فضایل علی(ع) در سرودههای شعرا
فضایل، مقامات و درجات معنوی بالا و ملکوتی حضرت امیرالمؤمنین(ع) خیلی بیشتر از این است که در تصوّر حتی علمایی که در این رشتهها مقامات بلندی داشته و خیلی زحمت كشیدهاند بیاید.
بهطور مثال شاعر میگوید:
قِیلَ لِی: قُـلْ لِعَــلِّیٍ مَدْحاً
قُلْتُ هَـلْ أَمْدَحُ مَنْ فِی فَضْلِهِ
اَلنّبِی الْــمُصْطَفى قَـالَ لَنا
وَضَــعَ اللهُ عَلَی ظَهْری یَداً
وَعَلِیٌّ واضِـــعُ رِجْلَیهِ لی
مَدْحُــهُ یَخْمَدُ نـاراً مُؤْصَدَة
صَــارَ ذُو اللُّبِ إلَی أَنْ عَبَدَهُ
لَیلَــةَ الْـمِعْراجِ لَمّا صَعِدَهُ
فَأَرانِی الْقَلْــبَ إِنْ قَدْ بَرَّدَهُ
بِمَکَانٍ وَضَـعَ اللهُ یَــدَهُ»[1]
یا میبدی كه از اهل سنّت است مطالبی در مدح امیرالمؤمنین(ع) دارد،
مثل اینکه میگوید:
بـــس که تــابَد مهر حیــدر هر دم از سیمای من
آسمـــان را ســـرفرازی باشــد از بــالای مــن
چون سخن گویم ز معراجش كه آن دوش نبیّ است
پــای در دامــــن كشد فكــر فلـــكپیمای من
بعد میگوید:
طبـــع من تا گشــت چون دریا ز فیض مرتضـی
ابــــر گوهــر بار جوید فیـــض از دریـــای من
و در آخر هم میگوید:
ای صبـــا در گردنت خاكـــم ببر ســوی نجف
بعـــد مُردن چون فـــرو ریزد ز هم اعضای من
[1]. این اشعار منتسب به شافعی است كه در كتب مختلف نقل شده است ازجمله: دیاربکری، تاریخ الخمیس ج 2، ص87؛ امینی، الغدیر، ج7، ص12.