آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
3. طواف
طواف خانه كعبه از عبادات مهمّه و دارای فضیلت بسیار است. مطاف به قدری با روحانیت و پرمعنویت و معرفت بخش است كه هر كس به حسب حال خود، احساس حضور مینماید و همان طور كه در حدیث است «اَلطَّوافُ بِالْبَیْتِ صَلوةٌ» چنان است كه انسان در حال نماز است، و همان طور كه در نماز هرچه خضوع و خشوع و توجه بیشتر باشد، بركات معنوی و خطوط روحانی آن بیشتر است، طواف هم به این قسم است.
در حال طواف مثل نماز، بین بنده و خدا ارتباط برقرار میشود كه اگر هم در حال طواف از دعا و مناجات ساكت باشد، همان سكوت نیز با معنا و حاكی از حال عبادت و درك عظمت موقف و وقار پرستش حق تعالی میباشد.
البته این خلق هایی كه طواف میكنند (غیر از وهابی های حنبلی كه عقاید مجسّمه را دارند) همه میدانند كه خدا جسم نیست و خانه یعنی محل نزول ندارد، چنان كه میدانند كه اضافه (بیت) به (الله) و (خانه) به (خدا) اضافه تعظیمی و تشریفی است. این خانه، شرافت خاص دارد و مورد عنایات خاصه الهی است، چون اینجا اولین مركز پرستش خدا و اولین خانهای است كه برای بشر ساخته شده است (خانه مردم) و ابراهیم خلیل علیهالسلام پیامبری كه در دعوت به توحید و مبارزه با شرك شهرت جهانی دارد، پایههای این حانه را با همكاری فرزندش اسماعیل بالا برد و معماری آن را به عهده داشت و حتّی پیش از ابراهیم، كشتی نوح هم به دور این خانه طواف كرد، و انبیای بزرگ به زیارت و طواف آن آمدند و این خانه در نظر همه اقوام معظم و مقدّس بود و از اینكه ایرانیان در دوران های قدیم از این خانه احترام میكردهاند و اینكه اردشیر بابكان بر حسب نذری كه كرده بود به نقل مسعودی در مروج الذهب به حج این خانه مشرف شد، معلوم میشود كه در كیش زرتشت نیز این خانه محترم شمرده شده است.
پس پرستش خدا در اینجا و اظهار و اعلان توحید و یكتاپرستی از هر مكان دیگر مناسبتر است و دور این خانه طواف كردن اظهار خضوع و تواضع در برابر خدای یگانه است كه این خانه به امر او بنا شده است.
دعاها و اذكاری كه در موقع طواف میخوانند همه آموزنده و زنده كننده روح توحید و امّید بخش است. هر كس به لهجه و لغتی مناسكی دارد و مشغول دعا است. بعضی به طور فردی، بعضی به طور دسته جمعی طواف میكنند و دعاها را هم با هم میخوانند. ضمناً این طواف و تعظیم خانه به ملاحظات یاد شده تشریع شده است و بر یاوه سرائی های وهابیان كه نظیر این را در مشاهد رسول خدا صلیالله علیه وآله وسلم و ائمه طاهرین علیهمالسلام، شرك یا نامشروع میگویند، خط بطلان میكشد، زیرا اگر آن برنامهها مثل تقبیل ضریح و احترام از قبور و حتی طواف قبور شرك باشد، برنامه طواف و آداب و مستحبات آن و تعظیم بیت نیز به گفته این نادانان شرك میباشد، زیرا همه به ظاهر و جمودی كه اینها دارند تعظیم سنگ و اشیای دیگر است و اگر میگویند چون به قصد تقرّب به خدا انجام نمیشود و به قصد تقرّب به خود این اشیاء است، این افترای بزرگ است كه باید گفت «هذا بهتان عظیم» البته تقرب بیشتر به خانه در هنگام طواف به مقام ابراهیم در هنگام نماز نیز موجب فضیلت بیشتر است، اما این تقرّب جستن استقلال و اصالت ندارد، یعنی این تقرّب بیشتر به قصد اینكه موجب مزید تقرّب به خداوند میگردد انجام میشود.
به هر حال این اعمال كه نظیر طواف و سعی و استلام حجر الأسود و برنامههای دیگر و احكام كل حرم میباشد شرك نمیباشد و مسأله اضافه و انتساب به خدا است كه بر این حساب از رسول الله و ولی الله و از عبدالله نیز احترام میشود و دستش را میبوسیم. وقتی خانه خدا این همه تعظیم داشته باشد كه همه مردم به حج آن با شرط استطاعت مكلف باشند و این سیر و حركت و این احتمالات شرك نباشد احترام از اشخاص نیز به اعتبار اضافه آنها به خدا و احترام از قبور آنها هرگز شرك نیست. مگر قلب مؤمن خانه خدا نیست؟ مگر در حدیث قدسی نیست:
«لا یَسَعُنی اَرْضی وَ لا سَمائی وَلكِنْ یَسَعُنی قَلْبُ عَبْدِی الْمُؤْمِنِ»؟
همان طور كه احترام از بیت گِل، احترام از صاحب خانه است احترام از بیت دل نیز احترام از صاحب خانه یعنی خداوند متعال است.
4. نماز طواف
نماز طواف تا ممكن است خلف مقام ابراهیم خوانده میشود. آنجا اجتماع عجیبی است، البته در یمین و یسار مقام و خلف آن (با فاصله) هم نماز خوانده میشود ولی اجتماع و فشار جمعیت هر چه به خلف مقام و یمین و یسار آن نزدیكتر باشد بیشتر است.
مردم همه ایستاده و منتظرند كه نماز یك نفر تمام شود و به جای او به نماز بایستند. بسا كه یك نفر از نماز فارغ میشود و بر میخیزد، و گروهی میخواهند به جای او بایستندو بالأخره آن كه قبل از همه در جای او ایستاد پیروز میشود، و دیگران نیز چون او اسبق است تسلیم میشوند و حرف نمیزنند.
نماز طواف هم از آن جهت كه نماز و مناجات با خدا و تشرّف به حضور حق است و هم از جهت اینكه در مسجد الحرام و خلف مقام ابراهیم با آورده میشود، در نورانیت باطن و حصول توجه و خضوع و خشوع فوقالعاده مؤثر است، زیرا بیشتر یا همه در حال انجام این تكلیف غیر از فكر عبادت و پرستش حق و امتثال و اطاعت امر اندیشه و فكری ندارند و حقیقت نماز را كه معراج مؤمن است درك مینمایند و اگر هم به این درجات از معرفت نرسیده باشند باید سعی كنند هرچه امكان دارد به این حقیقت خود را نزدیك كنند و نیّت خود را خالص نمایند.
به هر حال با توجه به روایاتی كه در فضیلت نماز رسیده است و اینكه ستون دین است و مثل آن مثل ستون خیمه است، درج آن در واجبات حج و عمره حج را علاوه بر فوائد و مصالح خاصی كه دارد متضمن فوائد و بركات نماز نیز نموده است.
ادامه دارد...