جمعه: 1403/02/7
نسخه مناسب چاپSend by email
سلسله درس هایی که از حجّ باید آموخت
حجّ، همايش بندگي (2)

آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

 

3. طواف
طواف خانه كعبه از عبادات مهمّه و دارای فضیلت بسیار است. مطاف به قدری با روحانیت و پرمعنویت و معرفت بخش است كه هر كس به حسب حال خود، احساس حضور می‎نماید و همان طور كه در حدیث است «اَلطَّوافُ بِالْبَیْتِ صَلوةٌ» چنان است كه انسان در حال نماز است، و همان طور كه در نماز هرچه خضوع و خشوع و توجه بیشتر باشد، بركات معنوی و خطوط روحانی آن بیشتر است، طواف هم به این قسم است.
در حال طواف مثل نماز، بین بنده و خدا ارتباط برقرار می‎شود كه اگر هم در حال طواف از دعا و مناجات ساكت باشد، همان سكوت نیز با معنا و حاكی از حال عبادت و درك عظمت موقف و وقار پرستش حق تعالی می‎باشد.

البته این خلق هایی كه طواف می‎كنند (غیر از وهابی های حنبلی كه عقاید مجسّمه را دارند) همه می‎دانند كه خدا جسم نیست و خانه یعنی محل نزول ندارد، چنان كه می‎دانند كه اضافه (بیت) به (الله) و (خانه) به (خدا) اضافه تعظیمی و تشریفی است. این خانه، شرافت خاص دارد و مورد عنایات خاصه الهی است، چون اینجا اولین مركز پرستش خدا و اولین خانه‎ای است كه برای بشر ساخته شده است (خانه مردم) و ابراهیم خلیل ‎علیه‎السلام پیامبری كه در دعوت به توحید و مبارزه با شرك شهرت جهانی دارد، پایه‎های این حانه را با همكاری فرزندش اسماعیل بالا برد و معماری آن را به عهده داشت و حتّی پیش از ابراهیم، كشتی نوح هم به دور این خانه طواف كرد، و انبیای بزرگ به زیارت و طواف آن آمدند و این خانه در نظر همه اقوام معظم و مقدّس بود و از اینكه ایرانیان در دوران های قدیم از این خانه احترام می‎كرده‎اند و اینكه اردشیر بابكان بر حسب نذری كه كرده بود به نقل مسعودی در مروج الذهب به حج این خانه مشرف شد، معلوم می‎شود كه در كیش زرتشت نیز این خانه محترم شمرده شده است.
پس پرستش خدا در اینجا و اظهار و اعلان توحید و یكتاپرستی از هر مكان دیگر مناسب‎تر است و دور این خانه طواف كردن اظهار خضوع و تواضع در برابر خدای یگانه است كه این خانه به امر او بنا شده است.
دعاها و اذكاری كه در موقع طواف می‎خوانند همه آموزنده و زنده كننده روح توحید و امّید بخش است. هر كس به لهجه و لغتی مناسكی دارد و مشغول دعا است. بعضی به طور فردی، بعضی به طور دسته جمعی طواف می‎كنند و دعاها را هم با هم می‎خوانند. ضمناً این طواف و تعظیم خانه به ملاحظات یاد شده تشریع شده است و بر یاوه سرائی های وهابیان كه نظیر این را در مشاهد رسول خدا‎ ‎صلی‎الله علیه وآله وسلم و ائمه طاهرین ‎علیهم‎السلام، شرك یا نامشروع می‎گویند، خط بطلان می‎كشد، زیرا اگر آن برنامه‎ها مثل تقبیل ضریح و احترام از قبور و حتی طواف قبور شرك باشد، برنامه طواف و آداب و مستحبات آن و تعظیم بیت نیز به گفته این نادانان شرك می‎باشد، زیرا همه به ظاهر و جمودی كه اینها دارند تعظیم سنگ و اشیای دیگر است و اگر می‎گویند چون به قصد تقرّب به خدا انجام نمی‎شود و به قصد تقرّب به خود این اشیاء است، این افترای بزرگ است كه باید گفت «هذا بهتان عظیم» البته تقرب بیشتر به خانه در هنگام طواف به مقام ابراهیم در هنگام نماز نیز موجب فضیلت بیشتر است، اما این تقرّب جستن استقلال و اصالت ندارد، یعنی این تقرّب بیشتر به قصد اینكه موجب مزید تقرّب به خداوند می‎گردد انجام می‎شود.
به هر حال این اعمال كه نظیر طواف و سعی و استلام حجر الأسود و برنامه‎های دیگر و احكام كل حرم می‎باشد شرك نمی‎باشد و مسأله اضافه و انتساب به خدا است كه بر این حساب از رسول الله و ولی الله و از عبدالله نیز احترام می‎شود و دستش را می‎بوسیم. وقتی خانه خدا این همه تعظیم داشته باشد كه همه مردم به حج آن با شرط استطاعت مكلف باشند و این سیر و حركت و این احتمالات شرك نباشد احترام از اشخاص نیز به اعتبار اضافه آنها به خدا و احترام از قبور آنها هرگز شرك نیست. مگر قلب مؤمن خانه خدا نیست؟ مگر در حدیث قدسی نیست:
«لا یَسَعُنی اَرْضی وَ لا سَمائی وَلكِنْ یَسَعُنی قَلْبُ عَبْدِی الْمُؤْمِنِ»؟
همان طور كه احترام از بیت گِل، احترام از صاحب خانه است احترام از بیت دل نیز احترام از صاحب خانه یعنی خداوند متعال است.

 

4. نماز طواف
نماز طواف تا ممكن است خلف مقام ابراهیم خوانده می‎شود. آنجا اجتماع عجیبی است، البته در یمین و یسار مقام و خلف آن (با فاصله) هم نماز خوانده می‎شود ولی اجتماع و فشار جمعیت هر چه به خلف مقام و یمین و یسار آن نزدیك‎تر باشد بیشتر است.
مردم همه ایستاده و منتظرند كه نماز یك نفر تمام شود و به جای او به نماز بایستند. بسا كه یك نفر از نماز فارغ می‎شود و بر می‎خیزد، و گروهی می‎خواهند به جای او بایستندو بالأخره آن كه قبل از همه در جای او ایستاد پیروز می‎شود، و دیگران نیز چون او اسبق است تسلیم می‎شوند و حرف نمی‎زنند.
نماز طواف هم از آن جهت كه نماز و مناجات با خدا و تشرّف به حضور حق است و هم از جهت اینكه در مسجد الحرام و خلف مقام ابراهیم با آورده می‎شود، در نورانیت باطن و حصول توجه و خضوع و خشوع فوق‎العاده مؤثر است، زیرا بیشتر یا همه در حال انجام این تكلیف غیر از فكر عبادت و پرستش حق و امتثال و اطاعت امر اندیشه و فكری ندارند و حقیقت نماز را كه معراج مؤمن است درك می‎نمایند و اگر هم به این درجات از معرفت نرسیده باشند باید سعی كنند هرچه امكان دارد به این حقیقت خود را نزدیك كنند و نیّت خود را خالص نمایند.
به هر حال با توجه به روایاتی كه در فضیلت نماز رسیده است و اینكه ستون دین است و مثل آن مثل ستون خیمه است، درج آن در واجبات حج و عمره حج را علاوه بر فوائد و مصالح خاصی كه دارد متضمن فوائد و بركات نماز نیز نموده است.

 

ادامه دارد...

سه شنبه / 18 شهريور / 1393