از جهت اتّفاق مسلمانان و اجماع شیعه و اهلسنّت
اهلسنّت و شیعه در طىّ اعصار و مرور قرنها، همه بر این اتّفاق داشته و دارند كه در آخرالزمان یك نفر از اولاد رسول خدا(ص) و فرزندان على(علیهالسلام) و فاطمه(س) كه صفات و علاماتش در احادیث مذكور است، در هنگامى كه دنیا پر از ظلم و جور شده باشد ظهور نماید و جهان را پر از عدل و داد كند، همه او را همنام و همكنیه پیغمبر(ص) و ملقّب به مهدى معرّفى نمودهاند و همه اتّفاق دارند بر اینكه تا او ظهور نكند، سیر این عالم و این جامعه بشرى به پایان نخواهد رسید و تا این دادگستر بزرگ و رهبر حكومت عدل جهانى قیام نكرده است، بشر باید منتظر ظهور او باشد و بداند كه جهان محكوم ظلم ستمگران و فساد اهریمنان نیست و سرانجام همه تباهىها و نگرانىها به راحتى و امنیّت و آسایش مبدّل مىشود و مستكبرین و مفسدین ریشهكن مىگردند.
همه چشم به راهند و همه منتظرند.
چنانكه از مصادر معتبر تاریخ و حدیث استفاده مىشود، در تمام اعصار، این یك عقیده عمومى امّت اسلام بوده است و همه بر آن اتّفاق داشتهاند و لذا مدّعیان دروغین مهدویت را به اینكه واجد صفات و نشانىهاى مهدى موعود نیستند، ردّ مىكردند و هرگز در مقام ردّ آنها، صحّت اصل و اساس این عقیده را منكر نمىشدند.
و خلاصه اتّفاق مسلمین بر اصل ظهور مهدى(علیهالسلام) و برخى از خصوصیات و خصایص آن حضرت همیشه مورد قبول بوده و علماى بزرگ اهلسنّت هم آن را مورد تصریح و تأكید قرار دادهاند.[1]
و به قول دانشمند بزرگ و معاصر اهلسنّت، «شیخ على ناصف» در كتاب غایةالمأمول، همه (سلفاً و خلفاً) بر این عقیده بوده و هستند.[2]
روشن از پرتو رویت نظرى نیست كه نیست
منّت خاك درت بر بصرى نیست كه نیست
ناظر روى تو صاحب نظرانند ولیك
بوى گیسوى تو در هیچ سرى نیست كه نیست