بسم الله الرّحمن الرّحیم
در جهان معاصر، جهان ترقّی فنون و صنایع، جهان ارتباطات، جهان آگاهیهایی از ذرّات و مخلوقات مادّی كوچكتر از ذرّه تا بزرگترین كرات موجود، در فضایی كه وسعت و بعد آن را بشر تا حد میلیاردها سال نوری كشف كرده است، جهانی كه هر بخش كوچك و بزرگ و هر موجود مرئی و نامرئی و هر انسان و حیوان و هر درخت و برگ درخت و هر شكوفه و میوه و سنگ و سنگ ریزه و هر كوه و معدن و اقیانوس و دریا و رودخانه و هر جاندار دریائی و آسمانی و زمینی آن، خود جهانی بزرگ و حاوی خواصّ و عجایب و آیات بسیار است؛ در چنین جهانی كه قلم بشر از توصیف واقعی آنان ناتوان است و شمار و عدد حروف و كلمات بیحد و حصر آن را كه كتاب تكوین و كتاب خلقت است، خالق قادر عالم آن چنین توصیف فرموده است: (قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا)(۱)
* جهان معاصر و مشکلات لا ینحلّ بشری
در چنین جهانی كه بشر، مشكلات بسیار و بسیاری را كه از دیر باز و روزگاران كهن لاینحل باقی مانده بود، به نیروی علم و تحقیق و استعداد خداداد خود حلّ نموده است و از سوی دیگر به ابزارهای خطرناك كشتارهای جمعی و ویرانگر كه او را تهدید میكند دست یافته، به جای اینكه سكون خاطر و آرامش قلب و اطمینان به آینده و علاقه به ادامه زندگی و بقا و حیات در او بیشتر شود، این علائق و احساسات عالی در او ضعیف میشود و چنین جلوه میكند كه رو به زوال است و به جای اینكه نور امید در باطن او روشن تر و پر فروغتر شود به خاموشی گراییده است.
تفسیرهای نومید كننده از حیات و مكتبهای مادّی این دستگاه عظیم و این خود انسان و این همه نشانهها و آیات و اسرار بیشماری كه در آن است، همه را پوچ و پوك جلوه میدهند و جامعه انسانیت را با خطر بیقیدی و بیمیلی جوانان و نسل آینده به حیات مواجه ساخته است و در این میان بیعدالتیها و ظلمها و استكبار و استضعاف اقویا و دولتهای بزرگ و به اصطلاح ابر قدرت و بازیهای سیاسی و اقتصادی آنها و وقوع بخش بزرگ جامعه چند بشر در زیر خط فقر و فشارهای گوناگون و صرف صدها میلیارد در راه تسلیحات و دهها و صدها عوامل دیگر نیز كمك نموده و مخصوصاً بشر را از این نظاماتی كه بر معنویات اتكا ندارند، مأیوس مینماید و خلاصه نسل جوان را به مواد مخدر و سرگرمیهای غافل كننده گرایش داده است، تبلیغات زهراگین روزنامهها و مجلات و صداها و سیماها و برنامههایی كه عرضه میشود، همه این یأس و نومیدی را تقویت كرده و شعور انسانی را تخدیر نموده و فضایل و مكارم انسانیت و رحم و عاطفه و عدالت را بی قدر و اهمیت مینمایند.
با تمام پیشرفتهای صناعی و با همه آشنائیهایی كه به ظاهر فراهم است، امید بشر به حیات و آرامش باطن كمتر شده و رو به افول گذارده است و دلیل آن همین پناهندگی او به اعتیاد و مواد مخدر است كه نسل آینده را بدتر از ایدز تهدید مینماید.
* اطمینان و آرامش در سایه ادیان الهی
یكی از امتیازات بزرگ ادیان الهی، اطمینان و آرامشی است كه در دلها ایجاد میكند و همه را به آینده خوبتر و كمال بیشتر امیدوار میسازند.
دین اسلام این خصیصه را در حدّ اعلی تبلیغ كرده و بشر را به آینده امیدوار نموده، و عوامل یأس و ناامیدی را از بین میبرد و برای حیات و مصیبات و زحماتی كه بشر با آن دست به گریبان است، تفسیر درست نموده و همه را در مسیر تعالی و ترقی و كمال او معرفی مینماید؛ صدای روح بخش و دل نواز: «لا تقنطوا، من رحمة الله»(۲) «و لاتیأسوا من روح الله»(۳) قرآن كریم هر مسلمان مؤمن را با نشاط، امیدوار، آینده نگر و مقاوم میسازد و این قرآن و هدایت قرآن است كه در یك آیه مثل: (كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)(۴) به انسان چنان روحیّه میدهد كه در مواقف بسیار خطرناك و پویا و پیشتاز جلو میرود. اعاده حیثیت بشر معاصر در بازگشت به دین و معارف الهی و هدایتهای قرآنی است.
* بشارت به دوره استقرار عدل جهانی
چنان كه همه میدانند یكی از بشارتهای امّید بخش كه همه ادیان الهی و بلكه سائر ادیان هم بر آن اتفاق دارند، بشارت و مژده به دوره استقرار عدل جهانی و حكومت واحد همگانی است؛ حكومت مسؤلان و مدیران شایسته و صالح، حكومت عبادالله، و جامعه عبادالله، حكومتی كه رهبر آن پاكترین فرد انسانی، صالح ترین عبادالله و مؤید من عندالله و بقیة الله و خلف و وارث برگزیده انبیاءالله و اولیاء الله است.
دوره و عصری كه بركات و نعمتهای ظاهریه و باطنیه همه را شامل باشد و فقر و زیردستی و زیردستی در آن نباشد، همه جا معمور و همه خادم و مخدوم باشند و خلاصه حكومت حضرت مهدی، موعود انبیا، قائم آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین، حكومت صاحب الأمر و صاحب الزمان، حكومت آن كه «یملأ الله به الأرض علماً و قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت جهلاً و ظلماً و جوراً»(۵)
حكومتی كه كتابهای آسمانی تورات و انجیل و زبور و قرآن مجید این، برهان بزرگ و باقی و جاودان حقّانیت رسالت همه پیغمبران، انسانها را به آن بشارت داده و امیدوار نمودهاند.
حكومتی كه كتابهای آسمانی تورات و انجیل و زبور و قرآن مجید این، برهان بزرگ و باقی و جاودان حقّانیت رسالت همه پیغمبران، انسانها را به آن بشارت داده و امّیدوار نمودهاند.
حكومتی كه صدها آیات قرآن را تفسیر میكند و آیاتی مثل (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا)(۶)، (وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا)(۷)، (وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ...)(۸) را حتمی و قطعی اعلام مینماید، همه باید به این آینده امیدوار باشند و در انتظار آن دوره و آن عصر و آن ظهور كامل حق و عدل باشند و برای آن عمل كنند و حیات خود و همه انسانها را برای آن معانی بزرگ و هدفهای ارزشمند بدانند. این ایمان كه «الذین یؤمنون بالغیب»(۹) بدان تفسیر شده، بسیار عالی و قوّت بخش و تحرّك آفرین و كوشش زا و تلاش افزاست.
مثل این آیه (وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ)(۱۰) در آیات قرآن كه همه نور و شفاء است، نورانیت خاص خود را دارد و هشدار میدهد كه در هیچ شرایطی و در هر موقعیتی و هر چه اهل باطل و ظلم و زور غلبه كنند، عقب نشینی و رها كردن سنگر اخلاص و سعی و عمل جایز نیست، ضعف و سستی و ناامیدی در این قاموس انتظار و امید وجود ندارد.
مثل این روایت «لو لم یبق من الدّنیا الّا یوم واحد لطوّل الله ذلك الیوم حتی یبعثَ فیه رجلاً من أمّتی و من أهل بیتی یواطئ اسمه اسمی یملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً»(۱۱) را كه در كمال تأكید، بشر را امیدوار میكند و آن آینده را محقّق الوقوع اعلام مینماید، باید همیشه برابر چشم انسانهای فعّال، انسانهای مبارز، انسانهای جهادگر و انسانهای پیشرو باشد.
* استقبال بشریّت از مکتب انتظار
در بین سخنان پر معنی و جذاب، نوشتهها و رسالهها و كتابهایی كه برای هدایت بشر و قوت روح و مقاومت در برابر سختیها و برای ثبات و استقامت و پایداری او نوشته شده، سخنانی كه پیرامون این آینده نورانی و آن شخصیت بیمانند خدایی باشد و دلها را به سوی او متوجّه نماید، جلوه و جذابیت و دلربایی خاص خود را دارد و همه چون خود را ناامید و درهای فرج و امید را بسته میبینند و نقطه اتّكایی در پیرامون خود نمییابند، میخواهند از او بشنوند و از آن روزگار رهایی و خلاص یاد كنند، این كتابها را میخوانند، ورق میزنند، گریه میكنند، ناله سر میدهند و الغوث و الأمان میگویند.
به مكانها و مقاماتی كه به آن عزیز خدا انتساب دارد، علاقه ویژه نشان میدهند. در بین اشعار، اشعاری كه این شور و شوق و امید آنها را زیاد كند، دل پذیرتر است. معنا و درسی كه از مثل این اشعار میگیرند، به نشاط و امید آنها میافزاید.
باید این مكتب به بشر، به زن، به مرد، به جوان، به سالمند، به همه تبلیغ شود، همه را باید امیدوار نمود تا فرهنگ انتظار، عمومی و همگانی باشد و ریشه یأس و ناامیدی و خودكشی و بیتفاوتی و سیر قهقرائی و سستی و گرفتاری به مواد مخدر و ملاهی و مناهی خشكانده شود.
باید همه بدانند و باور كنند كه تاریكیها بر طرف میشود، بحكم «و یأبی الله الا أن یتمّ نوره»(۱۲) نور حقایق نور اسلام نور ایمان، نور عدل، و نور علم و معرفت كامل و سراسر جهان را فرا میگیرد. در احادیث شریفه است: «انتظار الفرج من أفضل العمل»(۱۳). «أفضل جهاد أمّتی انتظار الفرج»(۱۴)
این انتظار امّید است، نیرو بخش است، حیات و نشاط و جهاد است، خمودی و خاموشی و افسردگی و ضعف و كم كاری و بیچارگی و سستی نیست. عمل برای خدا برای اعلای كلمة الله برای خیر و آسایش عبادالله و سیر الی الله است.
* لزوم معرفت امام زمان علیه السلام
امروز جامعه ما جوانان ما، همه ما، به آشنایی به این مكتب به دیدن این مدرسه الهی محتاجیم، باید معرفت خود را به امام زمان و ولی دوران كامل و كامل تر كنیم. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «مَن مَاتَ وَ لَم یَعرِف إمام زَمانِه مَاتَ میتةً جاهلیةً»(۱۵) و در حدیث دیگر است: «فَلیَمُت إن شاء یَهودیّاً و إن شاء نَصرانیاً»
این تأكید بسیار هشدار دهنده است، باید امام زمان را بشناسیم، آیات و روایاتی را كه مربوط به آن حضرت است بخوانیم، مطرح كنیم، در منابر، در سخنرانیها و در مقالات این مقوله را شرح و بسط دهیم. راجع به غیبت آن حضرت و خصوصیات این عصر و امتحانات و برنامههایی كه هست و تخلیص و تمحیصی كه پیش میآید آگاه باشیم. باید در حد توان به مقاصد آن حضرت آشنا شویم، از صدها كتاب كه از پیش از ولادت آن حضرت تا زمان ما نوشته شده بهره بگیریم.
در حدیث است كه از حضرت سیّدالشهداء امام حسین علیه السلام سؤال شد: «یابن رسول الله بأبی أنت و أمّی فما معرفة الله» معرفت خدا چیست؟ یعنی؛ به چه كامل میشود فرمود:«معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذی یحب علیهم طاعته»(۱۶)، معرفت اهل هر زمان و عصر به امامشان معرفة الله است، چون بدون معرفت امام معرفت خدا چنان كه سزاوار است فراهم نمیشود. «بكم عبدالله و بكم عرف الله» باید این فرهنگ امام شناسی كه تكمیل خداشناسی پیغمبر شناسی اسلام شناسی است در جامعه هر چه بیشتر ترویج شود.
پینوشتها:
1. بگو: «اگر دریاها برای (نوشتن) كلمات پروردگارم مركب شود، دریاها پایان میگیرد. پیش از آنكه كلمات پروردگارم پایان یابد؛ هر چند همانند آن (دریاها) را كمك آن قرار دهیم!»/سوره الكهف،آیه ۱۰۹.
2. از رحمت خداوند نومید نشوید./سوره الزمر،آیه ۵۳.
3. و از رحمت خدا مأیوس نشوید./سوره یوسف،آیه ۸۷.
4. جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد؛ در حالی كه برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن كه خیر شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنكه شر شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید./سوره البقرة،آیه ۲۱۶.
5. إقبال الأعمال، ج۲، ص۷۰۴.
6. به یقین با (هر) سختی آسانی است! (آری) مسلما با (هر) سختی آسانی است./سوره الشرح،آیه ۵و۶.
7. ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!/سوره القصص،آیه ۵.
8. خداوند، به آنها كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، وعده آمرزش و پاداش عظیمی داده است./سوره المائدة، آیه ۹.
9. پرهیزكاران كسانی هستند كه به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی كه به آنان روزی دادهایم، انفاق میكنند./سوره البقرة، آیه ۳.
10. در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایستهام وارث (حكومت) زمین خواهند شد!»/ سوره الأنبیاء،آیه ۱۰۵.
11. بحار الأنوار، ج۳۶، ص۳۴۰، باب نصوص الرسول صلی الله علیه و آله علیهم علیهم السلام.
12. بحار الأنوار، ج۲۳، ص۳۲۰، باب أنهم أنوار الله و تأویل آیات النور فیهم علیهم السلام.
13. حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار علیهم السلام، ج۴، ص۱۴، الباب الثانی فی علة تسمیته علیه السلام بالصادق.
14. بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۴۱، باب ما جمع من مفردات كلمات الرسول صلی الله علیه و آله و جوامع كلمه.
15. الكافی، ج۱، ص۳۷۶، باب من مات و لیس له إمام من أئمة الهدى ...
16. علل الشرائع، ج۱، ص۹، باب علة خلق الخلق و اختلاف أحوالهم ...