رسول خدا(ص) حسنین(علیهماالسلام) را بسیار دوست میداشت و نسبت به آنها فوقالعاده اظهار علاقه و عطوفت میكرد. روایات و تواریخ بر این اتّفاق دارند كه آن حضرت(ص) نسبت به علی، فاطمه و حسنین(علیهمالسلام)از تمام مردم و نزدیكان خود اظهار مودّت بیشتری مینمود. دوستی آنها یك دوستی سادة پدر نسبت به فرزند نبود؛ بلكه ریشه در علائق، مبانی عمیق و یگانگی روحی داشت؛ نشانة یك اتّحاد و اتّصال ناگسستنی معنوی و توافق كامل فكری بود؛ ازاینرو پیامبر(ص) میفرمود:
«من با هركس كه با شما در صلح و سازش باشد در صلح و سازشم، و با هركس که با شما در جنگ و نبرد باشد در جنگ و نبرد هستم».
یك اتّصال واقعی روحی، و همفكری تمام عیار و یگانگی خالص، لازم است تا پیغمبر(ص) آن را اینگونه شرح دهد. جملة «أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ» صریح در این است كه طرز تفكر، سلوك و روش آنها با سلوك و روش پیغمبر(ص) یكی است، و هیچگونه تفاوتی ندارد. كردار، رفتار، جنگ و صلح آنها دقیقاً همان كردار، رفتار، جنگ و صلح رسول خدا(ص) است.
زمانی كه این اخبار را مطالعه میكنیم و از شدّت علاقه و دوستی پیامبر(ص) به امامحسین(علیهالسلام) آگاه میشویم، نباید فراموش كنیم كه گویندة این كلمات و الفاظ، پیغمبر خدا(ص) است. او كسی است كه در دورة زندگانی با گزافهگویی، سخنان دور از حقیقت و مدح بیجا مبارزه داشت؛ سخنان و كارهایش برای بشر حجّت، قانون و شریعت بود و آنچه فرمود، ترجمان حقیقت است.
پیامبر اعظم(ص) غیر از فاطمه(علیهاالسلام) دختران دیگر، و غیر از علی(علیهالسلام) نیز عموزادهها و خویشاوندان بسیاری داشت، پس چرا اینهمه اظهار علاقه و محبّت، مخصوص فاطمه(علیهاالسلام) و علی(علیهالسلام) و فرزندان آنها بود؟ و چرا پیغمبر(ص) از میان همة كسان و اصحاب خود، آنها را برگزید؟ زیرا این چهار تن نمایندة صفات، روحیّات، اخلاق و كمالات او بودند.
[1]. ابنماجه قزوینی، سنن، ج1، ص52؛ ترمذی، سنن، ج5، ص360؛ طبرانی، المعجمالکبیر، ج3، ص40.