در این مجال، مناسب میدانم به نكتهای اشاره كنم. قرآن نهفقط معجزه و دلیل خاتمیت دین اسلام بلكه یگانه برهان جاودان حقانیت
دعوت همه انبیای سلف از آدم تا خاتم است. ندای تحدی آن به جهان، تا روز قیامت باقی است و خطاب ﴿وَإِن كُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا﴾[1] پس از چهارده قرن، هنوز بهگوش میرسد. عالم مشهور متبحر در فنون و علوم ـ ابنرشد اندلسی ـ طی بیانانی در فرق بین اعجاز قرآن مجید و معجزات سایر انبیا و حتی سایر معجزات شخص حضرت خاتم الانبیاء(ص) كه بسیاری از آنها به تواتر، قطعی و ثابت است، میگوید: «دلالت قرآن بر نبوت حضرت رسول اعظم(ص) مثل دلالت انقلاب عصا به حیه بر نبوت موسی و احیای موتی و شفای اكمه و ابرص بر نبوت عیسی علیه السلام نیست؛ بلكه گویاتر و رساتر است. این افعال گرچه از غیر انبیا و به غیر معجزه ظاهر نمیگردد و قانعكننده است، اما با فعل یا صفتی از صفات نبی ـ كه به اعتبار آن صفت نبی شمرده میشود ـ ارتباط ندارد. اما قرآن دلالتش بر صفت نبوت، چونان دلالت درمان بیمار بر طبِّ طبیب است؛ اگر دو تن ادعای طب كنند و یكی از آنها بگوید دلیل بر طبابت من این است كه روی آب راه میروم، و دیگری بگوید دلیل بر طبیب بودن من این است كه بیماران را علاج و درمان میكنم؛ بدیهی است اگرچه هردو مورد تصدیق هستند، اما تصدیق طبیب بودنِ آنكس كه بیماران را درمان كرده، از تصدیق كسی كه روی آب رفته، قویتر است. خلاصه اعجازِ قرآن، معجزه مناسب با نبوت است، و دلیل بر صحت ادعا، مناسب با مدّعاست. بهخلاف ابراءِ اَكمَه و اَبرَص و احیایِ موتی و قلبِ عصا به ثُعبان؛ كه گرچه به واسطه آنها هم
نبوتِ مدّعیِ نبوت، تصدیق میشود اما هیچیك از آنها كار رسول و نبی نیست؛ مثل اینكه روی آب راه رفتن هم كار طبیب نیست.
پیغمبر اعظم (ص) اعلامِ نبوت و رسالت فرمود و كارش را كه رسالت و رساندن پیام است، معجزه و دلیل بر نبوت اعلام نمود. خودِ نبوت و رسالت، امری خارقالعاده و معجزه و دلیل است و به آن تحدّی نمود كه: ﴿وَإِن كُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ﴾[2] «اگر در دعوت و رسالت و آنچه بر بنده خود نازل كردهایم شك دارید یك سوره همانند آن را بیاورید». یعنی مثل همان كه بر او نازل كرده و او را به رسالت و رساندن آن به شما مبعوث كردهایم بیاورید؛ معجزه او همان خود آن است و دلیل بر صدق دعوت، خود آن دعوت است. برهان بر حقانیت قرآن و وحیانی بودن آن، خود آن است كه إلیالأبد و در هر عصر اگر انس و جن اجتماع كنند و باهم همكاری نمایند كه مثل آن را بیاورند، نخواهند توانست».