وصف علی(ع) از زبان پیامبر(ص)
در آن میدانی که پیامبر اعظم، عقل کل، خاتم رسل و هادی سبل(ع)، برحسب احادیث معتبر و مشهور بین المسلمین، از آن حضرت، آنهمه تمجیدات و تعریفات رسا و پر از معنا فرموده باشد و او را با
حق و با قرآن،[1] و حق و قرآن را با او و لازم الاتصال و غیر قابل افتراق دانسته باشد، و گاه فرموده باشد:
و گاهی با زبان معجزْبیان و حقیقتترجمان، فرموده باشد:
یا ارزش یکی از میدانهای جهاد آن مجاهد فی سبیل الله را در راه اعلای کلمة الله و دفاع از حق، افضل از عبادت جنّ و انس[4] و یا تمام امّت[5] معرفی کرده باشد، دیگران در مدح و ثناوی آن حضرت چه میتوانند بگویند؟!
همه در برابر آفتاب جهانتاب محمدی و دریای بیکران علم احمدی(ص)، چون ذرّه و قطره، بلکه از آن هم کمترند.
[1] . حاکم نیشابوری، المستدرک، ج3، ص124؛ سیّد مرتضی، الشافی فی الامامه، ج1، ص202؛ ج2، ص135 ـ 136؛ طبرسی، اعلام الوری، ج1، ص316؛ خوارزمی، المناقب، ص177؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج2، ص297؛ جوینی، فرائد السمطین، ج1، ص177؛ مجلسـی، بحار الانوار، ج33، ص637، ب23، ح606.
[2]. مجلسی، بحار الانوار، ج40، ص81، ب 91، ح 114؛ قندوزی، ینابیع المودّه، ج1، ص393؛ ج2، ص486 ـ 487. «سوگند به خدایی که جانم در کف قدرت اوست اگر نبود اینکه گروههایی از امتم درباره تو بگویند چیزی را که نصاری درباره عیسی فرزند مریم گفتند، امروز درباره تو سخنی را میگفتم که بر جماعتی از مسلمانان عبور نمیکردی جز اینکه خاک زیر پایت را برای تبرّک میگرفتند».
[3]. خوارزمی، المناقب، ص328؛ مجلسی، بحار الانوار، ج40، ص75، ب91، ح114. «اگر دریاها مُرکَّب و جنگلها قَلم و انسانها نویسنده و جنّیان حسابگر باشند نمیتوانند فضایل تورا بشمارند ای اباالحسن».
[4]. ابنابیجهور احسائی، عوالی اللئالی، ج4، ص86؛ حلبی، السیرة الحلبیه، ج2، ص642 ـ 643؛ مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج6، ص 4 ـ 5.
[5]. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج3، ص32؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج13، ص19؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج2، ص14؛ خوارزمی، المناقب، ص107؛ ابنطاووس، الطرائف، ص514؛ قندوزی، ینابیع المودّه، ج1، ص282، 412.