جمعه: 1403/01/10
نسخه مناسب چاپSend by email
به بهانه‌ي اهانت مجدد به پيشگاه با عظمت رسول رحمت، حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي (ص)
شب پَرگان و آفتاب

 


در پی اهانت مجدد مطبوعات دانمارك به ساحت مقدس پیامبر عظیم الشأن اسلام، آیت الله العظمی صافی در دیدارهای برخی مسئولین با معظم له،‌ از دولت جمهوری اسلامی خواستند در روابط خود با كشور دانمارك تجدید نظر نمایند.

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی صافی، ضمن ابراز تأسف و تأثر عمیق از اهانت به پیشگاه آخرین فرستاده‌ی الهی و پیامبر رحمت، اقدام به انتشار مجدد پیام و نیز سخنرانی معظم له، كه در هجمه‌ی اول مطبوعات دانمارك، صادر شده است، می‌نماید.


بسم الله الرحمن الرحیم

و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلین انهم لهم المنصورون و ان جندنا لهم الغالبون

اهانت روزنامه‌ی مزدور دانماركی به مقام اقدس و ارفع و اعلای شخص اول عالم امكان، بزرگ پیام آور توحید و منادی الهی حقوق انسان و یگانه حامی مستضعفان و محرومان، حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، خشم و نفرت عالم اسلام را برانگیخته است.

در پشت پرده‌ی این اهانت بزرگ، مقاصد سیاسی و معارضه با موج وسیع بیداری و استكبار ستیزی و عوامل صهیونیسم بین الملل و دسایس مستكبران جهان و دشمنان حقوق بشر قرار دارد؛ آنان بازگشت مسلمانان را به اسلام و جهانی شدن شعار تكبیر و تهلیل و عدالت و نفی تبعیضات را برای منافع استكباری و استحقار و استضعاف ملل، خطر آفرین می‌دانند لذا به مقام اعظم آن نجات بخش بزرگ، اهانت و جسارت می‌نمایند.

عالم اسلام، علما، حوزه‌های علمیه و دانشگاهیان، اساتید و نخبگان و همه‌ی اقشار و اصناف امت یك میلیارد و چند صد میلیونی مسلمانان، این توهین به ساحت مقدس آن حضرت را به شدت محكوم می‌نمایند و از سران حكومت‌های اسلامی می‌خواهند كه در اعتراض به این هتك حرمت، واكنش نشان داده و به احضار سفرا از دانمارك، اكتفا نكرده و در صورت عدم اعلام تعطیل رسمی این روزنامه‌ی هتاك و تعقیب جزایی مدیر آن و عذر خواهی رسمی دولت دانمارك، بالاتفاق قطع رابطه‌ با آن دولت را اعلام نمایند. و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنین

29ذی الحجة الحرام 1426

10/11/84

لطف الله صافی گلپایگانی


شب پَرِگان و آفتاب

متن سخنرانى آیت الله العظمى صافى -  19 محرم الحرام 1427 / 29 بهمن 1384

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربِّ العالمین والصلاة و السلام على امینِ وحیه و بشیرِ رحمته و نذیرِ نقمته و خاتمِ رسله الذى أرْسله و أعْلامُ الهدى دارِسة، و مناهجُ الدینِ طامسة، فصدعِ بالحقِ، و نَصَحَ للخلق، و هَدى الى الرُّشْدِ، و امَرنا بالقَصْد، بعثهُ و الناس ضُلّال فى حیرة و حاطبون فى فتنة، قد اسْتَهْوَتْهُمُ الأهواء و اسْتَزَلَّتْهُمُ الكِبْریاء، واستخفّتْهُمُ الجاهلیة الجهلاء حیارى فى زِلْزال من الأمر، و بَلاء من الجهل سَیِّدِنا و نَبیَّنا و شفیعِ ذُنُوبِنا و طبیبِ نفوسنا مولانا ابِى القاسم مُحمّد صلّى اللهُ علیهِ و على آله الطیبین الطاهرین المعصومین سِیَّما مولانا بقیة اللهِ فِى الارضین و اللعنُ على اعدائهم اجمعینِ الى یوم الدین.

 محمد سید الكونین والثقلین ***  والفریقین من عُرْب و عُجْمِ

 فاق النبیین فِى خَلْق و فى خُلُق ***  و لم یدانوه فى علم و لاكرم

 دِعْ ما ادّعَتْهُ النصارى فى نبِیَّهُمُ ***  و احكُمْ بما شئت مَدْحاً فیه و احتكمِ

 مُحَمَّدٌ سرُّ هذا الوجود و نفحةُ الدَّیّانِ ***  جمالُ هذا الكونِ و صفْوةُ الانسانِ

 مُحَمَّدٌ لولاه ما كنّا ***  نحن لولا محمد و هداه

 لعبدنا الشموس و الاحجارا ***  و عكفنا على التماثیل

 دون ان نَعْبَدالله و نسئل الرحمانا

«مُحمّد رسولُ اللهِ و الذینَ مَعَهُ اشدّاءُ على الكفّارِ رُحَماءُ بینهُمْ تَراهُمْ رُكّعا سُجّداً یبتغون فضلاً من اللهِ و رِضواناً سیماهُمْ فى وجُوهِهِمْ من اثر السجّود ذلك مَثَلَهُمْ فى التوراة و مَثَلَهُمْ فى الانجیل كزرع اخرج شطئه فآزره فاسْتَغْلَظَ فاستوى على سُوقه یعجب الزُرّاع لیغیظِ بِهمُ الكفّار وَعَدَ الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات مِنْهُم مغفرةً و اجراً عظیماً»

(سوره فتح، آیه29)

اگر چه بنده از اول ـ پیش از اینكه موج انزجار این اهانت بزرگ نسبت به مقام شامخ و اقدس و مقدس حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم فراگیر و عالمگیر شود آن را محكوم كردم قبل از ماه محرم بیانیه دادم ـ ولى این جریانى است كه هر چه بیشتر محكوم بشود و هر چه ما بیشتر اظهار تأسف و تأثر نماییم و هر چه بیشتر مسلمانان آن را محكوم نمایند و بر سر كسانى كه این توطئه ها را در دنیا ایجاد مى كنند فریاد كنند باز هم كم است. واقعاً حتى اگر تا روز قیامت هم مسلمانان براى این اهانتى كه به مقام مقدس شخص اول عالم امكان وجود مقدس حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم شده گریه كنند كم است، اما در عین حال انصافاً مسلمان ها هم در این جریان و اتفاقى كه رخ داد خوب پیش آمدند و حركتى كه در عالم اسلام ایجاد شد و عكس العمل مسلمانان ـ هر چند هرچه گسترده باشد باز هم كم است ـ ولى در همین حدى كه واقع شد حیات اسلامى مسلمانان را نشان داد و قوّت و قدرت اسلام و نفوذ كلمه حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم در قلوب مردم بعد از هزار و چهارصد سال آشكار شد. موضوع بسیار مهمى است كه این گونه مردم به حركت در بیایند، بر سر و سینه بزنند و در بعضى جاها كشته بدهند و این اهانت را محكوم كنند به طورى كه بالاخره در مجامع سیاسى ـ كه این برنامه ها را پیاده مى كردند و پشت سر این برنامه ها هستند ـ آنها را هم تكان بدهد و وادار كنند كه در حدّى به ناچارى اظهار عذرخواهى بكنند، ولو اینكه این امر با عذر خواهى تمام نمى شود. این حركت مسلمانان، جلوه نفوذ كلمه اسلام و محبوبیت حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم در قلوب مسلمانان است; هیچ رهبر دینى در دنیا این نفوذ كلمه را در قلوب پیروان و اتباع خودش ندارد در عالم مسیحیت، مثلاً اروپا را اگر مى گویند مسیحى هستند، اگر از اینها یك احصائیه بگیریند و بپرسند كه شما به مسیح معتقد هستید یا نه شاید بیشتر صریحاً بگویند نه. طبق احصائیه هایى كه مى دهند درصد كمتر اظهار دیندارى مى نمایند و اینها هم كه این برنامه ها را پیاده مى كنند. نوعا لائیك و لامذهب اند و عالم حیوانى و یك عوالم دیگرى را طى مى كنند ولى الحمد الله این نفوذ كلمه اسلام، قدرت تبلیغ قرآن مجید و رسالت حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم در دل ها این گونه ظاهر شد كه دیدید و دنیا مى بیند كه پس از این همه تظاهرات، باز هم مسلمانان ناراحتند و هنوز هم نهضت ها دارند و راهپیمایى مى كنند; این نفوذ و عظمت دین است. در حالى كه آن اهانت همه را غرق تأسف نمود از این طرف، عكس العملى كه مسلمانان نشان دادند در دنیا اسلام را مطرح كرد و دنیا متوجه شد كه مسلمانان یك جامعه بزرگ و معتقد به رسالت حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم هستند.

مسئله، بسیار اهمیت داشت و از لحاظ دنیاى امروز هم اگر حساب كنیم این كار بسیار پلید و زشتى بود كه مرتكب شدند و همان گونه كه بنده در اعلامیه خود نوشتم اینها با اسلام دشمنى دارند و پشت سر این قضیه، صهیونیست ها و دشمنان قسم خورده اسلام هستند و الّا در مقابل حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم و عظمت آن حضرت، هر محقق منصفى، پیشانى خضوع و احترام بر زمین مى گذارد; مثل دكتر گوستاولئون فرانسوى در كتاب «تمدن اسلام و عرب» مى گوید: «عقیده به توحید، یگانه تاج افتخارى است كه در بین ادیان بر سر دین اسلام است.» ما این شعارها را از بس شنیده ایم به عظمت این شعارهایى كه حضرت رسول به دست ما دادند و بشریت را به آن فرا خواندند و ما از ایشان گرفته و مطلب را مرور و تكرار مى كنیم توجه نداریم; شعار الله اكبر و شعار لا اله الا الله; این چه شعار بالایى است؟! هیچ شعارى از آن بالاتر نیست صداى آسمان است; صداى زمین است و صداى تمام عالم وجود است این مرد مى گوید: «عقیده به توحید یگانه تاج افتخارى است كه در بین ادیان بر سر دین اسلام است» یعنى این الله اكبر و لا اله الا الله كه ما مى گوییم و چنانكه باید متوجه نیستیم چه معنایى است و چه پیامى دارد و دنیا را به چه مطالبى دعوت مى كند و چه حركتى را در كل دنیا ایجاد كرده است؟ این مرد تفحص بسیارى نموده و به اندازه خود، زحمت كشیده و حتى به طور قاچاق به مكه رفته و آنجا را دیده و بررسى كرده است.

و یا تولستوى، فیلسوف معروف روسى در جزوه اى به نام «الذكرى» كه تمام آن درباره حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم است و بسیارى از عبارات بزرگان دنیا به زبان عربى در آن ترجمه شده، نوشته است:

«و مما لا ریب فیه ان النبى محمداً صلى الله علیه و آله من عظام الرجال المصلحین الذین خدموا الهیئة الاجتماعیة خدمة جلیلة و یكفیه فخراً انه هدى أمةً برمّتها الى نور الحق و جعلها تخضع للسكینة و السلام و تُفضِّل عیشة الزهد و منع الناس عن سفك الدماء و وأدِ البنات و تقدیم الضحایا البشریة و رجل مثل هذا جدیر بالاحترام و الاكرام»

ما نمى توانیم عوالم معنوى حضرت رسول را درك كنیم و من نیز در آن بُعد، صحبت نمى كنم و روى همین حساب ها و خدماتى كه مصلحین دنیا را به آن مى ستایند عرض مى كنم اگر بخواهند مصلحین عالم بشریت را بشمارند شخص اول حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم است.

نویسنده دیگرى در كتاب الابطال قهرمان هاى هر فرقه اى را آورده است: مثلاً البطل فى صورة الشاعر، البطل فى صورة الملك، البطل فى صورة الفیلسوف و البطل فى صورة النبى آن وقت در بین انبیاء آن را كه «بطل» مى گوید و «قهرمان» مى خواند حضرت رسول صلى الله علیه و آله است و بعد شرح حالات رسول را مفصّل مى نویسد; از نظر آنها كسى به اندازه پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم به عالم بشریت خدمت نكرده است و تمام بشریت مدیون حضرت رسول تا روز قیامت هستند; همین مسئله دفن بنات (زنده به گور كردن دختران) را او مى فهمد كه چیز كمى نیست اگر یك انسان رانجات بدهد عظیم است تا چه رسد به نجات جان انسان هاى بسیارى. آن شخص، خدمت رسول اكرم مى رسد و مى گوید كه شما به ما چه قدر حق دارید و ما باید از شما بسیار تشكر كنیم و بعد مى گوید كه من چند دختر داشتم; وقتى مى خواستم آنها را زنده به گور كنم التماس مى كردند كه چنین نكن اما من با كمال قساوت قلب این كار را كردم.

قرآن، برنامه دعوت و خدمات آن حضرت را چنین بیان مى فرماید:

«الذین یَتَّبعُونَ الرَّسُولَ النبىَّ الأُمّىَّ الذى یجدونه مكتوباً عندهم فى التوراةِ و الانجیلِ یأْمُرُهمْ بالمعروف و ینهاهم عن المنكر و یُحِلَّ لهم الطیباتِ وَ یُحِّرمُ عِلیْهُمُ الخَبائِثَ و یَضَعُ عنهم اصْرَهُمْ و الاغلالُ التى كانت علیهم»

اصولاً پیغمبر اسلام بشریت را آزاد كرد، یك آزادى حقیقى البته; نه آزادى دروغینى كه اینها تبلیغ مى كنند.

و آن دیگرى مى گوید گودالى حفر كردم و دخترم را ـ كه بسیار دوست مى داشتم ـ آنجا بردم. دخترم گفت: مى خواهى چه كنى؟ من با قساوت قلبى كه داشتم گفتم: مى خواهم تو را در این چاله بیندازم و دفن كنم.

ما این آیه ها را مى خوانیم ولى در آن فكر نمى كنیم كه چه شده و پیغمبر اسلام در عالم چه كرده است:

«و اذا بُشّر احدُهُم بالانثى ظلَّ وجهه مسوّداً و هو كظیم یتوارى من القومِ من سَوْءِ ما بُشِّر به أیُمْسِكه على هون ام یدسّه فى التراب ألاساءَمایحكمون»

چه زنجیرهایى كه بر گردن انسان ها بود و پیامبر عظیم الشأن اسلام، آنها را از گردن مردم برداشت.

اگر چه حضرت رسول رانمى توانیم به كسى كه مخترع برق بوده یا كاشف میكروب فلان بیمارى تشبیه كنیم ولى این برنامه پلیدى كه كاریكاتورسازها انجام دادند مثل كار كسى است كه با كاریكاتورش مخترع برق را مسخره كند و یا كاشف فلان مرض مهلكى كه همه مردم را مى كشته است مسخره كند، اینها وحشى گرى و كینه توزى است.

امریكایى ها شصت سال قبل میگسارى و شراب را ممنوع كرده بودند و برنامه داشتند و قانون گذارندند و چندین هزار نفر را براى پیاده كردن آن قانون كشتند و دست آخر شكست خوردند و رها كردند.

یكى از سران آنها مى گوید ببینید این چه خدمت بزرگى است كه پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم به بشریت كرده است; اگر حساب كنید كه مثلاً در هر پنجاه میلیون نفر در سال، چند نفر به وسیله شرب مُسكرات، تلف مى شوند مى بینید كه حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم چه قدر انسان را با این آیه اى كه در قرآنش فرموده:

«انّما الخَمْرُ و المَیْسِرُ و الأَنْصابُ و الأَزْلامُ رجْس من عَمَل الشیطانِ فاجْتِنبُوه لعلّكُمْ تُفْلِحُون»

مصونیت بخشیده است؟ آیا مى شود حساب كرد كه در هر دوره اى چه تعداد انسان، نجات یافته است؟ و آن پیام آور بزرگ خدا چند صد میلیون و چند میلیارد بشر را نجات داده است؟ كدام یك از مصلحان دنیا چنین خدمتى به بشریت كرده است؟ این مرد مى گوید: بیایید با اخلاص بر محمد و آل او صلوات بفرستیم.

آن مسیحى دیگر در مدح حضرت رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى گوید:

انّى مسیحىٌّ أُجِلُّ محمداً *** و اراه فى سفرا العلى عنوانا

مرحاً بأُمّىٍّ یعلّم سفره *** نُبغاءَ یثرب حكمةً و بیانا

و یكى دیگر هم مى گوید:

و أمُّ القُرى بیتُ الاعارِب مكةٌ *** لها الشرفِ العالىِ القدیم الممجَّدُ

اقام بها التوحید دیناً مشرَّفاً *** و اثبت مجد العرف فیها مُحَمّدُ

اهانت به چنین شخصى و چنین مصلح عظیم الشأنى كه عالم امكان نظیرش را ندیده و نخواهد دید چه معنایى دارد؟

ما نیز نسبت به حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم كوتاهى داریم و هنوز هم بعد از چهارده قرن او را نشناخته ایم و نمى خوانیم و نمى دانیم و در رشته هاى مختلف و نواحى وجود حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم سیر و بررسى نكرده ایم.

باید اعتراف كنیم كه ما مقصریم وجود مقدس پیامبر را نشناختیم و البته شناخته نمى شود; به قول شهید رحمة الله علیه:

صلاةٌ و تسلیمٌ على اشرف الورى *** و مَن فضله ینبو عن الحدِّ و الحَصرِ

و من قد رقى سبع الطَّباق بنعله *** و عوّضه اللهُ البُراقَ عن المُهرِ

و خاطبه الله العلىِ بحبّه *** شفاهاً ولم یحصل لعبد و لا حُرِّ

عدولى عن تعداد فضلك لاینى *** بِكلِّ لسانى عنه فى النظم والنثرِ

و ماذا یقول الناس فى مدح مَن اتَتْ *** مدائحه الغراء فى مُحْكمِ الذِّكرِ

به هر صورت این برنامه اى بود در مقابل چنین شخصیتى كه هر كس در دنیا اندكى شعور داشته باشد باید آن را محكوم كند; اینها دشمنى با اسلام است; مى خواهند استعمار خود را نگه دارند و دنیا را استثمار كنند. مى خواهند سلطه گرى كنند و مى بینند كه اسلام برایشان خطر ایجاد كرده لذا به این كارهاى پلید دست مى زنند. مى خواهند پیغمبر اسلام را تحقیر كنند ولى با موج تعظیم عالم اسلام روبرو مى شوند. شعارهاى تكبیر و تهلیل مسلمانان، دنیا را تكان مى دهد و همین شعارهایى كه یك میلیارد و نیم مسلمان شب و روز آن ها را تكرار مى كنند اسم محمد بعد از اسم خدا یگانه اسمى است كه على الدوام در نمازها و اذان و در برنامه هاى دیگر بر زبان ها جارى مى شود.

بیایید بیشتر از اینها با تاریخ و سیره و اخلاق و با عظمت هایى كه در آن وجود صاحب خلق عظیم جمع بود آشنا شویم. ملاحظه فرمایید كه چگونه امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام در نهج البلاغه، مقام مقدس حضرت رسول صلى الله علیه و اله و سلم را مى ستاید و در مقابل آن حضرت اظهار خضوع مى كند و مثل او باید بگوید; ما كه نمى توانیم.

خداوند متعال همه را مورد عنایات حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه شریف قرار بدهد و البته كسى كه از این برنامه هاى زشت بیشتر متأثر مى شود وجود مقدّس حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشریف است; اگرچه با این التهاب و فریادهاى اعتراض، نفوذ كلمه حضرت رسول در قلوب مردم بعد از هزار و چهار صد سال معلوم شد و در عین حال این هتاكى و جسارت بسیار زشت را به حضور مقدّس امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف تسلیت عرض مى كنیم.

والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته.

 

شنبه / 29 بهمن / 1384