سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

* اسرار بی‌شمار الهی

بلی، امثال این داستان، اشاره‌ای است به اسرار افعال الهی، و کارهای خدا که بی‌شمار و بی‌شمار است، و حتّی شمار اسرار یک کار و یک پدیده و مخلوق او، در توان هیچ شمارشگر اگرچه همه حسابگران را در اختیار داشته باشد، نیست، و نسبت به همه، مضمون این شعر جاری است:

پشه چون داند که این باغ از کی است

و چگونه است، و عدد اشجارش، و برگ درخت‌هایش چند است، و عجایب و غرائبی که در این باغ، و پیدایش آن، و نموّ و رشد آن، و میوه‌ها و شکوفه‌های زیبای آن، و اختلاف رنگ‌ها، و جلوه‌های کوچک و بزرگش همه حیرت‌افزا است؛ این

پشه چون داند که این باغ از کی است
 

 

 

در بهـاران زاد و مرگش در دی است
 

     
 

آری، پشه و هر مخلوق کوچک‌تر از پشه، و بزرگ‌تر از کوه‌ها، و کهکشان‌ها، و هر انسان، با آن درک و اندیشه که در یک دم، برّ و بحر، و زمین و آسمان را می‌پیماید، هرچه بفهمد و بفهمد، عقلش بیشتر حیران بماند، می‌فهمد که این‌همه فهمیدن‌هایش، قدر قطره‌ای بیش از اقیانوس بی‌کران نیست.

نويسنده: