بعثت حضرت ختمی مرتبت خاتم الأنبیاء محمّد مصطفى صلّى الله علیه و آله از افعال پر بركت الهى است كه حتّی با نعمت هستى و وجود، همطرازی میکند، و نعمتی از آنها بالاتر نیست. رسالت خاتم الأنبیاء، بزرگترین رویداد تاریخ و واقعهاى است كه تمام حوادث و وقایع مهمّ تاریخى را تحتالشّعاع خود قرار داده، و بشریّت را به تمامی مفاهیم ارزنده و عالى انسانى راهبرى نمود:
روز بزرگ گر چه جهان كم ندیده است
روزى چو روز حضرت خاتم ندیده است
بسیار اتّفاق عظیم اوفتاده است
كامثالِ آن گذشتِ زمان كم ندیده است
لیكن جهانِ حادثه امرى عظیمتر
از بعثت رسول معظّم ندیده است
تكانى كه جهان از رسالت آن حضرت خورد، و نهضت و جنبش و حرکتی كه در روح و اندیشه انسانها پدید آورد، از هیچ حادثه دیگرى پدید نیامد.
راستى اگر پیامبر اعظم حضرت محمّد بن عبد الله صلى الله علیه و آله بر انگیخته نشده بود، و اگر رسالت اسلام به كمك انسانهاى محروم از علم، بیمار، ستمكش از ستم ظالمان، بشر مستضعف، استثمارزده، و خفته نیامده بود، و دنیای بشریت به همان سیر قهقرایى دوران جاهلیّت به عقب بر مىگشت، از بشریّت و انسانیّت چه باقى مىماند؟ آیا غیر از دنیای محرومیّتها و ستمها و بیماریها و استبدادها و خوشگذرانیهاى زورمداران درندهخوى بىرحم چیزی باقی مانده بود؟! دنیا مىماند، و طاغوتهاى جبّار. دنیا مىماند و ناامنىها و هرج و مرجها و قتل و غارتها و زنده به گور كردن دختران و معاملات غیرانسانى با زنان.
نه نور آزادى مىتابید، و نه بانگ آزادى بلند مىشد. نه خورشید دانش، دنیا را روشن مىساخت، و نه ارزشها و فضائل انسانى معلوم مىشد. نه انسانها با هم در حقوق برابر مىگشتند، و نه بانوان از انواع بدبختىها نجات مىیافتند.
كیست كه اطّلاع مختصرى از تاریخ دنیا داشته باشد، و در عین حال در اینكه تمام بركات موجود حاصل صداى آزادیبخش توحید اسلام و اعلانات قرآن مجید است شك نماید؟
چهارده قرن از واقعه عظیم بعثت میگذرد، و هر چه گذشتِ زمان بیشتر میشود، و اندیشه بشر تواناتر گشته، اهمیّت این واقعه بزرگ آشكارتر شده است.
قرنها و قرنها، و ادوار تاریخ و اعصار هرچه بیشتر مىگذرد، بشر بر ارزش و اهمیّت رسالت پیامبر اسلام، و اهمیت آن روز بزرگ آگاهتر مىشود. چه نیكو سروده است آن مرد مادّى «شبلى شمیّل»، در قصیدهاى كه در مدح آن حضرت سروده است:
من دونه الأبطال فی كلّ الورى
من حاضر أو غائب أو آت
آرى، حقیقت همین است كه در میان قهرمانان بزرگ تاریخ، آنكسی که به حقّ، در همه فضیلتها و ارزشهاى اسلامى قهرمان است حضرت محمّد صلی الله علیه و آله است، و آنكه در بین صاحبان رسالات آسمانى، ممتازتر و عالیقدرتر است، و یا به قول «توماس كارلایل» قهرمان در صورتِ پیغمبر است، حضرت محمّد صلی الله علیه و آله است. همچنین مسیحى منصف و دانشمند دیگرى ضمن قصیدهاى در مدح آن حضرت، گفته است:
مرحى لأمّى یعلم سفره
بنغاء یثرب حكمة و بیانا
إنّی مسیحی أجلّ محمّداً
و أراه فی سفر العلى عنوانا
جورج برنارد شاو بنابر آنچه روزنامه الجمهوریه چاپ مصر در شماره 14 خود از او نقل كرده است، مىگوید: «واجب است محمّد نجاتدهنده انسانیّت خوانده شود. من عقیده دارم اگر مردى مانند او رهبرى عالم جدید را عهدهدار شود، در حلّ مشكلات و دشواریهاى كنونى به طورى كه تمام مردم عالم در سعادت و صلح و سازش زندگى كنند، پیروز و موفّق مىشود. محمّد كاملترین افراد بشر است از گذشتگان و معاصران، و همانند او در آیندگان نیز تصوّر نمىشود».
و همو مىگوید: «بزرگترین و مهمّترین تعالیم یك مذهب، اصل كمك به بشر است كه او را به سوى زندگى بهتر سوق دهد. هر مذهبى كه داراى این اصل و افكار نباشد باید متروك شود».
وی دلایلى را كه اسلام و فقط اسلام مىتواند وسایل نیل بشر این دوره را به مقصود اصلى فراهم سازد شرح مىدهد، و مىگوید: «اگر انسان همان انسانى است كه حقّاً بایستى مظهر خدا باشد، باید از لحاظ مزبور تعالیم اسلامى را پیش روى خود قرار دهد ... اسلام همیشه به قدر كافى قوى بوده، و اساس و شالوده خود را حفظ نموده، و تا امروز نیز همینطور است و خواهد بود».
برنارد شاو اضافه مىكند: «هر قدر كه دنیا در ترقّى پیشرفت كند، و به هر اندازه كه بشر به ذروه حكمت و فلسفه ارتقا جوید، باز مذهب اسلام جلوتر است».
در پایان این مقاله مفصّل آمده است: «برنارد شاو اذعان مىكند كه دنیا عموماً و انگلستان خصوصاً بایستى اسلام یا آیین و تعالیم شبیه به آن را براى نجات خود انتخاب كنند و خواهى نخواهى به آن بگروند». در میان دانشمندان و علماى بیگانه امثال برنارد شاو بسیارند كه این حقایق را، تحقیق و تصدیق كردهاند.
در اینجا برای اینكه مقاله طولانی نشود سخن را كوتاه میكنیم، و از بیان سایر نواحی عظمت رسول گرامی اسلام و بزرگی روز تاریخی و عظیم بعثت صرف نظر مینماییم. امید است در اوضاع و شرایط دنیای امروز، مسلمانان آگاه خصوص نسل جوان، رسالت اسلام را به مردم دنیا برسانند، و تمام نقاط را به انوار هدایت آن متّصل سازند، و اعصار طلایی و ارزشمند ایمان و عمل را متعهّدانه تجدید نمایند.