سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

3. ورود به شهر علم پیامبر(ص)

عَن عَلِیٍّ(ع) وَابْنِ عَبَّاس وَجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ: قَالَ رَسُولُ‌اللهِ(ص):

«أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَعَلِیٌّ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیَأتِ الْبَابَ».[1]

 

علی(ع) و ابن‌عباس و جابر بن عبدالله روایت كرده‌اند كه پیامبر اكرم(ص) فرمود:

«من شهر علمم و علی دروازه آن، پس هركس طالب علم باشد از دروازة آن وارد شود».

 

 

[1]. دیلمی، فردوس‌الاخبار، ج1، ص76؛ حاکم نیشابوری، المستدرك، ج3، ص126- 127؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج5، ص110؛ ج7، ص182؛ ج11، ص50؛ هیثمی، مجمع‌الزوائد، ج9، ص114؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص378 – 384؛ ابن‌اثیر جزری، اسدالغابه، ج4، ص22.

در كتاب فتح الملك العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی (مغربی، ص164) این‌گونه آمده است:

حافظ سیوطی در الجامع‌الكبیر می‌گوید: مدّتی بود كه در مقام پاسخگویی به این پرسش كه سند این حدیث چگونه است می‌گفتم: حَسن است تا از حُسن اتّفاق مواجه شدم با تصحیح ابن‌جریر در رابطه با نقل حدیث از علی از كتاب تهذیب‌الآثار به همراه تصحیح حاكم نیشابوری نسبت به نقل این روایت از ابن‌عباس، آن‌گاه استخاره كردم و مطمئن شدم به ارتقای مرتبة حدیث از «حَسن» به «صحیح».*

نیز رجوع شود به كتاب مناقب سیّدنا علی (عینی، ص25) و كتاب المستدرك علی الصحیحین (حاکم نیشابوری، ج3، ص126).

ترمذی در كتاب الجامع‌الصحیح (ج5، ص301)، از علی(ع) نقل كرده كه رسول خدا× فرموده است: «من خانه حكمتم و علی باب آن است».

و ابن‌عساكر در تاریخ مدینة دمشق (ج42، ص378) و ابونعیم اصفهانی در حلیةالاولیاء (ج1، ص64) همین حدیث را ثبت كرده‌اند.

و رجوع نمایید به كتاب فتح الملك العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی، كه در آن علم فراوانی خواهید یافت.

نیز از سلمان فارسی از رسول خدا(ص) روایت شده كه حضرت فرمودند: «داناترین امتم بعد از من علی بن ابی‌طالب است».

دیلمی، فردوس‌الاخبار، ج1،‌ ص451؛ سبکی، جمع الجوامع، ص3794؛ متقی هندی، كنزالعمال، ج11، ص614؛ مغربی، فتح ‌الملک العلی، ص70.

سعید بن مسیب گوید: در میان اصحاب رسول خدا(ص) تنها كسی كه مدّعی «سَلُونِی»؛ «از من پرسش كنید» شده، علی بن ابی‌طالب بود.

ر.ک: ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ج3، ص1103؛ ایجی، توضیح‌الدلائل، ص211.

از سفیان نقل شده است كه گفت: «احدی با علی احتجاج نداشت جز آنكه علی با براهین، استدلال او را بر هم زد و بر او چیره شد». ابن‌مردویه اصفهانی، مناقب، ص87.

ابن‌مردویه گوید: برای صحابه پیامبر اكرم(ص) پیشامد ناگواری رخ داد ازاین‌رو عمر، آنها را فرا خواند و به علی گفت: «تو راه حلّ بده كه بهترین و داناترین آنانی». ر.ک: ابن‌مردویه اصفهانی، مناقب، ص87 – 88.

كتاب ملحقات احقاق الحق (مرعشی نجفی، ج 8، ص 233). و عبارتی نزدیك به این مضمون در ذخائر العقبی (طبری، ص81) نقل شده است. و نیز در نقل‌ها فراوان آمده است كه عمر همیشه می‌گفت: «اگر علی نبود، عمر هلاك می‌شد». ابن‌مردویه اصفهانی، مناقب، ص88؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ج3، ص1103؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج1، ص18، 141؛ ج12، ص204.

به‌طور خلاصه باید گفت: در كتاب الغدیر صد و چهل ‌و سه مصدر برای این حدیث ذكر كرده و علامه لكهنوی درباره این حدیث و مباحث پیرامون آن دو جلد كتاب قطور تصنیف كرده كه صفحات آن بالغ بر 1345 خواهد بود.

[* حدیث صحیح عبارت است از: حدیث مسندی كه اسناد آن را به نقل عادل با قدرت ضبط و حفظ قویّ از افراد مانند خود روایت كرده باشند و تحت عنوان شاذّ و معلّل قرار نگیرد. ر.ك: نووی، ارشاد طلاب الحقائق الی معرفة سنن خیر الخلائق.]

نويسنده: