بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین سیدنا ابی القاسم محمّد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین، و لا سیما مولانا بقیة الله فی الارضین، و اللعن علی اعدائهم اجمعین.
یرفع الله الذین آمنوا منكم و الذین اوتوا العلم درجات.
بسیار خوشحال و مسرور شدم از این كه به این شخصیت توجه شده است. مسأله احادیث و معارف اهل بیت علیهم السلام آن چنان كه باید، متأسفانه مورد تقدیس و تعظیم شایان نیست؛ یعنی البته هر چه بیشتر تعظیم شود، كم است.
«علوم و احادیث اهل بیت علیهمالسلام از هویت اصلی حوزهها، علما و روحانیون است.»
مسأله علوم اهل بیت و احادیث اهل بیت علیهم السلام از هویت اصلی حوزهها، علما و روحانیون است. انسان باید در این رشتهها كار كرده باشد؛ در این رشتهها استاد شده باشد و در این رشتهها با اطلاع باشد. مسأله خیلی بالاتر از اینهاست كه ما تصور بكنیم. الآن، به یك معنا، عصر انحطاط علوم حدیث در مقابل حرفهای دیگر است كه بعضیهایش تا آن جا میرود كه منكر همه آیات قرآن، مثلاً در معاد، میشوند و میگویند كه محال است.
در سابق آنچه مورد اهمیت بوده و آن را برای اشخاص، افتخار حساب میكردند، اهتمام به حدیث بوده است. افتخار این بوده است كه اینها از احادیث اهل بیت علیهم السلام چقدر بهرهمند باشند؛ چقدر حافظ حدیث باشند. این چیز كمی نیست كه میگویند ابن عقدة گفته است: من صد و بیست هزار حدیث با سند دارم. حالا نمیدانم حفظ بوده یا نوشته داشته است. و میگوید كه سیصد هزار حدیث را همینطوری مذاكره میكنم. در سابق، احادیث ائمه و حضرت رسول علیهم السلام این جور مطرح شده و مورد اهمیت بوده است. محدثان مسافرتهای دور و درازی میكردند كه چند حدیث مثلاً از فلان محدث فرا بگیرند. مرحوم صدوق(ره) مسافرتهای طولانی برای فراگیری احادیث كرده است. من گاهی فكر میكنم كه چگونه میتوانسته برود؟ آیا كتابهایش را میبرده؟ با چه وضعیتی؟ اینها علامت این است كه خیلی از بزرگان ما و گذشتگان ما به حدیث اهمیت میدادند؛ تعظیم میكردند. یك روایت( كلمة حكمة یسمعه المؤمن خیر من عبادة سنة) خیلی اهمیت دارد.
«تعظیم و تجلیل از محدثان، تجلیل از اهل بیت علیهم السلام است»
تعظیم و تجلیل از محدثان تجلیل از اهل بیت علیهم السلام است؛ یعنی تجلیل از هویت دینی و مذهبی ماست. ما هر چه بیشتر اینها را مطرح كنیم و آثار این بزرگان را بیشتر در بین مردم نشر بدهیم، تشیع بیشتر منتشر شده است. آن چیزی كه باعث گسترش تشیع است، همین است؛ نهجالبلاغه است؛ صحیفه سجادیه است؛ كتب اربعه متقدمه است؛ كتب اربعه متأخره است. اینها را باید مطرح كنیم و از اینها بهرهمند شویم و مردم را با این معارف آشنا كنیم.
ما به كجا داریم میرویم؟ چرا از این مطالب و این حقایق دور شدهایم؟ در هر رشتهای كه شما ملاحظه بكنید، ما كمبود نداریم و جایی لازم نیست برویم. در رشته الهیات، هر چه بخواهیم، در احادیث وجود دارد. در نبوت، در فقه و در همه مباحث الهی، هر چه بخواهیم، در احادیث هست. به این دلیل، باید به حدیث و محدثان بیشتر اهمیت داد و در تجلیل از آنان باید كوشا بود.
این مسأله كه شما به فكر افتادهاید از شخصیت بزرگواری مثل مرحوم حاج شیخ عباس قمی ـ اعلی الله مقامه ـ با این خدمات و سوابقی كه در خدمت به علم حدیث دارند، تجلیل كنید، خیلی مهم است. سزاوارترین اشخاص نسبت به همایشهایی كه برگزار میشود، ایشان است. از اینها تجلیل نشود، از چه كسی باید تجلیل شود؟
گاهی همایشهایی برای برخی برگزار میشود كه مناسب نیست؛ كل آنها را نمیگویم كه این طور است، ولی اگر از اینها تجلیل نشود، ما مسئولیم. میگویند جوانترها اینها را نمیشناختند، پس شما كجا بودید؟ چنین اشخاصی را باید به مردم معرفی كنید تا مردم سیره و اخلاق اینها را بشناسند.
همین مرحوم محدث قمی اخلاق و زندگی و ساده زیستی مثالزدنی داشته است. امثال ایشان افرادیاند كه باید واقعاً شناسانده شوند. این برنامهای كه شما پیش گرفتهاید، قابل تحسین است. من به شما تبریك عرض میكنم؛ چون ان شاء الله اسباب خوشحالی و مسرت آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود. اینها علوم آنهاست و تجلیل از شاگردان آنها، آن هم چنین شاگردانی كه این همه آثار و بركات از آنها به جا مانده، اسباب خوشحالی ومسرت معصومین علیهم السلام را به دنبال دارد.
«توجه گستردهی مردم به مفاتیح، نشانهی عنایت ویژه»
این كتاب مفاتیح حاج شیخ عباس كتاب دعاست؛ مهم است؛ البته كمال ما است، ولی این كه طوری در بین همه مردم منتشر شده و خانهای نیست كه كتاب مفاتیح در آن نباشد، علامت این است كه كسی كه این كتاب را تألیف كرده یك رابطهای داشته؛ یك عنایتی نسبت به او بوده كه به كتابش این طور اقبال میشود. كتابهای دیگر ایشان هم این طور است؛ مثل سفینة البحار. ایشان باید چند مرتبه بحارالانوار را از اول تا به آخر مطالعه كرده باشد تا بتواند این سفینةالبحار را بنویسد. من نمی دانم، ولی اقلاً یك بار باید به طور عمیق این كتاب را مطالعه كرده باشد.
این سفینةالبحارش و همچنین كتابهای دیگرش، الكنی و الالقاب، منتهیالامال... و كتابهای اخلاقی و كوچك ـ كه به حسب حجم كوچك است، ولی به حسب معنا بزرگاند ـ نشان میدهد كه این فرد بزرگوار عمرش را تلف نكرده است. اینها برای ما درس است كه كسی این جور باشد؛ این همه آثار داشته باشد؛ این همه مطالعه كرده باشد. پیداست كه او در تمام عمرش مشغول خدمت به حدیث و دین و تشیع و ولایت ائمه علیهم السلام بوده است.
اینها باید اسمشان زنده باشد؛ باید مردم و طلاب حوزه اینها را بشناسند تا خط خودشان را بدانند كه كجا باید بروند؟ چه خطی؟ خط مرحوم حاج شیخ عباس.این خط باید تشویق بشود؛ احیا شود.
«لزوم احیای سنت حفظ حدیث»
سنت حفظ حدیث دارد مطرود میشود. نباید جوری باشد كه بعضی خیال كنند كه شیعه برای حفظ حدیث اعتبار قایل نیست. در سابق، چه در بین شیعه و چه اهل سنت، مسأله حفظ حدیث برای كسانی كه بیشتر حدیث حفظ كرده باشند، افتخار و امتیاز بوده است. اینها به همان مقدار در بین مردم مورد احترام بودند كه حدیث حفظ كرده باشند وهمیشه همینطور بوده است؛ یعنی وقتی مسلمانها را در همه ادوار و اعصار ملاحظه بكنیم؛ میبینیم تا قبل از این كه این افكار آلوده وارد بشود، این طور بوده است.
اینها باید احیا بشود؛ باید علمای علم حدیث را مردم بشناسند. این بزرگانی كه در قم بودند، كم نیستند، اگر محدثین قم نبودند، میشود بگوییم كه ما كمبود داشتیم. اینها خیلی كار كردند. در كتاب لوامع صاحبقرانی نوشته كه در قم، یك وقت دویست هزار نفر محدث بوده. حالا نمیدانم به چه حسابی گفته و تا كجا را قم حساب كرده است، ولی مطلب همین بوده است. علی ای حال، قم این جور بوده كه همه قمیها محدث بودند.
آن محدثین بزرگوار حافظ حدود و ثغور دین بودند و بدعتها را دفع میكردند؛ مثلاً حسین منصور حلاج كه به اینجا میآید ـ عوض آنهایی كه تعریف میكنند ـ مرحوم علی بن بابویه او را بیرون كرد. اینها یك چنین شخصیتهای بزرگ بودند؛ همه با عظمت بودند. قم این سوابق را داشته است.
یكی از سوابق قم، همین ایشان است كه در این زمان این درخشندگی را پیدا كرد و مردم را متوجه حدیث كرد. خودش هم این خدمات و این آثار را داشت و كتابهای مختلف را در رشتههای مختلف نوشت كه بحمدالله بیشتر اینها منتشر شده است.
«علوم اهل بیت علیهم السلام باید ملاك و مصدر باشد»
باید از ایشان خیلی تجلیل بشود. باید بدانیم كه مسأله ما این است كه علوم اهل بیت علیهم السلام باید ملاك و مصدر باشد. هر چه از غیر این خانه بیرون آمده باشد، باطل است. هر حرف درست و صحیحی را باید از امام محمد باقر و امام جعفر صادق و ائمه علیهم السلام پرسید؛ حق پیش آنهاست؛ باید از آنها گرفت. اینها نباید مغفول واقع بشود. باید همه روی این مطالب كار بكنند. این تشویقات و همایشها باید برای همین باشد كه مردم بدانند باید خط حاج شیخ عباس را بروند. به هر صورت شخصیت ایشان و این آثار و بركاتی كه داشته معلوم است كه مورد عنایت بوده كه توانسته است این آثار را از خودش به یادگار بگذارد و مردم را از این علوم اهل بیت علیهم السلام بهرهمند بكند. ایشان از خدمتگزاران به اهل بیت علیهم السلام و از محدثین هستند.
به هر صورت، من از شما تشكر میكنم. واقعاً خوشحال شدم و این كار سزاوار بود؛ به حق بود؛ بجا بود كه برای ایشان و دیگران ـ كه در خط اهل بیت علیهم السلام بودند ـ بزرگداشت برگزار شود. شما هم این را برای خود افتخار بدانید و حتماً یكجوری شده است كه شما در این خط افتادهاید. ان شاءالله مورد توجه و عنایات آقا حضرت ولی عصر(عج) باشید. خداوند متعال بر علو درجات مرحوم محدث قمی بیافزاید انشاءالله و ما را مشمول دعاهای ایشان در آن عالم قرار بدهد و ما را قدردان نعمت این بزرگان قرار بدهد.