حقیر در همین زندگی خود، زنان و مردانی را دیدهام كه در این جهتِ باهم شدن و از همبودن، نمونه بودند و چنان بودند كه گویی هر یك از راز دل دیگری خبر داشت، و همان را انجام میداد، و همان را میگفت كه دیگری میگفت؛ شخصیّتشان در هم ذوب شده بود، اگر او در بیرون خانه بود، و دیگری در درون خانه، هر دو با هم بودند، و در رنج و غم و شادی و گشایش، شریك یكدیگر بودند. نه این خود را از او طلبكار میدانست، و نه او به این ادّعایی داشت.
این مردسالاری تحمیلی، كه در زمان ما مبارزه با آن را مطرح مینمایند، و از آن برای جداكردن زن از شوهر، و آنها را دو واحد، در مقابل هم قرار دادن استفاده میكنند، اصلاً وجود نداشت؛ و اخلاق اسلامی در محیط خانه، و بر روابط با هم حاكم بوده است.
غرض از این بیانات این است كه شما برحسب آنچه نوشتهاید،
همسرِ از هر جهت پاك و سالم دارید، كه او را هدیهای از طرف خدا میشمارید، مسأله غیر قابل حلّ، بین خودتان نخواهید داشت؛ این صفا و وفا و خوشبینی كه به هم دارید، همه امور را بر وفق دلخواه قرار میدهد، شما خاطرخواه او، و او هم خاطرخواه شما خواهد بود.