پنجشنبه: 9/فرو/1403 (الخميس: 18/رمضان/1445)

100. قرین قرآن

قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) فِی مَرَضِ مَوْتِهِ:

«أیُّهَا النَّاسُ! یُوشَكُ أَنْ اُقْبَضَ قَبْضاً سَرِیعاً فَیَنْطَلِقُ بِی، وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْكُمْ الْقَوْلَ مَعْذِرَةً إِلَیْكُمْ: أَلَا إِنِّی مُـخْلِفٌ فِیكُمْ كِتَابَ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ وَعِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی ثُمَّ أَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ فَرَفَعَها فَقَالَ: هَذَا عَلِیٌّ مَعَ الْقُرآنِ وَالقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ لَا یَفْتَرِقَانِ حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْـحَوْضَ فَاسْأَلْـهُمَا مَا خَلَّفْتُ فِیهِمَا».[1]

 

رسول خدا(ص) در مرض موتش فرمود:

«ای مردم! احتمال دارد به‌زودی قبض روح شوم و مرا ببرند. من از این سخن در این حال به شما می‌گویم تا دیگر عذری نداشته باشید. آگاه باشید كه من كتاب خدای با عزت و جلال و عترتم را جانشین خود در بین شما می‌گذارم. آن‌گاه دست علی را گرفته بلند كرد و فرمود: این علی با قرآن است و قرآن با علی است؛ هرگز از یكدیگر جدا نمی‌شوند تا كنار حوض بر من در آیند، آن‌گاه از آن دو می‌پرسم درباره عمل به توصیه‌ام درباره دو جانشینم».

 

[1]. قندوزی، ینابیع‌الموده، ج2، ص403؛ ابن‌حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص126‌. و در روایت دیگری كه حاكم نیشابوری آن را به شرط شیخین صحیح دانسته مانند این روایت نقل شده است كه در آن بعد از آن پیامبر(ص) فرموده: «أََهْلَ بَیْتِی عِتْرَتِی» سپس فرمود: «آیا می‌دانید من نسبت به مؤمنان از خود آنها شایسته‌ترم؟» ـ و این سخن را سه بار تكرار كرد ـ

گفتند: آری.

فرمود: «هركس را كه من مولای او هستم، علی مولای او است». المستدرك، ج3، ص109-110.

و آنچه نسائی از زید بن ارقم صحابی نقل كرده این‌گونه آمده است كه رسول خدا’ فرمود: «خدا مولا و سرپرست من است و من اولای به نفس و مولای هر مؤمنم». آن‌گاه دست علی را در دست گرفت و فرمود: «هركس را كه من مولای او بودم این ولی اوست. خداوندا كسی كه پذیرای ولایت علی شد دوست بدار و با هركه با او خصومت داشت دشمن باش».

ر.ک: نسائی، خصائص امیرالمؤمنین(ع)، ص93.

نويسنده: 
کليد واژه: