66. قاتل علي(ع)، تيرهبختترين امّت
عَنْ جَابِر بنِ عَبْدِ اللهِ، قَالَ: رَسُولُ اللهِ(ص) لِعَلِيٍّ(ع):
از جابر بن عبدالله نقل است كه رسول خدا(ص) به علي(ع) فرمود:
«ميداني تيرهبختترين كسي كه در قوم ثمود بود كيست؟ گفت: آنكه پاي ناقة صالح(ع) را قطع كرد. حضرت پرسيد تيرهبختترين امّت من
كيست؟ گفت: خدا داناتر است. فرمود: كسي كه تو را به قتل ميرساند».
[توضيح: قوم ثمود افرادي سركش و مغرور بودند؛ پيامبر آنها حضرت صالح(ع) هرچه آنها را نصيحت كرد، اثر نبخشيد. از آن حضرت معجزه خواستند او به اذن خدا در دل كوه ناقهاي (شتر مادهاي) بيرون آورد؛ آنها بهجاي اينكه معجزه الهي را بپذيرند، آن ناقه را پي كردند و كشتند، آنها براي پي كردن و كشتن ناقه، فردي شقاوتمند و بيرحم به نام «قدار بن سالف» را بدين كار گماشتند و او با يك ضربت شمشير، شتر را پي كرد، و بهعنوان «شقيترين فرد گذشتگان» لقب گرفت و سه روز پس از اين ماجرا، بر اثر عذاب الهي، به هلاكت رسيدند».
[1]. طبراني، المعجمالكبير، ج2، ص247.
و نيز از عمّار نقل است كه گفت: من و علي بن ابيطالب در غزوة ذيالعشيره با يكديگر رفيق و همسنگر بوديم، رسول اكرم(ص) فرمود: «آيا با دو تن از بدبختترين مردم شما را آشنا سازم؟».
گفتم: «آري». فرمود: «(مردك سرخروي) كودن قوم ثمود همان كه ناقه صالح را پي كرد؛ و اي علي! دوّمي كسي است كه ضربتي بر فرق سر تو ميزند كه تا محاسنت به خون، رنگين ميشود».
سیوطی، الجامعالكبير، ج16، ص255، ح7864؛ متقی هندی، كنزالعمال، ج13، ص140 - 141؛ هيثمی، مجمعالزوائد، ج9، ص136، به نقل از جابر بن سمره.
نيز ر.ک: خوارزمي، المناقب، ص380؛ ابنکثیر، البداية و النهايه، ج7، ص358 - 359؛ ابنعساکر، تاريخ مدينة دمشق، ج42، ص550.