سه شنبه: 1403/01/28
نسخه مناسب چاپSend by email
پيام حضرت آيت الله العظمي صافي به همايش قرآن و باورهاي ديني/ گلپايگان- تيرماه1389

 

 قال الله تعالی: إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِیرًا (اسراء/9)

السلام علیكم و رحمة الله
با عرض احترام به حضار گرامی و تقدیر از برنامه‌ای كه چند سال است به عنوان تقویت مبانی اعتقادی و شبهه زدایی دینی در شهر مذهبی گلپایگان كه سوابق دینی و علمی آن معروف و مشهور است انجام می‌شود و با تاكید بر لزوم كار و اهمیت تبلیغ تحت عنوان مذكور در شرایط كنونی جهان و مشكلات فرقه‌گرایی‌ها و فرقه‌سازی‌ها و فعالیت‌های اضلالی كه مخصوصاً نسل جوان را هدف قرار داده و به تضعیف سنت‌های ثابته و تخریب ساختارهای مقدس اهتمام دارند، انتخاب عنوان «قرآن و باورهای دینی» برای برنامه‌ی حاضر عالیة المضامین و كثیرة الجوانب است.
این موضوع در هر حد در جامعه و نسل حاضر و دانش‌پژوهان و دانشگاهیان و سائر اصناف مطرح شود موجب رشد معرفت و شعور دینی و درك مقاصد وحیانی و قرآن می‌شود.
در خود قرآن كریم، آیات متعددی مردم را به ایمان و باور و اعتقاد دعوت نموده و مثل حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و اله و سلم را به ایمان توصیف نموده و مؤمنان را به ایمان به خدا و ملائكه و پیامبران و كتاب‌های آسمانی ستوده است و اوصاف مؤمنین را بیان نموده است.
خلاصه، ایمان در قرآن مجید، نقطه‌ی اصلی و مركزی دعوت انبیا معرفی شده است. نه‌ تنها ایمان و اعتقاد، اساس و اصل معنویات اعلام شده بلكه راه‌های وصول به قله‌های شامخ آن بیان شده است؛ راه‌هایی كه در همه جا و در همه‌ی اعصار باوربخش دل‌های پاك است. قرآن كریم، معجزه است و در این ایمان بخشی نیز اعجاز دارد كه دلیل آن همان توسعه‌ی اسلام در كوتاه‌ترین زمان و مطابق بودن دعوت اسلام با فطرت است. دعوتی كه برای هركس و هر صنف اگر چه درس نخوانده باشد یا سال‌ها مكتب‌های مختلف به اصطلاح عقلی و فلسفی را آموخته باشد مورد استفاده قرار می‌گیرد و به این نتیجه می‌رسد كه بالاتر و مؤثرتر از روش قرآنی كه بتواند در این گستردگی جهانی، جوامع اسلامی را به ایمان و اعتقاد به الهیات و معاد و سایر عقاید حقه برساند نیست.
جاذبه‌ی قرآن مجید كه به آن سرعت، عالم انسانیت را متوجه به اسلام و معارف آن نمود از آن زمان تا به حال كه چهارده قرن گذشته همواره زنده و بیش از پیش جالب و جاذب است و این قرآن است كه علی‌الدوام دل‌ها را به ایمان، جذب می‌نماید. اعلامیه‌ی جهانی و ‌آزادی‌بخش آن مثل «تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء» و «إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى» و «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ» همیشه و در هر دور و عصر، گوش و دل بشر را می‌نوازد.
لسان انبیا و زبان وحی و زبان قرآن در دل‌ها چنان نفود و تاثیری دارد كه هیچ زبانی این تاثیر را ندارد؛ اگر زبان همه‌ی حكما و به اصطلاح اهل معقول و نوابغ و ارباب فنون فلسفی یك زبان باشد در باوربخشی و ایمان به غیب قطعاً یكصدم اثر زبان قرآن را ندارد؛ هیچ كدام توفیقی كه تام باشد نداشته‌اند و سخنانشان در این موضوع بیشتر مانند آب در غربال كردن و باد در چنبر ‌بستن بود و گاه خودشان هم از نعمت ایمان محروم شده و در مسائلی مثل ربط حادث به قدیم و معاد عالم دیگر كسی را به باور نرساندند بلكه گمراه شده‌اند. صغری و كبری و تشكیل قیاس و برهان منطقی و مطالب فلسفی و كلامی در ایمان بخشی نقش به سزایی ندارد. الهیات و معارف عالی بشری فقط با زبان قرآن و زبان رسول اكرم و ائمه علیهم السلام و نهج‌البلاغه و صحیفه‌ی كامله در دل‌ها نفوذ می‌كند. مكتب‌های دیگر نمی‌توانند و نتوانسته‌اند قلوب را فتح نمایند اگر زبان قرآن و آن آیات رسا مثل: «إِنَّ اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذَلِكُمُ اللّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ * فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ» نبود مكتب‌هایی كه از عصر بنی‌امیه آغاز گردید و در عصر بنی‌عباس رایج شد و در برابر مكتب‌ قرآن، وارد مكتب و مدرسه اسلام و قرآن گردید كمترین اثری نداشتند؛ فقط اسلام را تا حدی از سیر به سوی جلو باز داشتند و معارف قرآنی و نورانی قرآن بود كه اسلام را به این وسعت خارق العاده رساند.
برای باورهای دینی باید از قرآن استفاده شود و بیان ساده و قوی آن را راهنما قرار داد و هر بیان، هر شعر و هر ادبیاتی كه به این روش و اقتباس از قرآن مجید باشد باور زا و شوق‌انگیز و موجب روشنی قلب می‌شود. اشعار شعرا كه از همین سبك قرآن استفاده كرده‌اند شنونده را به عالم غیب و ایمان به خدا در حد بسیار زیادی سیر می‌دهد كه بحمدالله به زبان عربی و فارسی قوی‌ترین، مؤثرترین و بیشترین ادبیات را داریم.
اینك سبك قرآن مجید در ایمان بخشی:
«وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ * وَفِی أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ» ،
«أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ» ،
«ان إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ» (الآیات)
«أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ» (الآیات)
«َمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ» (الآیات)
«أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ» ،
«أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاء الَّذِی تَشْرَبُونَ* أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ»
و آیات بسیار دیگر در الهیات كه همه در معرفت و تبلیغ و دعوت به خداپرستی است و باورآفرین و ایمان‌بخش است.
در بخش نبوات آیات قرآن كریم همه معجزه است و در معرفی انبیا بلیغ‌تر از آن نیست.
در موضوع معاد و مسائل مربوط به روح و غیب وجود انسان و سؤال و محاسبه‌ی قیامت، هشدارهای آیات قرآن همه رسا و مؤثر است.
در توصیف سختی‌های روز قیامت و وعد و وعید همه مسائل تربیتی را باید از قرآن فرا گرفت:
«یَوْمَ یَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ * وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ»
«یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ» ،
«وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ»
و «وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِی عُنُقِهِ»
آیات قرآن در تهدید چنان است كه راستی انسان را تكان می‌دهد و در ترغیب و تشویق، موعظه و انواع مقاصدی كه بشر باید به آن آگاه شود همه باوربخش است.
روایات و احادیث وارد از حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و حضرات ائمه معصومین علیهم السلام این معانی و حقایق قرآن را می‌آموزند؛ باید قرآن و حدیث را به دنیا عرضه كرد در آیات قرآن تامل نمود، ایمان به خدا چنان اثر می‌نماید كه مردان بزرگی مثل سلمان و ابوذر و مقداد و شهدای كربلا به آن، تاج كرامت و عظمت می‌یابند.
در تواریخ آمده است در یكی از جنگ‌هایی كه مسلمین با كفار داشتند مرد محاسن سفیدی كه دست‌ها و پاهایش را قطع كرده بودند و هنوز زنده بود این آیه را می‌خواند: «مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِیقًا»
این جلوه‌ها همه جلوه قرآن و هدایت است؛ اینها نه كتاب «شفا» و «نجات» و نه صغری و كبری خوانده بودند؛ قرآن را شنیده بودند و معانی و هدایت‌ها و بشارت‌ها و هشدارهای آن را به گوش جان شنیده و فهمیده بودند؛ آنان «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» و «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ...» الآیات را خوانده بودند. پیرامون این موضوع و خطرات جدایی از روش‌های قرآن، سخن بسیار است. لذا تمام شئون معرفت و سیر و سلوك حقیقی و شرعی و آموزش و پرورش و وعظ و تبلیغ باید به قرآن اعتماد و اتكاء داشته باشند.
در خاتمه با عرض تشكر و تقدیر مجدّد، اشعاری از دو قصیده سنایی غزنوی را پایان‌بخش این متن، قرار می‌دهیم:

 

قاید و سایق صراط الله
به زقرآن مدان و به ز اخبار
جز به دست و دل محمد نیست
حل و عقد خزانه‌ی اسرار

***
چنگ در گفته‌ی یزدان زن و رو
كانچه قرآن و خبر نیست فسانه است و هوس
اول و آخر قرآن ز چه «با» آمد و «سین»
یعنی اندر ره دین راهبرت قرآن، بس

13 رجب المرجب 1431
لطف الله صافی

سه شنبه / 15 تير / 1389