س9. آیا حدیث «لا کفالة فی الحدّ» مخصوص اجرای حدود است یا مرحله محاکمه یا صدور رأی متهمین به جرایم حدّی را نیز شامل میشود؟
ج. حدیث شریف «لا کفالة فی الحدّ» شامل مراحل قبل از ثبوت حدّ نمیشود. والله العالم
1. آیا حکم حدیث شریف فوق شامل جرایم تعزیری نیز میشود؟
ج) شمول آن جرایم تعزیری را بعید است. والله العالم
س10. محکومعلیه قبل از حلول رأی متحمّل 92 روز بازداشت و با کفالت آزاد شده است. رأی اصدار یافته و محکومعلیه به تحمّل 6 ماه حبس و پرداخت جزای نقدی مقدّر در حکم، محکوم گردیده است. محکومعلیه بلافاصله یک شق از شقوق مندرج در حکم (پرداخت جزای نقدی) را در جهت اجرای بند 3 ماده38 (اصلاحی 27/2/1377) از قانون مجازات اسلامی را اقدام فوری و در اجرای شق دوم رأی (6 ماه حبس که یک دوم آن کسر میگردد) هیچگونه مسامحه و مساهلهای ننموده و ایضاً در اجرای شق دوم هم به دلیل حق اعطایی مندرج در تبصره ذیل مادّه 18 قانون مرقوم هیچگونه منع قانونی در احتساب ایام بازداشت قبلی و کسر آن از حبس مقرّره ندارد. آیا مقامات قضایی و اجرایی ناظر بر حکم میتوانند به بهانه اجرای تبصره یک مادّه مرقوم (تبصره یک مادّه 38 قانون مجازات اسلامی که آن هم هیچگونه تصریحی به بازداشت مجدد محکومعلیه ندارد)؛ محکومعلیه را بازداشت و به وی تفهیم نمایند که تقاضای آزادی مشروط را باید با ورود به زندان و تحمّل مقداری حبس، از زندان به مقامات صالحه تقدیم نماید؟
س11. با عنایت به اینکه محکومعلیه بیش از یک دوم مجازات مقرّر در مادّه 38 قانون مجازات اسلامی را در بازداشت بوده، آیا حبس نمودن مجدّد و اضافی محکومعلیه به جهت اعمال مادّه 38، تکلیف مالایطاق محسوب نمیشود و به موجب قاعده فقهی و اصولی قبح عقاب بلابیان و تکلیف به غیر مقدور تلقّی نمیگردد؟
از آنجایی که اصل برائت است و ضابطه و نصّ را قانونگذار محترم برای بازداشت حتّی یک ساعت غیر مقدّر معین نکرده، تکلیف محکومعلیه چگونه خواهد بود؟
در خاتمه تصدیع میدهد با عنایت به اینکه عقل به لزوم دفع ضرر محتمل حکم میکند و خداوند تبارک و تعالی نیز میفرماید: تکلیفی که در آن مشقّت باشد برای شما وضع نگردیده است و نیز اینکه در مورد شبهه، توقّف لازم است و مع التأسف فقها و شارحین محترم حقوق تاکنون اصولاً متعرّض این مسأله بالصراحه نشدهاند. نظر مبارک را در این خصوص بیان فرمایید.
ج. به نظر اینجانب، حبس از موارد تعزیر نیست و تفصیل را در کتاب «التعزیر و أحکامه» ملاحظه نمایید. والله العالم
س12. فعل حرامی که مرتکب آن تعزیر میشود، چه شرایطی باید داشته باشد؟
ج. اگر فعل حرام از معاصی کبیرهای باشد که در شرع برای آن حدی معین نشده و ارتکاب آن برای مجتهد جامع الشرایط اثبات شود، تعزیر دارد. والله العالم
س13. با توجه به نقش توبه در سقوط مجازات حدی و یا تنزل آن از حتمیت اجراء به مرحله جواز عفو، در رابطه با تعزیر بفرمایید:
1. آیا مجازات تعزیری نیز همانند حد با توبه قبل از اثبات جرم ساقط میشود؟
2. آیا تفاوتی بین موارد حقالله و حقالناس هست؟
ج1و2. ظاهراً تعزیر مانند حد است که اگر قبل از اقامه بینه توبه کند، تعزیر ساقط میشود و اگر بعد از اقرار توبه کند، حاکم شرع جامع الشرایط مخیر است بین عفو و استیفا و از این جهت فرقی بین حقالله و حقالناس نیست. والله العالم
3. آیا جواز عفو در تعزیر مطلق است یا عفو از تعزیر همانند باب حدود، منوط به توبه بعد از اقرار است؟
ج. امر تعزیر، منوط به نظر حاکم شرع جامع الشرایط است. والله العالم
س14. لطفاً به موارد زیر پاسخ مرقوم دارید؟
1. چنانچه جانی مقدمات جرم و جنایت را فراهم کرده ولی پیش از ارتکاب آن دستگیر شود، آیا میتوان او را تعزیر نمود؟
2. در فرض فوق، آیا از این جهت بین اقداماتی که برای براندازی نظام صورت گیرد با سایر اقدامات تفاوت وجود دارد؟
3. در جرایمی مانند کلاهبرداری، خیانت در امانت و... که جنبه حقالناس آن غلبه دارد ولی از جهت ضرر و زیانی که برای جامعه دارد واجد جنبه عمومی نیز میباشد، آیا میتوان پس از گذشت شاکی خصوصی به لحاظ جنبه عمومی متهم را تعزیر کرد؟
4. در موارد ضرب و جرح عمدی که استیفای قصاص ممکن نیست؛ آیا علاوه بر أخذ دیه، ضارب یا جارح را میتوان بهعنوان مجازات تعزیر کرد؟
ج1و2و3و4. به طور کلی امر تعزیر منوط به نظر حاکم شرع جامع الشرایط است و تشخیص موضوع نیز به نظر او است. والله العالم
س15. لطفاً پاسخ عنایت فرمایید؟
1. آیا در جرایم تعزیری توبه مجرم پیش یا پس از اثبات جرم، باعث سقوط تعزیر میشود؟
2. آیا شبهه توبه قبل از مراجعه به حاکم، تعزیر را ساقط میکند؟
3. آیا از جهت سقوط تعزیر به خاطر توبه بین مواردی که جرم تعزیری با اقرار متهم، شهادت شهود یا علم قاضی ثابت میشود، تفاوتی وجود دارد؟
ج1و2و3. موارد مختلف است و به طور کلی در تعزیرات منوط به نظر حاکم شرع است که چون فقیه است عارف به تفاصیل موارد و جهات است. والله العالم
س16. در خصوص انواع تعزیر مالی بفرمایید:
1. از نظر شرعی، آیا تعزیر مالی منحصر به جزای نقدی است یا انواع دیگر هم دارد؟
ج. تعزیر مالی در شرع مقدس، به نظر نرسیده است. والله العالم
2. مواردی چون محرومیت از بیتالمال یا ممنوعیت شغلی که در صدر اسلام نیز در مواردی مطرح شدهاند، تعزیر مالی محسوب میشوند یا تحت عنوان محرومیت از برخی حقوق اجتماعی نوع دیگری از تعزیر به حساب میآیند؟
ج. محرومیت از بیتالمال، اصطلاحاً تعزیر محسوب نمیشود. والله العالم
س17. لطفاً بفرمایید:
1. آیا تعزیر منحصر در تازیانه است یا حبس و جزای نقدی هم از مصادیق تعزیر شرعی محسوب میشود؟
2. اگر غیر تازیانه از مصادیق تعزیر باشد، «التعزیر دون الحدّ» چگونه معنی میشود؟
3. ملاک تعزیر در غیر تازیانه چیست؟
ج1و2و3. به نظر حقیر، تعزیر فقط باید با تازیانه انجام شود. والله العالم
س18. همانگونه که مستحضرید اکنون استعمال مواد مخدر در کشور رو به تزاید است و از طرفی دیگر خود معتاد جهت تأمین مواد افیونی راضی به ضرر زدن به همه افراد خانواده تا جامعه و تا ناموسفروشی پیش میرود و با شرایط فعلی و قوانین موجود نیز علاوه بر آنکه ترک اعتیاد در افراد بسیار نادر است چه بسا که ترک اصلاً وجود ندارد. لذا با توجه به احکام اسلامی که اگر کسی زیانهایی به خود و جامعه خود میرسانند مثل زنا، سرقت، تهمت و... حکم الهی دارد. حال در خصوص معتادین، این حکم چیست؟
ج. اعمال مذکوره: زنا، سرقت و تهمت را هرکس مرتکب شود، طبق موازین شرعی مجازات میشود و در مورد بعضی افراد معتاد که اگر آزاد باشند دیگران را مبتلا یا به مال آنها تجاوز میکنند و یا باعث مفاسد دیگر میشوند، حاکم شرع جامع الشرایط میتواند آنها را در حبس نگاه دارد. والله العالم
س19. در بحث سقوط تعزیر (عفو توسط حاکم) بفرمایید: در گناهان دارای جنبه حقالناس، در صورت عدم مطالبه عفو از سوی شاکی خصوصی، آیا قاضی حق عفو دارد؟
ج. تا وقتی که صاحب حق، متهم را عفو نکرده و حق خود را مطالبه میکند، حاکم حق عفو نسبت به حقالناس ندارد. والله العالم