جمعه: 1403/02/7
نسخه مناسب چاپSend by email
ديدار اعضاي كميته علمي كنگره بين المللي بزرگداشت ثقة الاسلام كليني با حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني

 

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در دیدار با اعضای كمیتة علمی كنگرة بین المللی بزرگداشت ثقة الاسلام كلینی فرمود:

بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و أهل بیته الطاهرین، سیّما بقیة الله فی الارضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین إلی یوم الدین.

اهمیت حدیث، روات و محدثان بزرگی كه حافظ حدیث و علوم حدیث بوده‌اند و هستند، نیاز به بیان و توضیح نیست و در این مسئله، هر چه بیشتر تأكید و تحقیق شود و روات و بزرگان حدیث، معرفی و زندگی و خصوصیات آنها بیشتر روشن شود، برای استحكام دین، مؤثر است. هر چه ما در ارتباط با این مسائل، بیشتر كار كنیم، بر اطلاعات و علم خودمان افزوده و حقایق واقعاً مهمی برای انسان كشف می‌شود؛ چون هر چه بخواهیم، در همین احادیث است، همه علوم اسلامی، اصول دین، فروع دین، الهیات، و... .

هر چه به دین اسلام مربوط می‌شود، در همین احادیث است كه به وسیلة محدثان، در اختیار ما قرار گرفته‌اند. از این جهت، ما هر چه در این زمینه اهتمام كنیم، باز هم حق مطلب ادا نمی‌شود؛ ولی تقدیر از این بزرگان و تعظیم مقام اینها ـ كه خدمات بزرگی، به اسلام انجام داده‌اند ـ ، وظیفه ماست.

اگر كلینی نبود، واگراین كتب اربعه نوشته نمی‌شد، حالا ما در چه وضعی بودیم؟ البته نمی‌گویم كل مطالب در این كتب است؛ ولی استنباط و استكشاف حقایق دین برای ما خیلی مشكل بود. كسی نمی‌تواند خدمتی را كه امثال كلینی به دین اسلام، مذهب شیعه و علوم حدیث كرده‌اند، به اندازة لازم توصیف كند. در هر صورت، برگزاری كنگرة كلینی، مسئله خیلی مهمی است و من از شما در حد خودم، تقدیر و تشكر می‌كنم.

برای كتاب الكافی، شروحی نوشته شده، مانند مرآت العقول علامه مجلسی كه وقتی انسان مطالعه می‌كند، مطالب زیادی برایش روشن می‌شود؛ولی چون الكافی، بسیار با عظمت است، باید بیش از این دربارة خود كتاب، روایات، اسناد و رجالی كه در این كتاب قرار گرفته است، تحقیق شود.

اینها هر كدام، شاخه‌ای از علوم اسلامی‌اند كه اگر كسی بخواهد دربارة این كتاب، به طور جامع اظهار نظر كند، باید جامع همة فنون اسلامی باشد. در كتاب الكافی، فقط مسئله جمع‌آوری حدیث مطرح نیست و این طور نیست كه كلینی، یك محدث ساده‌ای بوده كه از مشایخ خود، اخذ حدیث می‌كرده و روایت، نقل می‌كرده است. ایشان یكی از علمای بزرگ اسلام‌اند. در كتاب توحید، خطبه‌ای از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در جوامع التوحید نقل و از آن، تجلیل و تعظیم می‌كند.

این تجلیل، دلیل بر ادراك، بصیرت و تبحر او در علم الهیات است و گرنه هر كسی متوجه این قضیه نمی‌شود. در پایان خطبه می‌گوید: اگر تمام زبان‌های دنیا، همه یك زبان شوند و بخواهند خدا را معرفی كنند (البته می‌گویند به استثنای زبان انبیا)، به این حد یا بیشتر از این نمی‌توانند. فوق آنچه تصور شود در الهیات بتوان برای مردم گفت، در این خطبه هست.

همچنین تبویب كتاب الكافی و این ترتیبی كه ایشان برای كتاب در نظر گرفته، یا الهام است یا حاكی از فكر بلند وی است. اول، كتاب عقل و جهل است. یعنی وقتی می‌خواهیم وارد این مطالب بشویم، باید از عقل، از آنكه می‌فهمد، و تشخیص می‌دهد، وارد شویم و حجیّت عقل را بررسی كنیم. بعد، فضیلت علم، توحید و... را بیان می‌كند و این، علامت این است كه ایشان در این امور، دارای بصیرت فوق العاده‌ای بوده است و در آن زمان، كم‌نظیر و شاید هم بی‌نظیر بوده است.

بنابراین، الكافی و تبویب آن، معرف شخصیت كلینی است. به فكر هر كسی نمی‌رسد كه برای اولین بار چنین كتابی بنویسد. ایشان می‌نویسد و دیگران، از او اقتباس و تقلید می‌كنند.

جنود عقل و جهل كه كلینی در كتاب عقل و جهل آورده، خیلی با اهمیت است. در زمان او هم بعضی از علمای علم جدید بر آن، شروحی نوشته‌اند، مانند دكتر میرسپاسی، كه كتابی دارد كه شرح روایت جنود عقل و جهل است. دكتر میرسپاسی، با تخصص خودش ثابت می‌كند كه این جنودی را كه برای عقل فرموده‌اند، همگی دلالت بر عقلانیت اشخاص می‌كنند و هر كسی كه اینها را داشته باشد، علامت این است كه عاقل است و جنود جهل، مانند حسد و تكبر، علامت نقص عقل است. ایشان متخصص است و در شرح این روایت، كتاب بزرگی نوشته است.

یكی از مطالبی كه دربارة شخصیت كلینی، كتاب الكافی و اسناد آن، در درس‌هایم تذكر داده‌ام، این است كه اگر چه این احادیث را مثل مرحوم مجلسی در مرآت العقول، به صحیح، حسن، مجهول، موثوق علیه و ... تقسیم كرده‌اند، اما این اصطلاحات، نسبت به اتقان و صحت خود الكافی، اثری ندارند.

مآخذ و مصادر در اختیار كلینی، همه از مصادر مورد اعتماد،‌ معروف و شناخته شده است. آن موقع، این طور رسم بوده است كه اگر از كتابی، حدیثی را نقل می‌كردند، باید با سند نقل می‌كردند و به این كه كتاب، حاضر و در اختیارشان است، اكتفا نمی‌كردند. در كتاب منتخب الاثر، یك روایت دربارة ائمة اثنا عشر علیهم‌السلام است كه راوی آن می‌گوید: این روایت را یكی از بزرگان اهل سنت در كتابش نقل می‌كند؛ ولی برای من روایت نكرد و اجازة نقل روایت را هم به من نداد. این روایت را در حالی كه دارای علو اسناد است و واسطه در آن كم است، از راه ناچاری نقل می‌كند.

این شیوه، از اقسام تحمل حدیث در الكافی است. اگر كلینی، روایت را مثلاً از هشام بن حكم یا از منصور بن‌حازم یا از فضل بن شاذان، با یك یا دو سند نقل می‌كند، بر این اساس است. ممكن است بعضی از این سندها ضعیف باشند؛ ولی این مسئله، در صحت و اتقان كتاب، مدخلیتی ندارد؛ چون ایشان كتاب را از خود آنها گرفته، در مورد روایات می‌گویند كه سندش، موثق است، یا ضیعف است؛ اما اینها در مورد خود كتاب اثری ندارد.

دلیل دیگر این كه شیخ طوسی رحمه الله علیه در كتاب الفهرست می‌گوید: «اخبرنا به جمیع كتبه فلان».

این، نشان می‌دهد كه كتاب، نزد او بوده و ایشان اجازه گرفته است.

در بعضی از روایات الكافی، آخرین كسی كه از امام علیه السلام روایت می‌كند و حتی بعضی از واسطه‌ها، خود شخص صاحب كتاب است. اینها خصوصیاتی است كه در مقام روایت‌شناسی، قابل توجه است. مقصودم از این مطلب، این است كه الكافی در نهایت اتقان و اعتبار است.

یكی دیگر از امتیازات الكافی، این است كه پیش از صحاح ستّه، نوشته شده است و این كیفیت و ابواب، در كتاب‌های دیگر، موجود نیست. روایات الكافی از صحاح ستّه، بیشتر و حدود هفده هزار روایت است. كلینی، بیست سال روی این كتاب، زحمت كشیده است. خداوند رحتمش كند و بر علو درجاتش بیفزاید!

در زمانی كه در كاظمین مشرف بودم، می‌خواستم به زیارت قبر ایشان بروم. از شخصی كه از اساتید اهل‌سنت بود، درباره نشانی قبر از او سؤال كردم و گفتم: كلینی ما. ایشان گفت: «فقط كلینی شما نیست؛ كلینی ما هم هست».

این كه ما باید در حوزه حدیث و كتاب‌های حدیثی و تحقیق و تجلیل از آنها بیشتر وارد شویم، بسیار مهم است. از زمانی كه آیت الله بروجردی رحمه الله علیه تشریف آوردند، حوزه‌های علمیه از این جهت، وضعشان تغییر كرد؛ هم حوزة علمیه قم و هم حوزه علمیه نجف. ایشان وقتی درس می‌گفتند، به حدیث، اهمیت فراوانی می‌دادند. كتاب حدیث را می‌آورد و روایت را می‌خواند.

اول دلالت روایت را بر مسئله‌ای كه داشتیم، بیان می‌كرد و سپس اگر لازم بود، اقوال علما را هم یادآور می‌شد. ایشان در احادیث، غور می‌كردند و احكام را چنان از این نصوص، استنباط می‌كردند كه حاجتی به این كه خیلی به اصول تمسك كنیم، نبود.

اخیراً رسم شده كه می‌گویند: اول ببینیم مقتضای اصول چیست، بعد برویم سراغ روایت؛ ولی ایشان می‌فرمود: اول روایت را ببینیم. در درس ایشان، كم اتفاق می‌افتاد كه نیاز به اصول باشد. تبحر ایشان در علم اصول، فوق العاده بود و در این علم، نظرهای خاصی داشتند كه آنها را نوشته‌ام تا در آینده چاپ شوند.

مقصودم این است كه حوزه باید در این زمینه تلاش كند تا ما كلینی، مجلسی و صدوق و ... را بشناسیم. من تعجب می‌كنم كه اینها چه طور به نقاط مختلف دنیا سفر می‌كرده‌اند؟ كتاب‌ها را چه طور می‌برده‌اند؟ آیا بیمار نمی‌شده‌اند؟

كتابی از تألیفات كلینی نقل می‌كنند كه من خیلی علاقه دارم آن كتاب، پیدا شود؛ كتاب ما قیل فی الائمة من الشعر. این كتاب اگر پیدا شود، كتاب بسیار نفیسی است. این،‌دلیل بر این است كه قبل از اینها برای حضرت ولی عصر (عج) شعر می‌گفتند. نمی‌دانم شما در تحقیقاتتان، به كتاب ما قیل فی الائمة من الشعر، برخورد كرده‌اید یا نه؟

� اشعاری كه در الكافی نوشته شده، همه جمع‌آوری شده‌اند.

آیت الله العظمی صافی: من كتاب منتخب الاثر، بعضی از اشعاری را كه بوده، آورده‌ام. ما قیل فی الائمة من الشعر اگر یك نسخه‌اش پیدا شود، خیلی با اهمیت است. شاید در یكی از كتابخانه‌های دنیا باشد!

� نكته‌ای دربارة اعتبار الكافی و كلینی فرمودید. می‌خواستم بپرسم كه آیا شما این را در واقع تأیید می‌فرمایید، در حالی كه بعضی از روایات، ظاهرش با برخی از معتقدات شیعه ناسازگار است؟

آیت الله العظمی صافی: آن، مطلب دیگری است و جدا از سند متن و مضمون است. بعضی از تعارضات، با موازینی كه خود ائمه علیهم السلام فرمودند، حل می‌شود، مثل عرضه بر قرآن و تقیه. در احكام، سند و متن بررسی می‌شود؛ ولی تاریخ را همه قبول می‌كنیم و با این كه سند ندارد، نقل می‌كنیم. اما عقاید و الهیات، مطالبی هستند كه باید عقل در آن دخالت كند.

� ظاهراً آیت الله بروجردی رحمه الله علیه هم بر این تأكید می‌كردند كه منقول‌ها از كتاب‌هاست، نه از اشخاص؟

آیت الله العظمی صافی: این مطلب را به این صورت از ایشان ندیدم؛ ولی خودم در این خصوص، مطالعاتی را انجام داده‌ام. كتاب مستطرفات السرائر ابن ادریس هم این طور است، گرچه آقای خویی اشكال وارد كرده، ولی من آن را مفصل جواب داده‌ام.

این كتاب‌ها در دستشان بوده است. خود ابن ادریس می‌گوید كه من از كتاب آنها نقل می‌كنم. من گمان نمی‌كنم این نظر، مقبول عنه باشد.

� یكی از بحث‌های موجود در كتاب الكافی، موضوع ائمه اثنی عشر و غیبت است. در مورد احادیث اثنی‌عشر برخی از بزرگان اهل سنت، اشكال می‌كنند و می‌گویند اگر نام دوازده امام، از اول مشخص بوده، پس چرا گاهی برخی از اصحاب، دچار تعجب می‌شدند و دنبال امام بعدی می‌گشتند. نكتة این قضیه، در چیست؟

آیت الله العظمی صافی: این اخبار، آن وقت، این طوری جمع‌آوری نشده بود؛ بلكه به تدریج، تكامل پیدا كرده است. تعدادی از اشخاص،‌ آگاه بودند و تعدادی هم خبر نداشتند.

� كلینی، در كتاب حجت، چند باب به نام تسمیة من رآه علیه السلام، النهی عن الاسم و الغیبة دارد، تحلیل شما از این روایات چیست؟

آیت الله العظمی صافی: این اشكال، در كشف الغمة هم آمده است. او می‌گوید: از یك طرف می‌گویند: اسم نبرید و از طرفی می‌گویند: اسمه اسم رسول الله. جوابش این است كه منظور، این است كه صراحتی به این نداشته باشید. مسمی به اسم رسول الله یا مكنی به كنیة رسول الله، عبارة اخرای از اسم محمد و ابو القاسم است. فرق است بین اینها. این خصوصیت، تنها برای حضرت نبوده كه مسئلة تقیّه باشد.

� نظر نهایی شما دربارة تسمیه چیست؟

آیت الله العظمی صافی: به نظر من در مجالس عمومی، احتیاط كنند.

� حتی در زمان حاضر؟

حضرت آیت الله العظمی صافی: بله، همان اشكال وارد است. مگر بین تسمیه و نهی از آن، فرقی وجود دارد؟

� نقش احادیث الكافی در اجتهاد و در هنگام تعارض یا اختلاف، چه قدر است؟

آیت الله العظمی صافی: خدا رحمت كند مرحوم آیت الله شیخ محمد كاظم شیرازی رحمة‌الله‌علیه را كه از علما و فقهای بزرگ بود. من در درس ایشان می‌رفتم. ایشان می‌گفتند: به میرزا محمد تقی شیرازی رحمة‌الله‌علیه ـ كه به میرزای دوم معروف بود ـ گفتند كه چرا این قدر احتیاط می‌كنید؛ چون ایشان در فتوا خیلی محتاط بود و مردم می‌گفتند ایشان مجتهد نیست. میرزا جواب می‌داد: «می‌ترسم كه تفحص كمی شده باشد؛ شاید وقتی كه در باب طهارت، فتوا می‌دهیم، مطلب در باب دیات؛ جور دیگری آمده باشد». وی می‌گفته است كه كسی بدون ملاحظه روایات الكافی در هر بابی، نمی‌تواند فتوا بدهد.

� آیت الله خویی، با این كه خودشان در روایات و سند احادیث، سختگیر هستند، یك نقلی را از مرحوم نائینی دارند كه خدشه در سند احادیث الكافی حرفة عاجز است؟

آیت الله العظمی صافی: بله، حرف ایشان درست است. من نكته‌هایی ازایشان گرفته‌ام كه در درس خارج گفته‌ام و در كتاب فقه الحج هم نوشته‌ام. بر اساس این مبنا، ایشان در یك جاهایی برای فتوا دچار مشكل می‌شود؛ چون فتوا جوری است كه باید رفع ید كند، اما نمی‌شود.

� دو منهج درباره خبر موثوق به و خبر ثقه وجود دارد. آیا حضرت عالی، خبر موثوق به را كافی می‌دانید؟

آیت الله العظمی صافی: بله، اگر مورد اعراض نباشد.

� چرا مرحوم كلینی، از نواب اربعه، حدیث نقل نكرده است؟

آیت الله العظمی صافی: این كه ایشان در عصر نواب اربعه بوده است، دلیل بر این است كه ایشان مستغنی بوده و این مسئله، برمی‌گردد به موقعیت و منصب آنها و این كه آنها چه هویتی داشته‌اند و كلینی چه هویتی داشته است. در زمانی كه نواب اربعه بوده‌اند، همان وقت هم علما همین منصب را داشته‌اند و این طور نبوده كه علما را مرحوم كنند. مسئله دیگر، نیابت عامه هم بوده است. البته اینها مباحث طولانی‌ای است كه در جایی دیگر باید بدان پرداخت.

� مرحوم آیت الله صدر، ادعا می‌كند كلینی در هر بابی، ذیل هر عنوان، اولین روایت را كه در می‌آورد، نسبت به دومی، و دومی نسبت به سومی، اولی است. نظر شما چیست؟

آیت الله العظمی صافی: بله، كلینی، این كار را كرده است. یكی از دلایلی كه مرحوم بروجردی رحمة‌الله‌علیه می‌خواستند وسائل را اصلاح كنند همین مطالب بوده و ایشان كتاب جامع الاحادیث را ـ كه آقای خویی از آن تعریف كرده است ـ بر این اساس تنظیم كرده است. ایشان خودشان می‌خواستند تنظیم وسائل را انجام دهند، ولی گفتند كه نمی‌رسم و مرا معرفی كردند و بنده هم فرصت این كار پیدا نكردم.

� در نسخه‌های خطی الكافی، اختلافاتی مانند سقط یا زیاده، وجود دارد، نظر شما در این باره چیست؟

آیت الله العظمی صافی: ما یك اصولی داریم كه باید طبق آن اصول، عمل كنیم. یك وقت می‌بینیم كه روایت، به دو طریق نقل شده، یا در دو كتاب، روایت شده است كه در یكی، سقط و در دیگری، زیاده است.

یعنی اگر ما شك كنیم كه به این روایت چیزی زیاده شده یا چیزی از آن كم شده است، در این جا می‌گویند عدم زیاده و نقیصه، با هم تعارض دارد و عدم زیاده، مقدم است؛ برای این كه كم شدن، مطابق طبیعت آدم است؛ اما گاهی می‌شود مطلب را حل كرد یا قرائتی وجود دارد كه باید روی آن نظر داد، لذا نمی‌توان قاعدة كلی داد.

منبع: خبرنامة كنگره بین المللی بزرگداشت ثقة‌ الاسلام كلینی (ره)

 

جمعه / 1 شهريور / 1387