اگر فقط منافع، و سود مادّی و اقتصادی معیار باشد، كه همه چیز و همه شایستگی را از دریچه بازده اقتصادی آن ببینیم، هر كاری كه بازده مادّی آن بیشتر باشد، آن کار برای هر یك از مرد و زن، شایستهتر است، اگرچه هزاران خیانت و جنایت در آن باشد، و اگرچه شرف انسانیّت در آن پایمال شود.
امّا اگر معیارِ شایستگی، ضوابطی عالیتر از این ضابطه باشد، و برای انسان، كرامتی در نظر گرفته شود، و زن را دارای آن ارزشهای انسانی بدانیم، و اجتماعی را كه بدون همكاری صمیمانه زن و مرد، و رابطه همانندی:
برپا نخواهد شد، در نظر بگیریم، باید بگوییم زندگی انسانی
بدون همكاری مرد و زن، سعادتمندانه و قابل اعتماد، و آرامبخش نخواهد بود.
سهم هر یك از این دو در تحقّق هدفهای مدنی، و اجتماعی و ترقّی جامعه بسیار مهمّ است كه هر كدام نباشند و سهم خود را ایفا نكنند، جامعه نمیتواند به سیر خود ادامه دهد، بلكه به سوی انقراض و زوال خواهد رفت.
با قطع نظر از مسأله توالد و تناسل و بقای نوع، اگر زن و مرد بخواهند موضع خود را رها كنند، و مثلاً تمام كارها و مشاغل سبك و سنگین را براساس تساوی كامل توزیع نمایند، كه نقش خاصّ زن و مرد در اجتماع ظاهر نباشد، و شایستگیهایی كه هر یك از این دو برای بعضی مشاغل دارند در نظر گرفته نشود، مسلّم چرخ اجتماع چنانكه باید گردش نخواهد كرد، بلكه گرفتار ركود و توقّف خواهد شد.
[1]. «آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یكدیگرید)». بقره، 187.