
شخصیّت والای حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام آن پیشوای عالیقدر، بسیار عظیمتر از آن است كه امثال حقیر بتوانیم با نگارش مقالهای آن را شرح دهیم یا درباره آن كتابی بنگاریم.
از نگاه دانشمندان اهل سنّت
علاوه بر دانشمندان و نویسندگان بزرگ شیعه، علماء و بزرگان اهل سنت كتب بسیاری در شرح احوال و تاریخ زندگی آن حضرت نوشته شده، و در ده ها كتاب تاریخی، روایی، تفسیر، اخلاقی، تراجم و ...، فضایل و مناقب آن بزرگوار را بیان كرده اند؛ كتبی نظیر: «صحیح بخاری»، «صحیح مسلم»، «سنن ترمذی»، «سنن ابن ماجه»، «طبقات ابن سعد»، «سنن ابی داود»، «خصایص نسایی»، «جامع الصّغیر»، «مصابیح السنّة»، «اسعاف الرّاغبین»، «نورالأبصار»، «تذكرة الخواص»، «الاتحاف»، «كفایة الطّالب»، «شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید»، «مرآة الجنان»، «ملتقی الأصفیاء»، «نظم درالسمطین»، «فراید السّمطین»، «سیرة حلبیه»، «اسد الغابة»، «الاستیعاب»، «الاصابة»، «تاریخ الخلفاء»، «الفصول المهمّة» و ....
اینك برای رعایت اختصار، ترجمه قسمتهایی از كتاب «اهل البیت»، تألیف «توفیق ابوعلم» كه یكی از تازهترین تألیفات اهل تسنّن در سال 1390 هجری قمری است و در مصر نگاشته شده است را با اندك اضافاتی نقل میكنیم:
فضایل بیشمار
اهل تشّیع و تسنّن، به اتّفاق بر این عقیدهاند كه آن حضرت، یكی از اصحاب «كساء» است كه آیه «تطهیر» در شأن آنان نازل شد؛ و طبق حدیث متواتر «ثقلین»، عدل قرآن، و نیز یكی از چهار نفری است كه پیغمبر صلّیالله علیه وآله او را برای مباهله با نصارای «نجران»، حاضر فرمود.
«اسامة بن زید» روایت كرده كه پیغمبر صلّی الله علیه وآله فرمود: این دو (حسن و حسین)، پسران من، و پسران دخترم هستند. خدایا! من آنها را دوست دارم؛ پس، آنها را دوست بدار و هر كه آنها را دوست میدارد، دوست بدار.
«عایشه» نقل كرده كه: «اِنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ كانَ یَأخُذُ حَسَناً فَیَضُمْهُ اِلَیهِ ثُمَّ یَقُولُ: «اللّهُمَّ إنَّ هذا ابْنی وَ اَنَا اُحِبُّهُ فَاَحِبَّهُ وَ اَحِبَّ مَنْ یُحِبُّهُ»
«انس بن مالك» میگوید: حسن علیه السّلام بر پیغمبر صلّی الله علیه وآله وارد شد. خواستم او را از پیغمبر صلّی الله علیه وآله دور سازم كه پیامبر صلّی الله علیه وآله فرمود: «وای بر توای انس! پسرم و ثمره زندگی ام را واگذار. هر كه او را اذیّت كند، مرا اذیّت كرده؛ و هر كه مرا اذیّت كند، خدا را اذیّت كرده است.»
مكارم اخلاق
امام حسن علیه السّلام در خانه وحی، پرورش یافت و در مدرسه توحید، و در آغوش لطف و مرحمت جدّش پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم مورد تربیت قرار گرفت.
ایشان در مكارم اخلاق و خوی پسندیده و روش نیكو، نمونه بود و یكی از علل محبوبیّت فوقالعاده آن حضرت، همان اخلاق كریمهاش بود كه همگان او را به خاطر داشتن صفات حمیده میستودند.
ادب، حِلم، فصاحت، صداقت، سخاوت، شجاعت، تقوا، عبادت، زهد، تواضع و سایر خصایص ستوده، همه در او جمع، و خُلق و خوی محمّدی در او ظاهر و هویدا بود.
خوف از عذاب الهی
امام حسن علیه السّلام عابدترین مردم عصر خود، و زاهدترین و فاضل ترین ایشان بود. هنگامی كه قصد حج میكرد با پای پیاده و چه بسا با پای برهنه عزیمت میفرمود. وقتی وضو میگرفت بدنش به لرزه میافتاد، و رنگش زرد میشد، و درهیچ حال، ذكر خدا را ترك نمیكرد. پارسا و بردبار و با فضل بود و از خدا خوف داشت.
زهد بینظیر
زهد امام به حدّی بود كه تمام اسباب حب و دلگرمی به امور دنیوی و نعم آن را ترك فرمود و به خانه آخرت و منزلگاه پرهیزكاران اقبال و توجّه داشت و چنان بود كه خود فرمود: «مَنْ عَرَفَ اللهُ اَحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهَّدَ فیها، وَ الْمُؤْمِنُ لایَلْهُو حَتّی یَغْفُلَ، اِذا تَفَكَّرَ حَزَنَ»
امام علیه السّلام از حكومت و زمامداری، به خاطر حفظ مصلحت اسلام و مسلمانان چشمپوشی كرد. هر گاه امام، مرگ و جایگاه انسان را در ذهن خویش تداعی میكرد، ناخودآگاه میگریست و نیز وقتی كه ثعب و نشور و گذشتن از صراط را به خاطر میآورد، گریه میكرد. و زمانی كه عَرْضِ بر خدا را در موقف حساب متذكّر میشد، در میان ناله و صیحهای كه داشت، بی هوش میشد.
نمایش رحمت الهی
امام حسن مجتبی علیه السّلام مانند جدّش پیغمبر صلّی الله علیه وآله نمونه بارز رحمت الهی بود كه دلهای ناامید و اندوهناك را پر از امید و رحمت میكرد. او به دیدار ضعیفان میرفت؛ بیماران را عیادت میكرد؛ در تشییع جنازهها شركت میفرمود؛ دعوت مسلمانان را اجابت میكرد و اهتمام او بر این بود كه مبادا كسی از ایشان رنجیده خاطر شود. از سوی آن حضرت، به احدی بدی و آزاری نمیرسید. با فقیران همنشین میشد و بدی را با نیكی پاسخ میداد.
* حلم امام
امام حسن علیه السّلام به تمام معنا، انسانی واقعی، و نمونه كامل خلق نیكوی پیغمبر صلّیالله علیه وآله بود. غضب، او را به هیجان نمیآورد و امور شخصی ناخوشایند، او را تكان نمیداد. تحت تأثیر خشم، كاری انجام نمیداد و عمل آن حضرت همواره تداعیگر این آیات شریف بود كه: «وَ الْكاظِمینَ الْغَیْظَ وَالْعافینَ عَنِ النّاسِ وَاللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ»؛ «وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلاَالسَیِّئَةُ، اِدْفَعْ بِالَّتی هِی اَحْسَنُ»
آن حضرت، هر چه از دشمنانش میدید، با صبر و گذشت و عفو، پاسخ میداد؛ تا آنجا كه «مروان حكم» یكی از خبیثترین دشمنان اهلبیت علیهم السّلام، حلم و بردباری آن حضرت را به كوه تشبیه كرده بود.
او مانند جدّش، در حلم و گذشت و عفو، نمونه جهانیان بود. تاریخ، از اخلاق او نوادری را حفظ كرده است و بر این دلالت دارد كه او در طلیعه اخلاقیّین و بنیانگذاران ادب و اخلاق، در جهان اسلام قرار دارد.
محّبت به مردم
آن حضرت، شیرینبیان، خوشمعاشرت و با الفت و محبوب بود. پیر و جوان، و عموم مردم او را برای خصایص حمیدهای كه داشت، دوست میداشتند. همواره به مردم، عطا و بخشش میكرد؛ چه از او درخواست میكردند و چه تقاضایی نمیكردند.
پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب، در تعقیب مینشست، سپس به دیدار كسانی كه میبایست میرفت، و به آنان مهر و محبّت مینمود. وقتی نماز ظهر را میخواند، در مسجد مینشست و به مردم علم و ادب میآموخت.
این بود قطره ای از فضایل و مناقب امام حسن مجتبی علیه السّلام كه بیش از آن است كه بتوان بیان كرد. در پایان چند بیتی را به محضر آن امام بزرگوار تقدیم میدارم:
آن که حریمش حَرَم کبریا است / خاک درش کعبه اهل وفا است
آن که سراپا همه لطف است و مهر / و آن که دلش منبع فیض خدا است
شخص شرف گوهر بحر کَرَم / و آنکه رُخش آینه حقنما است
اُسوه حلم است و مُدارا و صبر / مظهر بخشایش و صلح و صفا است
عین کمالات و خصال نکو/ معدن ایثار و گذشت و حیا است
آن که پس از شاه ولایت على / مقصد و مقصود ز دو انّما است
آیه تطهیر و فمن حاجّک / سورهاى از منقبتش هل اتى است
عالم تفسیر و بطون کتاب / گواه آن کریمه قل کفى است
در کف امرش همه کون و مکان / تابع فرمان جنابش قضا است
ز ابر عطایش همگان بهرهمند / غمزدگان را کرمش غمزدا است
همچو نبى صاحب صفح جمیل / مُلتزم عهد الست و بلى است
صاحب این وصف و علامات کیست؟ / کاین همهاش قدر و مقام و بها است
سبط مهین حافظ شرع مبین / سیّد خوبان حسن مجتبى است