س709. در مورد «علم قاضی» بهعنوان یکی از ادله اثبات حکم بفرمایید:
1. منظور از «علم» چه میباشد؟
ج. مفهوم علم امر روشنی است یعنی قاضی بداند و احتمال خلاف ندهد. والله العالم
2. راههای رسیدن به علم برای «قضات» چیست؟ آیا شرایط احصائی دارد یا اینکه نامحدود است؟
ج. راه مخصوص و محدودی ندارد و نسبت به موارد مختلف است. ممکن است قرائنی به طور حالی یا مقامی وجود داشته باشد که موجب علم شود و ممکن است چنین قرائنی وجود نداشته باشد و علم حاصل شود. والله العالم
س710. در صورتی که علم قاضی در اثبات حدود حجت باشد بفرمایید:
1. چنانچه طریق اثبات حدّ، علم قاضی باشد و مرتکب پس از اثبات توبه کند، آیا امام حقّ عفو دارد؟
2. آیا تفاوتی بین صورتی که منشأ علم قاضی اقرارهای کمتر از نصاب یا اقرار در غیر محکمه باشد با غیر آن وجود دارد؟
ج1و2. در فرض سؤال، حدّ ساقط نمیشود. والله العالم
س711. آیا قاضی موظف است به علم خود عمل نماید یا فقط مجاز به عمل است؟
ج. ظاهر ادلّه وجوب عمل به علم است. والله العالم
س712. آیا قاضی به علمی که از راه حدس برای او حاصل شده میتواند عمل نماید؟ (بهعنوان مثال اگر خارج از محتویات پرونده قاضی حدس بزند که شخص مجرم است و منشأ علم او نیز همین حدس باشد، آیا میتواند به استناد آن علم حکم نماید؟)
ج. اگر برای قاضی علم حاصل شود تفاوت نمیکند که از مطالعه پرونده یا قرائن خارجه دیگر علم پیدا کند در هر دو صورت منشأ علم او حدس است و در اعتبار علم اگر حاصل شود، فرقی بین اینکه سبب آن حسّ یا حدس باشد نیست. والله العالم
س713. در صورتی که منشأ علم قاضی، رؤیت و شهود او باشد چه فرقی با شهادت دارد؟ و آیا میتوان گفت قاضی نیز مانند یک شاهد است و در صورت تکمیل شهود (بینه شرعی) که قاضی نیز جزء آن است میتوان حکم نمود؟
ج. قول به اینکه علم قاضی مانند یک شاهد است و برای حجیت آن شاهد دیگر لازم است ظاهراً بین فقها قائل ندارد و از جهات متعدّد مردود است و اگر منشأ علم قاضی حسّی باشد فرقش با بینه که باید عن حسّ باشد این است که در حجّیت بینه برای قاضی حصول علم شرط نیست و اگر اتّفاقاً علم برای او حاصل شد، حکم او مستند به علم است که اقوی از بینه است به هر حال در حکم حاکم به علم، علم او موضوعیت دارد. والله العالم
س714. با توجه به اینکه امروزه طبق قانون، برخی احکام صادره از سوی قضات محترم در مرحله بعد از صدور حکم قابلیت تجدید نظر داشته و ادله مورد استناد قاضی توسط مرجع بالاتری مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد، دو سؤال به نظر میرسد که مستدعی است فتوای مبارکتان را مرقوم فرمایید:
1. چنانچه قاضی با استناد به علم خویش حکمی را صادر کند، آیا از نظر شرعی موظف است مستند علم خود را بیان کند؟
2. در صورت لزوم، چنانچه مستند علم قاضی مشاهدات وی باشد، با توجه به اینکه معمولاً چنین مستندی قابل بررسی و ارزیابی در مرحله تجدید نظر نیست چه باید کرد؟
ج. قاضی جامع الشرایط (مجتهد عادل) موظف نیست که مستند علم خود را ذکر کند و برحسب موازین قضایی فقه تجدید نظر و ردّ حکم قاضی جز در موارد خاصه، جایز نیست و تقاضای تجدید نظر فقط بر اساس آن موارد قابل قبول است. والله العالم
س715. نظر فقاهتی و اجتهادی حضرتعالی در خصوص حجیت علم قاضی چیست؟
1. آیا در اثبات جرایم علم قاضی قابل استناد است و حجیت دارد یا خیر؟ (چنانچه مستنداً مرقوم فرمایید موجب تشکر و امتنان خواهد بود).
2. چنانچه پاسخ به سؤال فوق مثبت میباشد و قائل به حجیت علم قاضی میباشید، آیا این علم صرفاً برای امام معصوم متصور است یا برای قاضی غیر معصوم (قاضی منصوب) نیز میتوان قائل به حجیت علم شد؟ (لطفاً استدلال خود را مرقوم فرمایید.)
3. چنانچه پاسخ به سؤال اول مثبت میباشد و قائل به حجیت علم قاضی هستید. آیا این علم در حقالله مجزی و قابلیت استناد دارد یا در حقالناس؟ (چنانچه استدلال خود را با دلیل روایی مرقوم فرمایید موجب سپاسگزاری است)
ج 1و2و3. منظور از اینکه آیا علم قاضی در باب قضا میتواند ملاک حکم قاضی باشد یا نه، علم او در موضوعات است و به نظر اینجانب علم قاضی جامع الشرایط برای او در قضاوت حجت شرعی است و فرقی بین حقالناس و حقالله در هر موردی که محتاج به قضاوت باشد نیست. والله العالم
س716. چنانچه مستند علم قاضی یکی از امور ذیل باشد، آیا از نظر شرعی حجیت دارد:
1. اقرار یا شهادت کمتر از حد نصاب نزد قاضی؟
2. گفتگوی غیر رسمی متخاصمین در دادگاه، تحقیقات محلی و...؟
3. محتویات و قرائن موجود در پرونده؟
4. نظریه پزشکی قانونی، کارشناس انگشتنگاری و...؟
5. وجود عکس و فیلم از اشخاص در حین ارتکاب جرم یا نوار ضبط شده از مکالمات افراد که مشتمل بر برخی اقاریر و اعترافات باشد؟
6. استفاده از روشهای نوین در کشف جرم، یا به کارگیری علوم غریبه مانند هیپنوتیزم و نظائر آن؟
ج. به طور کلی در هر موردی که قرائن موجب حصول علم برای قاضی جامع الشرایط بشود، میتواند طبق علم خود حکم کند البته قاضی جامع الشرایط توجه دارد که بعضی موارد مذکوره در سؤال، قابل دستبرد و اشتباهکاری است. والله العالم
س717. در اجرای اصل 167 قانون اساسی بهلحاظ سکوت قانون در مسائل ذیلالذکر مستدعی است حکم مسألههای ذیل را به نحوی بیان فرمایید که در محاکم به آن استناد نموده و در آن دنیا به آن احتجاج کرد:
1. چنانچه متهم به قصاص نفس و پرداخت دیه محکوم شده باشد و اولیای دم تقاضای اجرای قصاص و مجنیعلیه تقاضای پرداخت دیه را نمایند و متهم نیز از پرداخت دیه بهلحاظ اعسار یا هر علت دیگر امتناع نماید، تکلیف دادگاه چیست؟ کدام حکم مقدم بر دیگری است؟ و چنانچه متهم را میبایست تا زمان ادای دیه بازداشت نمود، این بازداشت تا چه هنگام به طول خواهد انجامید؟
ج. در فرض سؤال، قصاص میشود و دیه مجنیعلیه از ترکه او اگر داشته باشد، أخذ میشود. والله العالم
2. مستند علم قاضی چه چیزهایی میتواند باشد؟ و آیا علم قاضی مأذون اینجانب با قاضی جامع الشرایط از نظر قابلیت استناد در حکم، تفاوتی دارد یا خیر؟
3. آیا علم قاضی، حدود الهی را نیز شامل میشود یا خیر؟ چنانچه از متهمی فیلمی کشف شود که در آن عمل زنا بهصورت کامل با اجنبیهای صورت میگرفته و اسناد فیلم به متهم محرز و خود نیز به آن اقرار نماید، آیا این فیلم یا عکس میتواند مستند علم قرار گیرد یا خیر؟ با این توضیح که تصاویر موجود در فیلم را متهم قبول نموده لیکن اقرار به زنا را در مرتبه چهارم انکار نموده است.
ج2و3. علمی که از طریق متعارف حاصل شود، حجت است. البته به نظر حقیر، قاضی باید مجتهد جامع الشرایط باشد. والله العالم
س718. در حالی که در مورد تشخیص اصالت و یا ساختگی بودن فیلم کارشناسی رسمی وجود ندارد، آیا به استناد فیلم میتوان اتهام شخص مسلمان متعهد و ملتزم به احکام اسلام را به حدی از حدود شرعیه (حد عمل منافی عفت) مخصوصاً حد قتل اثبات کرد و نام آن را علم قاضی (غیر مجتهد) گذاشت در صورتی که کارشناسیهای دیگر خلاف این امر است و عدهای از قضات معتقد به حصول علم در مورد نبودهاند؟
ج. از مورد شخصی اطلاع ندارم. به طور کلی، قاضی شرعی جامع الشرایط به علم خود عمل مینماید و حکم صادر میکند. والله العالم