امروز هم، خطر کمرنگ شدن محور بودن کتاب و سنّت در حوزههای شیعه رو به خودنمایی است.
ما عقیده داریم که در کتاب و سنّت همه آنچه بیانش لازم باشد در مسائل اعتقادی و ماوراء طبیعت و عالم مادّه، بیان شده است و نیازی به گدایینشستن بر در مکتبهای دیگر نداریم، و در اصل، برای هدایت همگان و دعوت همه به حقائق و عالم غیب، همین کتاب و سنّت کافی است، و به علم صحیح فقط از طریق اهل بیت وحی و رسالت میتوان دست یافت که حضرت باقر(ع) به سلمة بن کهیل و حکم بن عتیبه، فرمود:
همه علم، نزد آنها است و ما و همه امّت، و همه مردم وظیفه داریم به آنها رجوع کنیم و مراجعه به غیر آنها در مسائل الهی؛ خواه فلاسفه به اختلاف مشارب و مسالکی که در این مسائل دارند باشد، و خواه مدّعیان اشراق و شهود و عرفانی که مدّعی حصول آن از این طریق شدهاند باشند، همه غیر مطمئن، و متضمّن گمراهی و خطرات بسیار است.
در مسائل عقیدتی و مربوط به عالم غیب، قول فصل، فقط کتاب و حدیث معتبر است، و بیش از آنچه در احادیث و قرآن کریم بیان شده است، کسی مکلّف به غور و بحث در این مسائل نیست که نه به جای مطمئنّی منتهی میشود، و نه برای سیر إلی الله مفید میباشد.
آنـچـه نـه از شـرع بر آرد علم |
|
|
|
ور منم آن حرف، در آن کش قلم |
|
بنابراین باید ما در معارف عقیدتی، و برنامههای اخلاقی، و نظامات حیاتی و فردی و اجتماعی، تنها بر محور کتاب و حدیث بگردیم.
[1]. «به شرق و غرب بروید. هیچ علم صحیحی پیدا نخواهید کرد مگر اینکه از نزد ما اهلبیت صادر شده باشد». مجلسی، بحار الانوار، ج2، ص92.