ابوهريره ميگفت: اين چشمهايم ديد و گوشهايم شنيد كه پيغمبر(ص) هر دو دست حسين را گرفته بود و پاهاي حسين بر روي پاهاي پيامبر(ص) بود. رسول خدا(ص) ميفرمود:
حسين بالا رفت تا پاهايش را بر سينه پيغمبر گذارد. پس پيغمبر فرمود: «دهان باز كن!»، پس بوسيدش و سپس گفت: «خدايا! او را دوست بدار؛ زيرا من او را دوست ميدارم».
علایلي مينويسد: «عَيْن بَقَّة» كلمهاي است كه در روح طفل، طراوت، سبكي و ملاحت ميآورد.[3]
[1]. (يعني: برو بالا؛ كوچولوي من). همچنین ابنعساکر (تاریخ مدینة دمشق، ج13، ص194) از ابوهریره به این لفظ روایت کرده: «حزقّةٌ حزقّةٌ تَرَقَّ عَیْنَ بَقَّةٍ». «حزقّة» (به فتح حاء و ضم زا، يا به ضم هر دو) چنانچه در قاموس گفته به كسي گويند كه بهواسطة ضعف يا خردي و كوچكي، قدمهايش كوتاه و به هم نزديك باشد. و «تَرَقَّ» به معناي «اصعدْ» است يعني بالا برو! و «عَيْنَ بَقَّة» چنانچه علایلي گويد، كنايه از كوچكي جسم و خردي جثّه است. اين جمله را عرب هنگام اظهار ملاطفت و مزاح با طفل و به نشاط آوردن او ميگويد.
[2]. ابن عبدالبر، الاستيعاب، ج1، ص397 - 398؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج3، ص159؛ طبری، ذخائرالعقبی، ص122.
[3]. علايلی، سموالمعنی، ص76.