همزمان با فرارسیدن شهادت پیشوای به حق ناطق امام جعفر صادق علیهالسلام، استاد حوزه علمیه قم حاج آقا حسن صافی گلپایگانی، در ابتدای درس خارج فقه خود، با عرض تسلیت این ایام به محضر حضرت ولی عصر ارواح العالمین له الفدا و شیعیان آن حضرت، شخصیت امام صادق علیه السلام را مورد ستایش همه دانشمندان شیعه و اهل سنّت دانسته و امّت اسلام را مدیون آن حضرت معرّفی کرد.
استاد صافی فرمودند:
درباره امام صادق علیه الصلوة والسلام هر چه بگوییم کم گفتیم و چیزی نمیتوانیم بگوییم، یعنی در واقع باید بگوییم که جامعهی بشریت مدیون زحمات و خدمات امام جعفر صادق علیه الصلوة والسلام است. آیهی شریفه میفرماید:
«یَا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا الله وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»
اى مؤمنان! تقوای الهی پیشه سازید و با راستگویان همراه باشید. (سوره توبه، آیه 119)
اکثر مفسران فرمودهاند که منظور از صادقین، ائمه معصومین علیهم الصلوة والسلام هستند و لقب صادق را پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله برای امام صادق علیه السلام انتخاب کردند.
در روایات داریم که سؤال شده چرا ایشان را صادق میگویند در جواب فرمودهاند: بخاطر اینکه جعفر دیگری هم بود که او ادعای امامت کرد و او در ادعای امامتش صادق نبود.
در هر صورت از امام صادق صلواة الله و سلامه علیه، آنقدر روایات و احادیث داریم که میتوانیم بگوییم فقه اهل بیت علیهم الصلوة والسلام به وسیله امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام نشر داده شده است.
این همه راویان، محدثین و فقهایی که از زمان غیبت تا به حال بحث کردهاند، کتاب نوشتهاند، قریب به اتفاقشان، روایات را از امام صادق علیه الصلوه والسلام نقل کردهاند؛ روایاتی که کارساز است، فصل الخطاب است یعنی دعاوی مردم را حل میکند، مشکلات مردم را حل میکند، احکام الهی را بیان میکنند؛ بخاطر اینکه این ائمه معصومین و ذوات مقدسه، مبیّن احکام شریعت مقدسه و شارح و مفسر قرآن هستند.
بسیاری از دانشمندان درباره عظمت امام صادق علیه الصلوة والسلام، مطالبی را گفتهاند:
از ابوحنیفه با اینکه ایشان رئیس مذهب حنفیه و از ائمه اهل سنت هست، نقل شده که: «مَا رَأیتُ أفقهَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد؛ من کسی را فقیهتر از جعفر بن محمّد ندیدم.»
نجاشى که از علمای بزرگ شیعه است، در کتاب رجالش از احمدبن عیساى اشعرى این چنین نقل میکند، که میگوید: «خرجت إلى الكوفة فی طلب الحدیث فلقیت بها الحسن بن علی الوشاء فسألته أن یخرج لی (إلیّ) كتاب العلاء بن رزین القلاء و أبان بن عثمان الأحمر فأخرجهما إلیّ فقلت له: أحب أن تجیزهما لی فقال لی: یا رحمك الله و ما عجلتك اذهب فاكتبهما و اسمع من بعد فقلت: لا آمن الحدثان فقال لو علمت أن هذا الحدیث یكون له هذا الطلب لاستكثرت منه فإنی أدركت فی هذا المسجد تسعمائة شیخ كل یقول حدثنی جعفر بن محمد»
احمد بن عیسی اشعری میگوید که رفتم به کوفه در طلب حدیث و حسن بن علی وشاء را که از راویان حدیث بود ملاقات کردم و از او خواستم که کتاب علاء بن رزین و کتاب أبان بن عثمان الأحمر را که درباره حدیث بود، به من بدهد تا من نسخهبرداری کنم و به ایشان گفتم که دوست دارم اجازه نقل روایات این دو کتاب را به من بدهی (رسم بوده وقتی کتابی را استنساخ میکردند یعنی از روی آن کتاب مینوشتند از صاحب آن کتاب اولی اجازه میگرفتند که بنده اجازه میدهم به شما که این کتاب را استنساخ کنید و روایاتش را نقل بکنید که الان هم این اجازه هست، رسم هست که میآیند از علمای بزرگ اجازه میگیرند که راوی حدیث باشند) ایشان گفت: چقدر تو عجله داری، خدا رحمت کند، برو بنویس، بعد بیا من اجازه میدهم. احمد بن عیسی میگوید که: نه، من ایمن نیستم از حادثههای روزگار، ممکن است بروم و پسفردا از دنیا رفتم و میخواهم این اجازهام را زودتر به من بدهی. حسن بن علی وشاء میگوید: اگر حدیث این همه مشتری و خواهان داشت، من بیشتر از اینها نقل میکردم احادیث را و میآوردم و به شما میدادم، من نهصد نفر پیرمرد را درک کردم که همه آنها از امام جعفر صادق صلوة الله وسلامه علیه روایت میکردند.
معلوم میشود که حضرت چقدر شاگرد داشتند و چقدر دوست داشتند که مردم روایتها را نقل بکنند.
آن چیزی که برای ما مهم است این است که: در بسیاری از رشتههای علمی حضرت مطالب دارند، نه تنها در فقه بلکه در اصول، در اعتقادات، در توحید، در اخلاقیات، در مباحث علمی جدید؛ فیزیک، شیمی. اتفاقاً حضرت آیت الله العظمی صافی، مقاله ی مخصوصی درباره جابربن حیان حسب الامر مرحوم آیتالله العظمی بروجردی نوشتهاند، و ایشان با مدارک بسیار صحیح ثابت کردند که جابربن حیان از شاگردان امام صادق علیهالسلام است و الان در بین دانشمندان بزرگ دنیا معروف شده است به پدر علم شیمی. همچنین کتاب توحید مفضل را اگر شما بخوانید میبینید که حضرت آنجا غوغا فرموده است. در هر علمی که بالاخره آنروز رواج داشته است، حضرت وارد می شدند و شاگردان مختلفی داشتند؛ مثلاً هشام بن حکم برای پاسخ به شبهات اعتقادی و دینی تخصص داشتند.
بزرگترین دانشگاهی که تابحال دنیا به خودش دیده، دانشگاه امام صادق علیه الصلاة و السلام است که تابحال هم این دانشگاه تعطیل نشده است، هزاران نفر فقیه، دانشمند، راوی، محدّث و دانشمندان علوم مختلف از این دانشگاه فارغ التحصیل شدند و استفاده کردند و هنوز هم میبینید که این دانشگاه علوم امام صادق صلوة الله وسلامه علیه باز است و مردم استفاده میکنند.
رییس اسبق جامعه الأزهر به نام الشیخ عبدالله الشبراوی کتابی دارد به نام «الإتحاف بحبّ الأشراف» که اصل این کتاب دربارهی فضائل سادات است، دربارهی امام صادق علیه صلاة والسلام و دربارهی اهل بیت علیهمالسلام که چقدر خدمت کردند به عالم اسلام، عباراتی دارد تا آنجا که میفرماید:
مَن أنكَرَها وَ أرادَ سَترَها كَانَ كَمَن أرادَ سَترَ وَجهِ الشَّمسِ؛ هر که بخواهد علوم اهل بیت علیهم الصلاة والسلام را مستور کند و منکر بشود و نگذارد به مردم برسد مثل کسی است که بخواهد جلوی نور خورشید را بگیرد.
کوتاهی از ما شیعیان اهل بیت علیهم الصلاة والسلام است که ادعای تشیع میکنیم اما حاضر نیستیم الهیات را از آنها بگیریم و خود را محتاج دیگر مکاتب میدانیم. الهیاتی که امیرالمؤمنین علیه الصلاة والسلام در نهج البلاغه فرمودند را ببینید، دیگر بالاتر از آن نداریم.
حضرت آیتالله العظمی والد ما کتابی دارند به نام الهیات در نهج البلاغه که الان در بعضی از دانشگاههایی که توحید را در آنجا درس میدهند از این کتاب استفاده میکنند، بخوانید و ببینید که امام علی علیه الصلاة والسلام چه فرمودهاند.
در هر صورت لازم است ما در تمام موارد اگر مشکلات و شبهاتی داریم به اهل بیت علیهم الصلاة والسلام رجوع کنیم.
امام رضا صلوة الله وسلامه علیه میفرمایند که: «لَوْ عَلِم النَّاسَ مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»، حضرت میفرماید که اگر مردم محاسن کلام ما، زیباییهای کلام ما را میدیدند، ما را پیروی میکردند.
الحمدلله با وسایل ارتباطی میتوانیم کلام اهل بیت را به دنیا برسانیم آن هم در یک لحظه، البته «حدّثوا الناس علی ما یفهمون»؛ با مردم طوری صحبت کنید که بفهمند «ولا تحدثوهم علی ما لا یفهمون» و با آنها سخنی نگویید که متوجه نمیشوند. بعد میفرماید که: «أ تریدون ان یكذّب اللّه و رسوله» آیا شما میخواهید که مردم بیایند خدا و رسولش را تکذیب بکنند.!؟
حرفهایی بزنید که به درد مردم بخورد، واقعاً فطرت سلیم آنها، آن را قبول بکند و بعضی چیزهایی هم هست که غیر از بزرگان نتوانستند آنها را درک کنند، ما نباید بیاییم آنها را برای افراد عادی بگوییم که دچار مشکل بشوند.
من توصیهام این است که کسی که بخواهد تبلیغ دین را انجام دهد نزد بزرگان و کارشناسان دین بیاید و با آنها صحبت بکند، نباید به علم خودمان مغرور شویم که همه چیز را بلد هستیم. بزرگان ما می آمدند قبل از انتشار کتابهایشان را به دیگران ارائه میدادند، این خیلی نکته مهمی است.
حضرت آیت الله العظمی صافی نقل میکردند که مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بعضی از کتابهایشان را میدادند و میگفتند که این کتاب را شما ببینید که چطور است؟ ایشان میفرمودند که کتاب مرحوم آیت الله العظمی بروجردی را من گرفتم و بعضیهایش را میخواندم و بعد میآمدم خدمت آقا، میگفتم آقا مانعی ندارد، بدهید چاپ بکنند، آقا باز هم قبول نمیکردند که چاپ بکنند، می گفتند که ممکن است که اشکالی داشته باشد و یا طوری باشد که مردم آنطوری که باید و شاید، متوجه نشوند. حاضر نبودند آنچه را که متوجه میشدند سریعاً به مردم ارائه بدهند.
امیدوارم بتوانیم خدمتگزاری راستین برای فقه جعفری و رئیس مذهبمان امام جعفر صادق علیه الصلاة و السلام باشیم.
همانطوری که قبر مطهر ایشان واقعاً غریب است و بقیع مظلوم است و بوی غربت از آن به مشام میرسد، خود ائمه معصومین علیهم الصلاة و السلام هم غریب هستند. امیدواریم که بتوانیم تا اندازهای غربت آنها را برطرف بکنیم با عنایاتی که آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارند و توفیقی که از آنها بخواهیم تا به ما بدهند.