حضرت مولای متّقیان امیرالمؤمنین علیهالسّلام رهبرآزاد مردان و آزادیخواهان میفرماید:
«ألا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لأَهلِها إنَّهُ لَیسَ لأنفسكِم ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّة فَلا تَبِیعوها الّا بِها»؛ آیا آزادهای نیست كه این بازمانده غذای دهان دیگران (دنیا) را برای اهلش بگذارد؟ به درستی كه برای جانهای شما بهایی غیر از بهشت نیست؛ پس آن را به غیر بهشت نفروشید. (1)
بسا افرادی كه داد آزادیخواهی دارند و دیگران را به آزادی میخوانند و بیآنكه توجّه داشته باشند، اسیر و بنده هستند و از خود اختیاری ندارند.
بسیاری از اشخاص كه آزادی و حقوق دیگران را پایمال كرده و آن را دستخوش امیال و اراده خود ساخته و خود را بر ملل و جوامع، فرمانروای مطلق میشمارند، نیز از نعمت آزادی محروم هستند.
این هر دو دسته بندهاند و مقیّد و مملوك؛ امّا نه بنده و مملوك یك تن؛ نه بندهای كه جسمش در اختیار غیر باشد، و فكر و اندیشهاش در اختیار خودش.
اینان بنده هوا، بنده پول، مال، مرکب و بنده مقام هستند. غلام حلقهبهگوش شهوت، غلام اربابان قدرت، حاكمان و امیران، بنده مقاصد رذیله و اشیای خسیسه و بنده عادات و خرافات هستند. بندگانی كه علاوه بر جسمشان، روح و فكرشان نیز بنده است و همه چیزشان در بند افتاده و از آزادی واقعی و استقلال روحی و فكری بویی نبردهاند.
عادت به خوردن و نوشیدن، عادت به شهوترانی، قمار، شراب، میگساری، شبنشینیهای زیانبخش، ظلم و ستم، و بیاعتنایی به ضعیفان و زیردستان و... آنها را چنان اسیر و مقیّد كرده كه، نجات از این طلسم عادات را غیرممكن میدانند.
چنین كسانی، خود و انسانیّت خود را در اسارت عادات انداخته و نتوانستهاند از وادی تنگ و تاریك بندگی و بردگی مخلوقاتی مانند خود، با بال همّت پرواز كرده و در باغستان آزادی واقعی، وارد شوند، و خلاصه، برنامه كار روز و شب و حاصل زندگی آنها انجام یك سلسله عادات و تكرار مكرّرات است.
آیا كسی كه تمام عمرش را در لهو و لعب و بازی به سر میبرد، و نمیتواند دمی از آن، خود را كنار بكشد، آزاد است یا بنده؟!
آیا كسی كه دست از قمار بر نمیدارد و شبها را تا نزدیك سحر بر سر سفره قمار، مال و وقت عزیز خود را به باد فنا میدهد، بنده است یا آزاد؟!
آیا آن كه نمیتواند از زندگی تجمّلی و از طعامهای رنگارنگ سفرهاش و از لباسهای گرانبها و متنوّعش، چیزی كم بگذارد و از همنوعان خود كه درمانده و گرفتار، مستمند، بیمار، زلزلهزده و مبتلا هستند دستگیری و به آنها كمك نمیكند، بنده است یا آزاد؟!
آیا كسی كه برای مقام و منصب، حفظ ریاست و برای تجمّلات بیش از حد، و شكمپرستی، حقوق ضعفا را پایمال میكند آزاد است یا بنده؟! آیا این است زندگی آزاد و شرافتمندانه انسان؟!
یقیناً اینگونه افراد، بندهاند و آزاد ساختن آنان، از آزاد كردن رفیق و عبید دشوارتر است، چنان چه دین اسلام برای آزادی غلامان و كنیزان كوششهای ثمربخشی نموده و برنامههای سودمندی تنظیم كرده و آن را از عبادات بزرگ قرار داده است و حتّی در بعضی موارد، حكم به وجوب آن نموده و در موارد دیگر، به طور استحباب آن را از مسلمانان خواسته است، برای آزاد كردن این ممالك فكری و بندگان و غلامان واقعی نیز برنامههای وسیعی را پیشنهاد كرده تا بشر را از بند استعباد، عادات رذیله و هوای نفس آزاد سازد.
یكی از این برنامههای آزادیبخش اسلام، «روزه» است. روزه، آدمی را از بند عادات حیوانی آزاد میسازد و او را به سوی ملكوت اعلی پرواز میدهد:
طَیَران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت * به در آی تا ببینی طیران آدمیّت
خور و خواب و خشم و شهوت، شَغَب است و جهل و ظلمت * حَیَوان خبر ندارد زِ جهان آدمیّت
فرد مسلمان به قصد روزه، سحر از میان بستر آرام خواب، برای خوردن سحری و انجام عبادت و خواندن دعا و نماز بر میخیزد و از قید خواب و عادت به استراحت، آزاد میشود و در تمام مدّت روز از تحت سیطره و تسلّط جسم و غرایز حیوانی و عادت به خوردن و نوشیدن، خود را بیرون میكشد و طلسم هوا و هوس را میشكند و از خوردن غذاهای لذیذ و میوههای شیرین و خوش طعم و نوشیدنیهای خنك و گوارا خودداری میكند و به عادات روزهایی كه روزه نبود، نمیاندیشد و برنامههای غذایی روزانه را ترك كرده و فكر و عقل و وجدانش را آزاد میسازد و خود را در افقی عالیتر و نورانیّت و روشنایی دیگر میبیند.
ادعیّهای را كه جهت ماه رمضان و برای مواقع سحر و روز و شب، وارد شده، میخواند؛ ادعیّهای كه اغلب دارای جملات آموزنده، حقیقت و روح آزادی است؛ ادعیّهای كه عقیده توحید را با جان و روان و وجدان آمیخته میسازد و خواننده را از بندهای گران اخلاق زشت و صفات ناپسند نجات داده و به صفات پسندیده و اخلاق كریمه دعوت مینماید.
آری! ماه رمضان، ماه آموزش آزادی است. باید از پیامهای سعادتبخش قرآن کریم در این ماه مبارک رمضان درس آزادی آموخت. بیشتر شقاوتها، و بدبختیهای بزرگ، ناشی از عدم درك حقیقت آزادی و حریّت اسلامی و یا عدم استقامت در راه آن است.
از این رو، كسانی كه به این درك و استقامت، موفّق نمیشوند، تكبّر و گردنكشی و استعباد دیگران را میپذیرند و با اظهار تملّق در برابر متكبّران و گردنكشان، بر كبر و طغیان آنان میافزایند؛ در حالی كه اسلام از تمام افراد بشر دعوت میكند تا در برابر خدا و حكومت خدا خاضع باشند.
آن چه باعث تأسّف است این است كه مسلمانان به آیات توحید قرآن كمتر توجّه دارند و از میوههای درخت طیّبه توحید، كمتر تناول میكنند.
روزهدار عزیز! با دقّت در آیه شریفه: «یا اَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ، الَّذِی جَعَلَ لَكُم الأَرْضَ فِراشاً، وَالسَّمَآءَ بِنَآءً وَاَنزِلَ مِنَ السَّمَاءِ ماءً فَاخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَّكُمْ فَلاتَجْعَلوُا للهِ أَندَاداً وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ»(2) درمییابیم كه چه حقایق بزرگ و معانی بلندی در آن درج شده است.
این آیه، عموم بشر و انسانها را مخاطب قرار داده و به پرستش آفریدگار یگانه و ترك شرك دعوت میكند، و عالیترین مفهوم آزادی را به بشر عرضه میدارد.
پینوشتها:
[1]. نهج البلاغه، ص261، ج3، كلمه 456.
2. سوره بقره، آیات 21و22؛ ای مردم، پروردگارتان را كه شما، و كسانی را كه پیش از شما بودهاند آفریده است، پرستش كنید؛ باشد كه به تقوا گرایید. همان [خدایی] كه زمین را برای شما فرشی [گسترده]، و آسمان را بنایی [افراشته] قرار داد؛ و از آسمان آبی فرود آورد؛ و بدان از میوهها رزقی برای شما بیرون آورد؛ پس برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی كه خود میدانید.