110. خداوند او را بيشتر دوست دارد
قَالَ ابْنُ عَبَّاس: كُنْتُ أَنَا وَأَبِيَ الْعَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ الْـمُطَلِّبِ جَالِسَيْنِ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) إِذْ دَخَلَ عَليُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَسَلَّمَ فَرَدَّ عَلَيْهِ رَسُولُ اللهِ ـ صلّی الله عليه وآله ـ وَبَشَّرَ بِهِ وَقامَ إِلَيْهِ وَاعْتَنَقَهُ وَقَبَّلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَأَجْلَسَهُ عَنْ يِمِينِهِ.
فَقالَ الْعَبّاسُ: يَا رَسُولَ اللهِ! أَتُـحِبُّ هَذَا؟
فَقَالَ النَّبِيُّ(ص):
«يَا عَمَّ رَسُولِ اللهِ! وَاللهِ لله أَشَدُّ حُبّاً لَهُ مِنِّي، إِنَّ اللهَ جَعَلَ ذُرِيَّةَ كُلِّ نَبِيٍّ فِي صُلْبِهِ وَجَعَلَ ذُريَّتِي فِي صُلْبِ هَذَا».[1]
ابنعباس گفت: من و پدرم (عباس بن عبدالمطلب) در حضور رسول خدا(ص) شرفياب بوديم، در اين هنگام علي بن ابيطالب وارد شد و سلام داد. پيامبر(ص) بعد از جواب سلام با چهرهاي گشاده درحاليكه خوشحال به نظر ميرسيد برخاست؛ او را در بغل گرفت و پيشانياش را بوسه داد و او را در طرف راست خود نشانيد.
عباس (كه ناظر جريان بود) گفت: اي رسول خدا! آيا او را دوست ميداري؟
رسول خدا(ص) فرمود: «عموجان! به خدا سوگند خدا او را از من بيشتر دوست دارد؛ خداوند نسل هر پيامبري را از پشت همان پيامبر قرار داد و نسل مرا در صلب اين شخص نهاده است».
[1]. خطيب بغدادی، تاريخ بغداد، ج1، ص333. خطيب بغدادي اين حديث را از منصور از پدرش محمد بن علي از پدرش علي بن عبدالله از پدرش عبدالله بن عباس و از جابر اينگونه روايت كرده است: «خداوند ذريه هر پيامبري را در پشت همان پيامبر قرار داد و ذريّه مرا در صلب علي بن ابيطالب نهاده است». دیلمی، فردوسالاخبار، ج1، ص207؛ متقی هندی، كنزالعمال، ج11، ص600؛ شجري، امالي، ج1، ص152؛ ابندمشقی، جواهرالمطالب، ج1، ص73.
***
[سپاس بيكران خداي يگانه را كه توفيق ترجمه اين اثر ارزشمند را به بنده ناچيز ارزاني داشت.
اميد آنکه خداوند به ما توفيق دهد كه در مسير زندگي خود همواره پيرو خاندان رسالت باشيم و آنان را اسوه و الگويي شايسته براي خود بدانيم.
آلُ النَّبِيِّ ذَرِيعَتِي
أَرْجُوا بِهِمْ أعْطَی غَداً
وَهُـمْ إِلَيْهِ وَسِيلَتِي
بِيَدِي الْيَمِيـنِ صَحِيفَتِي
(قندوزی، ينابيعالموده، ج2، ص468)
خاندان پيامبر(ص) دست آويز من هستند
و آنان وسيله (تقرّب) من به خدا هستند.
آرزو ميكنم بهخاطر آنها، فرداي قيامت
نامه عملم را به دست راستم بدهند. بفضله وكرمه]