هدف عالی بعثت و رسالت
حضرت خاتمالانبيا(ص) در طول بيست و سه سال نسبت به هدايت گمراهان، دعوت به توحيد، نفي شرک، بتپرستي، تربيت جامعه، تبليغ احکام، تشويق مردم به عدل، احسان، برادري، فضايل و رعايت حقوق يکديگر و حکومت دادن حق و قانون خدا رنج و زحمت بسيار کشيد.
آن حضرت به فرمان خدا و بنا به رسالتي که بر عهده داشت، در ترويج همه فضايل و براندازي همه رذايلي که در آن زمان نيز مانند عصر ما به صورتهاي گوناگون، هم در بين مردم وحشي و هم در ميان مردم بهاصطلاح متمدّن رايج بود پايان دهد.[1] و جهاني در خور شأن همه انسانها و بر اساس علم، فضيلت، عدالت، احترام به حقوق همه افراد و آزادي واقعي پايهريزي نمايد. جهاني که همه افراد آن مانند اعضاي تن واحد در آسايش، گشايش و در سختي و بلا همراه يکديگر باشند و ايمان به خدا، تقوا، تعاون و
ديگر فضايل انساني و در آن عاليترين ارزشها باشد.
اسلام، بشر را بهسوي جهاني هدايت ميکند که در آن زمينهاي براي حکومت جابران و عزيزان بلاجهت فراهم نباشد و حکومت خودبهخود و بهعنوان هدف و رتبه و براي برتري بر ديگران مقصود نباشد و کسي نتواند خود يا افکار شخصي خود را بر مردم تحميل کند و بندگان خدا را بفريبد و آنها را نردبان دستيابي به مقاصد نفساني خود قرار دهد.
بزرگترين بلا و مصيبتي که در زمان ظهور اسلام جان و شرف بشر را تهديد ميکرد روش حکومتها بود و ريشه آن مفاسد در منجلاب شرک، بتپرستي و پرستش زمامداران که حاصل ناآگاهي مردم از معناي توحيد خالص بود قرار داشت.
اين دستور آزاديبخش قرآن کريم است که:
و اين شعار مسلمانان بود:
[1]. امروز قلدری و استضعاف بهصورت مدرن و زیر پوشش حمایت از حقوق بشـر، آزادی، دموکراسی و به اسم سازمان ملل بهمراتب شدیدتر و وحشیانهتر از آن دورهها جریان دارد.
[2]. آلعمران، 64. «ای اهل کتاب بیایید بهسوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرسیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را ـ غیر از خدای یگانه ـ به خدایی نپذیرد».
[3]. «خداوند متعال ما را مبعوث کرد تا بندگان او را از خواری اطاعت بندگان به افتخار اطاعت او رهنمون باشیم و از تاریکیهای شرک و بندگی بتها برهانیم و آنها را به نور اسلام برسانیم».