سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

* اهل‌بیت(ع)  حافظان دین از تحریف

در اینجا نمی‌خواهیم از سیر حدیث، یا از لحاظ اثر سیاست‌های حکّام، خصوصاً بنی‌امیّه، و بنی‌عبّاس سخن بگوییم، و مواضع مؤثّر ائمّه دین را در احیای سنّت پیغمبر(ص)، و تلاش اصحاب و شاگردان آن بزرگواران را شرح دهیم؛ فقط می‌خواهیم اشاره کنیم که مجاهدات ائمّه(ع) و حاملان علوم آنها تا امروز، سبب شده که این علوم بیکران که به‌وسیله صدها کتاب و اصل و جامع حدیث، جمع‌آوری و حفظ شده، در دسترس ما و نسل‌های آینده مسلمانان قرار بگیرد.

شاگردان و روات حدیث از ائمّه(ع) که به تفاوت اوضاع و احوال از آنها نقل حدیث داشته‌اند، در مثل یک بخش از حیات امام جعفر صادق(ع) تا چهار هزار نفر شمرده شده‌اند[1] که می‌توان گفت حتماً بیشتر از این رقم بوده‌اند.

ائمّه(ع) همه شاگردانی تربیت کرده، و علوم اسلامی را از

 

تفسیر قرآن و فقه و غیرها به آنها تعلیم می‌دادند، و رشته حدیث از آن بزرگواران هیچ وقت منقطع نشده است و چنان‌که تاریخ نشان می‌دهد یگانه چیزی که دین را از تحریف و تغییر مصون داشته و در برابر بدعت‌ها مقاومت کرده، و بطلان آنها را آشکار نموده، بعد از قرآن مجید، احادیث اهل‌بیت(ع) بوده است.

به طور مثال، بعد از رحلت رسول اکرم(ص) هرچه از عصر آن حضرت، مسلمانان دورتر شدند، دست تصرّف نظامات و حکومت‌ها، و جیره‌خواران درباری آنها در احکام بیشتر می‌شد، تا حدّی که در همان ابتدای عصر صحابه، گفته می‌شد همه چیز از آنچه در عصر پیغمبر(ص) بود عوض شده است.

در برابر این وضع، همین‌که برای امام باقر و امام صادق(ع) فرصت اظهار حقائق، و بیان احکام فراهم شد، چنان وارد میدان شدند که همه تحریفات، انکارها، و شبهه‌ها برطرف شد که حتّی امثال دیصانی و ابن‌ابی‌العوجاء از ملاحده، به حقّ اعتراف نمودند.

در عصر مأمون که برای مقاصد سیاسی خاصّ، و معارضه با قرآن و علوم اهل‌بیت(ع)، کتاب‌های فلسفه، ترجمه و نشر می‌شد، و مأمون، آن را تأیید و ترویج می‌کرد، افکار دینی به‌واسطه برخورد با اصطلاحات جدید متشنّج و متزلزل گردید، ولی ظهور شخصیت حضرت رضا(ع) به آن صورتی که جهان اسلام را تحت تأثیر قرار داد، و مباحثات و احتجاجات آن حضرت با علمای فِرَق و اهل الحاد، عقاید اسلامی را پابرجا و استوار ساخت.

 


[1]. كتاب اسماء الذین رووا عن الصادق، تألیف ابوالعبّاس احمد بن محمّد كوفى مشهور به ابن‌عقده. ر.ک: علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص322؛ محدث قمی، الکنی و الالقاب، ج1، ص358.

موضوع: 
نويسنده: