جمعه: 7/ارد/1403 (الجمعة: 17/شوال/1445)

مناجات و نیایش

«اَللّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دینَكَ وَسُنَّةَ نَبِیِّكَ، حَتّى لا یُسْتَخْفَیَ بِشَیْء مِنَ الْحَقِّ مَخافَةَ أَحَد مِنَ الْخَلْقِ»؛[1]

«خدایا به‌سبب ظهور مهدی منتظر(عج) دین خود و سنّت پیغمبر را آشكار كن، آن‌چنان ‌كه از بیم احدی از خلق، چیزی از حقّ پنهان داشته نشود، و حق‌گویی و حق‌پرستی در همه‌جا و برای همه‌كس آزاد باشد».

«اَللّهُمَّ إِنّا نَرْغَبُ إِلَیْكَ فی دَوْلَةٍ كَریمَةٍ، تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَأَهْلَهُ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَأَهْلَهُ، وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ إِلى طاعَتِكَ وَالْقادَةِ إِلى سَبیلِكَ، وَتَرْزُقُنا بِها كَرامَةَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ»؛[2]

«خدایا! ما از تو دولت با كرامتى می‌خواهیم كه به آن،

 

اسلام و اهل اسلام را عزیز گردانی، و نفاق و اهل نفاق را خوار سازی، و ما را در آن دولت از دعوت‌كنندگان به‌سوی طاعتت و رهبران به‌سوی راهت قرار دهی، و كرامت دنیا و آخرت را برای ما روزی فرمایی».

خدایا! تو را سپاس مى‌گوییم و هر كار و هر سختى را فقط با نام تو آغاز مى‌كنیم و جز تو را نیایش و پرستش نمى‌نماییم و از غیر تو یارى نمى‌خواهیم.

چقدر از حقیقت و آزادى دور افتاده‌اند آنان كه سخنان و كارهایشان را به نام سركشان و ستمگران مى‌گشایند و به شرك و بت‌پرستى مى‌گرایند، و در برابر نابكاران و استضعاف‌گران به تملّق و چاپلوسى و مدح و نیایش مى‌ایستند و شرافت انسانیت خود را به طمع مال و مقام نابود مى‌كنند.

خدایا! به بندگان برگزیده و نیك و فروتنت كه وجودشان از استكبار و استثمار و استبداد و استضعاف دیگران منزّه است، و به نمونه‌هاى رحمت و مهر و برابرى و برادرى و انسان‌دوستى و خیرخواهى؛ به پیامبرانى كه براى راهنمایى بشر و آزادى انسان‌ها از ذلّت و اسارت فرستاده‌اى، خصوصاً گرامى‌ترین و عزیزترین بنده‌ات، سرحلقه اصفیا، خاتم انبیا محمّد مصطفى و خاندان پاك و پاكیزه‌اش درود مى‌فرستیم و به آن شخصیت عظیمى كه به فرمان تو كاخ‌هاى ستمگران را ویران، و بیدادگرى و فساد و استبداد را ریشه‌كن مى‌سازد و جهان را در پناه

 

حكومت اسلام و نظامات قرآن، از شرّ كفر و شرك و رژیم‌هاى فاسد و نظامات استعبادى و غیرانسانى نجات مى‌دهد، حضرت ولى عصر و امان دهر، صاحب‌الامر حجة بن الحسن العسكرى‘ صلوات و سلام عرض مى‌كنیم.

خداوندا! این آیه از كتاب بزرگ توست:

(وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ)؛[3]

«و چنین می‌خواهیم که بر آنان‌که در زمین به استضعاف گرفته شده‌اند، منّت گذاشته و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم».

بارالها! تو وعده داده‌اى به آنان كه در این زمین استضعاف مى‌شوند و حقوق و آزادى و موجودیت‌شان مورد تعرض و دستبرد واقع مى‌شود، منّت گذارى و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهى.

تو خواسته‌اى كه ضعیفان، و آنان كه از حقوق خود محروم شده‌اند، با ظهور مهدى(عج) ناگهان به‌پا خیزند و انقلاب كنند و با بزرگ‌ترین نهضت آزادى‌بخش، طاغیان و یاغیان و جباران را از صفحه زمین براندازند و به حیات زورمندان ستم‌كیش و قوى‌پنجگان ددمنش پایان دهند، و قصرهایشان را بر سرشان ویران، و جهان را از آلودگى عناصر كثیف ناپاك، پاك سازند.

 

آفریدگارا! تو وعده داده‌اى كه مؤمنان و بندگان صالح و شایسته‌ات را به رهبرى مهدى آل محمّد(عج) در زمین خلافت دهى، تا نهضت جهانى اسلام را علیه بیدادگران و كسانى كه حقوق ضعفا را پامال، و بر آنها به زور حكومت مى‌كنند.

و علیه سرمایه‌دارانى كه اموال ملّت ها را به یغما برده و رباخوارانى كه با سرمایه‌گذارى در بانك‌ها، خون نیازمندان بى نوا را مكیده و به تهیدستان و افتادگان رحم نمى‌نمایند.

و علیه دانشمندانى كه علم خود را وسیله كسب مال و جاه، و تقرب به فرمانروایان، و توجیه تجاوزات آنها قرار داده، و در برابر منكرات و ستمگرى‌ها و فحشا و هتك نوامیس و تجاوز به احكام تو، قفل خاموشى بر دهن زده‌اند.

و علیه آنان كه با حكومت و احكام تو مخالفت مى‌كنند.

و علیه اجتماعات فاسدى كه زن و مردش در منجلاب فساد و فحشا، نابكارى، بى‌عفتى و بى‌حجابى و خودفروشى غوطه‌ور شده اند، آن‌چنان انقلابى بى‌امان و دگرگون‌كننده و وسیع و همه‌جانبه برپا كنند كه به تمام بدبختى‌ها، نابسامانى‌ها، نابرابرى‌ها، بوالهوسى‌ها و تبعیضات خاتمه دهند، و رعب و وحشت و ترس و بیم بشر را از شكنجه و آزارهاى روحى و جسمى، به امن و آرامش تبدیل سازند.

خدایا! این سخن محكم و مؤكّد توست:

 

(وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئاً)؛[4]

«خداوند به كسانی از شما كه ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند وعده داده است كه حتماً ایشان را در زمین جانشین و خلیفه قرار دهد ـ همان‌گونه که پیشینیان را خلافت بخشید ـ و دینشان را که برایشان انتخاب کرده و پسندیده است، پابرجا و برقرار سازد و آن‌چنان ترس و ناامنیِ آنان را به آرامش و امنیت تبدیل کند که فقط مرا پرستیده و هیچ چیز را شریک من قرار ندهند».

الها! پایان امور از براى تو و بازگشت همه به‌سوى تو و سرانجام نیك براى بندگان و پرستندگان توست، آنان كه زمامدارى و حكومتشان بر اساس پرستش تو و نظام اجتماعى و اقتصادى و سیاسى دین توست. آنان كه در قرآن مجید در توصیفشان فرموده‌اى:

(الَّذِینَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتُوا
 
الزَّكاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَللّٰهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ)؛[5]

«آنان‌که اگر در زمین مستقرشان سازیم، نماز به‌پا می‌دارند زکات می‌دهند، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، و پایان امور از برای خداست».

خدایا! تو اراده كرده‌اى كه فرعونیان و هامانیان جهان را به كیفر برسانى و روز سیاهى را كه از آن بیم دارند، به آنها بنمایانى. تویى كه فرموده‌اى:

(وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا یَحْذَرُونَ)؛[6]

«و نشان دهیم به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را بیم داشتند».

خدایا! تو مى‌دانى كه در جهان، كسانى كه تو را مى‌پرستند و به عدالت، انسانیت، شرف، فضیلت و حقیقت ایمان دارند، مستضعف شده، و مستكبرین شرق و غرب و آنها كه از تو بیگانه‌اند و اندیشه‌هاى شیطانى و آرمان‌هاى حیوانى دارند، قوى‌پنجه و سركش گشته‌اند.

پروردگارا! تو آگاهى كه ضعیف شمرده شدگان، از دست استضعاف‌گران و ستمگران چه مى‌كشند و تو مى‌دانى كه زورمندان براى زیردستان، هر روز و شب چه نقشه‌هاى جنایت‌كارانه طرح

 

مى‌كنند و تو دانایى كه اگر از عدل، صلح، آزادى، مساوات، انقلاب، همكارى، همزیستى، دموكراسى، سوسیالیزم، رفاه و هر لفظ و اصطلاح دیگر دم مى‌زنند، دروغ مى‌گویند و این الفاظ را بهانه‌اى براى رسیدن به مقاصد خائنانه و تسلط بر بندگان تو و غارت‌كردن ثروت و ذخایر مالى و معادن آنها كرده‌اند.

تو مى‌دانى كه زورمندان بزرگ، همان‌ها كه پرونده‌هاى خیانت و آلودگى‌ها و شهوت‌رانى‌هاشان، كثیف‌ترین و رسواترین پرونده‌ها است، چگونه مى‌خواهند دنیا را یك لقمه كنند و خود و گروهشان، آن را یك‌جا ببلعند. و تو مى‌دانى كه سرمایه‌داران بزرگ دنیا ـ كه بیشتر یهودى و یهودى‌منش هستند و دارایى‌هاى بى‌حساب را از غصب اموال كارگران مظلوم و توده‌هاى محروم اندوخته كرده‌اند و بر سیاست، اقتصاد، فرهنگ، علم و اخلاق بشر مسلط شده‌اند ـ همه را در مسیر ارضاى شهوات و اندوختن سرمایه استخدام كرده‌اند و چه جنایت‌ها و قتل‌عام‌ها مى‌كنند و چه جنگ‌هایى را برپا كرده و چه خون‌هایى را مى‌ریزند. صدها هزار انسان بى‌گناه را در فلسطین از خانه و كاشانه خود آواره كرده و در بیابان‌ها و صحراها سرگردان ساخته و هر روز هم به بهانه‌اى به آنها حمله‌ور مى‌شوند، و زن و بچه و كوچك و بزرگشان را مى‌كشند.

بارالها! تو مى‌دانى كه تبعیضات نژادى چگونه به زور اقویا و زمامداران ملل متمدن نما، هنوز هم كه هنوز است، قیافه زشت خود را نشان مى‌دهد.

 

تو دانایى كه بانوان به اسم آزادى و مساوات، غیر متساوى در اسارت افتاده و وسیلة اطفاى شهوت مردان شده، و امنیت و آسایش ندارند، و از حقیقت مقدّس و رمز متعالى رابطة ازدواج و محیط انس و اطمینان و پر مهر و لطف خانواده محروم شده‌اند، و روزبه‌روز این تمدن منحوس یا توحش قرن اتم، آنها را به‌سوى سیاه‌چال‌هاى سقوط پرت مى‌كند.

تو آگاهى كه در فرهنگ و تمدن غرب و شرق، غیرت، همت، فداكارى، عفّت و نجابت، حجاب، حیا و آزرم، چسان مفهومش مسخره و مبتذل و بى‌ارزش شده است كه از آن چیزى جز لفظ باقى نمانده است.

خدایا! اگر ما به‌پا نخیزیم و بنشینیم و این‌همه صحنه‌هاى گمراهى و تباهى را در جهان ببینیم و تكان نخوریم، در پیشگاه تو به‌شدّت مسئول و مقصّریم.

همة سنّت‌هایى كه تو برقرار كرده‌اى، یار مظلومان و محرومانى هستند كه براى برپاداشتن حقّ و مبارزه با جهل و ظلم و باطل قیام مى‌كنند و جنود و امدادهاى تو، همه پشتیبان حقّ‌پرستان و عدالت‌خواهان مى‌باشند و براى نابودى ظلم و باطل، و ایجاد و گسترش حكومت حقّ و عدل، در كنار اهل حقّ و مجاهدان واقعى قرار دارند.

تو از مطبوعات دنیا، سینماها، مراكز فساد و فحشاى سیاست‌ها، بازرگانى‌ها، فرهنگ‌ها و تعلیم‌و‌تربیت‌ها، و از همة اوضاع آگاهى

 

و مى‌بینى كه همة این نمونه ها، مظاهر انحطاط فكر بشر و گرایش او به‌سوى حیوانیت شده است.

جهان به دو جبهة تقسیم شده است: جبهة زورمندان و استضعاف‌گران و جبهه اكثریت استضعاف شده.

خدایا! ما نمى‌دانیم وقت ظهور فرا رسیده یا نه؟! امّا این‌قدر مى‌دانیم كه مستضعفیم، و اگر آن انقلاب تمام عیار مهدى آل محمّد(عج) وقتش نرسیده باشد، تو باید به ما همت و نهضت و شوق دهى تا به‌پا خیزیم و مشعل علم و هدایت اسلام را به دست گرفته و با همراهى و همكارى صدها میلیون مستضعف خداپرست، با صفوف فشرده و متّحد، دین تو را یارى كنیم و احكام تو را حاكم سازیم و قرآن را منبع الهام و حركت خود قرار دهیم و به‌سوى آینده‌اى درخشان و اسلامى كه نشانه آینده تابناك عصر حكومت مهدى(عج) باشد، پیش رفته و روز بیدادگر و دشمن دین تو را سیاه سازیم.

خداوندا! یأس و ناامیدى از رحمت تو در هیچ حال جایز نیست، و تو خود فرموده‌اى:

(إِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرْكُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ)؛[7]

«اگر خدا را یاری کنید، او هم شما را یاری می‌نماید و گام‌هایتان را استوار می‌دارد».

 

و 

(وَالَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَإِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ)؛[8]

«و آنان‌که در راه ما جهاد کنند؛ البته آنان را به راه‌هایمان هدایت می‌کنیم، و خداوند هر آینه با نیکوکاران است».

و با وعده‌هاى صریح تو هیچ‌كس را در ترك یارى حقّ و یارى دین تو عذرى نیست و انتظارى كه دستاویز تبلیغات دشمنان اسلام علیه مسلمین شده است، از اسلام نبوده؛ بلكه عین رضایت به وضع موجود و امضاى نابسامانى‌ها و عقب‌ماندگى‌ها، و مخالفت با تحول و تكامل انقلاب اسلام است، كه این انتظار، آن انتظارى كه در قرآن و احادیث و روایات دستور داده شده، نیست.

ما را از انتظار بى‌هدف و بى‌معنا دور ساز و به آن انتظار حقیقى كه عامل جنبش و حركت و مبارزه و مقاومت است، هدایت و آشنا كن.

بارالها! ما را به مسئولیت‌هاى خطیرى كه در برابر تو، نسبت به دین تو و كتاب و احكام تو داریم، راهنمایى فرما؛ و به ما توفیق كامل عطا كن تا وظایف خود را در راه یارى هدف‌هاى عالى اسلام

 

و اجراى احكام آن و امر به معروف و نهى از منكر، نصب‌العین و برنامه خود قرار دهیم.

(رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدامَنا وَانصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِینَ)؛[9]

«پروردگارا! بر ما صبر و پایداری ببخش، گام‌هایمان را استوار بدار، و ما را بر قوم کافران یاری عنایت فرما».

 

 

[2]. طوسی، مصباح‌المتهجد، ص581؛ ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، ج1، ص142 (دعاى افتتاح، مروى از حضرت مهدى(عج).

[3]. قصص، 5.

[4]. نور، 55.

[5]. حج، 41.

[6]. قصص، 6.

[7]. محمّد، 7.

[8]. عنكبوت، 69.

[9]. سوره بقره، آیه 250.

نويسنده: