هرچه بیشتر در حالات سیّدالشّهدا(علیهالسلام) دقیق شویم این رمز بر ما آشكارتر میشود كه در امر دین بصیرتی خارقالعاده و بینشی غیبی راهنمای آن حضرت بوده است.
علم و دانش آن بزرگوار از احتجاجات او با دشمنان اهلبیت، بهخصوص معاویه و مروان، از نامههایی كه به معاویه مرقوم فرموده، از خطبههایی كه به مناسبتهای مختلف انشا نمودهاند و از دعای عرفه، و دعاهای دیگری كه از آن حضرت در كتابهای شیعه و سنّی نقل است، ظاهر و آشكار میگردد.
نافع بن ازرق، رهبر فرقة ازارقه خوارج به امامحسین(علیهالسلام) عرض كرد: خدایی را كه میپرستی برای من توصیف كن!.
امامحسین(علیهالسلام) فرمود:
«یَا نَافِعُ إِنَّ مَنْ وَضَعَ دِینَهُ عَلَی الْقِیَاسِ لَمْ یَزَلِ الدَّهْرُ فِی الْإِلْتِبَاسِ مَائِلاً نَاکِباً عَنِ الْمِنْهاجِ ظَاعِناً بِالْإِعْوِجَاجِ ضَالّاً عَنِ السَّبیلِ قَائِلاً غَیْرَ الْجَمِیلِ یَا ابْنَ الْأَزْرَقِ أَصِفُ إِلَهی بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَأَعْرِفُهُ بِمَا عَرَفَ بِهِ نَفْسَهُ لَا یُدْرَكُ بِالْحَوَاسِّ، وَلَا یُقَاسُ بِالنَّاسِ قَرِیبٌ غَیْرُ مُلْتَصِقٍ، وَبَعیدٌ غَیْرُ مُسْتَقْصِی یُوَحَّدُ وَلَا یُبَعَّضُ، مَعْرُوفٌ بِالْآیَاتِ مَوْصُوفٌ بِالْعَلَامَاتِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْكَبِیرُ الْمُتَعَالُ»؛
«ای نافع! هركس دین خود را بر قیاس بسازد همواره در اشتباه است و در راه به صورت افتد، به اعوجاج و كژی كوچ كند، گمراه گردد و سخنان نازیبا گوید. ای پسر ازرق! من خدایم را وصف میكنم به آنچه او خود را وصف فرموده است. او به حواس ادراك نشود و به مردم قیاس نگردد. نزدیك است امّا به چیزی چسبیده نیست، دور است امّا دوری نجسته (دوری و نزدیكی خداوند مانند دوری و نزدیكی موجودات دیگر نیست. دوری و نزدیكی او با حواسّ مادّی قابل درك نمیباشد). او یگانه است و تبعیض، تجزیه و تركیب در او راه ندارند، و به نشانهها شناخته شده و به علامتها وصف گردیده است؛ غیر از خداوند بزرگ و بلندمرتبه، خدایی نیست».
ابنازرق گریست و گفت:
مَا أَحْسَنَ كَلَامَكَ؛ چقدر نیكو است كلام تو!.
حسین(علیهالسلام) فرمود: «به من رسیده كه تو بر پدر و برادرم و بر من گواهی به كفر میدهی!»
ابنازرق گفت: أَمَا وَاللهِ یَا حُسَیْنُ لَئِنْ كَانَ ذَلِكَ لَقَدْ كُنْتُمْ مَنَارَ الْإِسْلاَمِ وَنُجُومَ الْأَحْكَامِ؛[1] یا حسین! اگر این ناسزا از من صادر شده، به خدا سوگند! به یقین، شما چراغ اسلام و ستارگان احكام خدایید. یعنی مردم باید از انوار علوم و معارف شما روشنی بجویند و در تاریكیها به ستارههای وجود شما هدایت گردند.
[1]. ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج14، ص184؛ همو، ترجمة ریحانة الرسول(ص) الامام الحسین(علیهالسلام)، ص225؛ علایلی، سموالمعنی، ص148.