان و محاسن معانی آنها دارد، زیرا آنچه موجب پیروی مردم و عمل به گفتار آنان است، پیامهای حیاتبخش گفتهها، و سخنان ایشان است.