سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

وجه تكیه بر لفظ «ولیّ» و «مولی» در خطبه غدیر

رابعاً، وجه دیگر، تكیه بر نقل خصوص این جمله‌های كثیر المعنی و عنایتی است كه بزرگان خلفاً عن سلف به آنها داشته‌اند. بیان ولایت و اولویّت با نفس و اموال، برای امیرالمؤمنین(ع) است كه برحسب خطبه غدیر ـ كه به خطبه و حدیث ولایت معروف و مشهور شده ـ این ولایت حتی در زمان شخص رسول خدا(ص) برای امیرالمؤمنین(ع) ثابت است و به غیبت رسول ‌الله(ع) از مكان یا زمان، توقّف ندارد.

بدیهی است این ولایت از لحاظ اینكه باید مانند سایر مسائلی كه به وحی الهی به‌وسیله پیغمبر اعلام می‌شود، از طرف صاحب مقام نبوّت ابلاغ شود، نسبت به مقام نبوّت بلكه نسبت به ولایت پیغمبر فرع است و دایره‌اش از ولایت پیغمبر ـ كه شامل ولایت بر ولیّ‌ الله نیز هست ـ محدودتر بوده و اطلاق و شمول ولایت پیغمبر را ندارد، امّا نسبت به

 

ماسوای پیغمبر، با ولایت پیغمبر بر ماسوا فرقی ندارد و خلاصه فرقی كه ولایت امیرالمؤمنین(ع) با ولایت حضرت رسول‌ اكرم(ص) دارد، این است كه رسول ‌الله(ص) بر امیرالمؤمنین(ع) نیز مانند سایر امّت ولایت دارد، درحالی‌كه رسول الله(ص) تحت ولایت احدی غیر از خداوند متعال قرار ندارد.

به‌هرحال اثبات این ولایت در دایره و محدوده ولایت رسول ‌الله(ص) برای امیرالمؤمنین(ع) از تعبیر به خلافت و جانشینی، در افاده ولایت بر امور، اصرح، رساتر و گویاتر است، زیرا اگر مفهوم خلافت، جانشینی در امامت، الگو و اسوه ‌بودن و رتق‌وفتق امور شرعیّه و بیان احكام حلال و حرام و رسیدگی و سرپرستی و حكومت بر انام باشد، لفظ ولایت در دلالت بر این جهت خلافت ـ كه همان حكومت و مدیریّت جامعه باشد ـ اَفصح و اَصرح است.

بنابراین چون نظر افرادی كه برای غصب خلافت و حكومت حزب‌سازی كرده و با هم تبانی كرده بودند به این علّت بود و با سایر مفاهیم خلافت، معارضه مستقیم نداشتند، در «خطبه یوم‌ الغدیر» و «حدیث ولایت» این بُعد از امامت و خلافت در این جملات مورد عنایت قرار گرفت و شبهه‌های نامقبولی كه در مفهوم مولی و ولیّ شده است، همه در زمان‌های بعد، برخلاف تمام قراین حالیّه و مقالیّه این موضوع ابداع شد.

به‌هرحال، این جملات مشهور از خطبه غدیر در اثبات ولایت

 

امیرالمؤمنین(ع) و اِتمام حجّت بر همگان كافی و وافی است و ثابت می‌كند كه اجتماع آن گروه در سقیفه بنی‌ساعده باوجود «مَنْ ثَبَتَ لَهُ الْوِلَایَةُ عَلَى الْأَنْفُسِ وَالْأَمْوَالِ بِنَصٍّ مِنَ اللهِ تَعَالى وَرَسُولِهِ(ص)»[1] یك معارضه آشكار با خدا و پیغمبر و انحراف ظاهر از حق بود.

وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله الْعَلیِّ الْعَظیمِ وَإِنَّا لله وَإِنّا إِلَیْهِ رَاجِعوُنَ.

 

[1] . «کسی که ولایت و سرپرستی بر جان و مال مردم با نص خدا و پیامبر(ص) برای او ثابت شده بود».

موضوع: 
نويسنده: