سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

* از اقیانوس‌های جهالت خویشتن غافل نشویم

حضرت رسول اکرم(ص) به درگاه حق تعالی عرض می‌کند:

«مَا عَرَفْنَاكَ حَقَ‏ مَعْرِفَتِكَ»؛[1]
و «لَا أُحْصِی ثَنَاءً عَلَیكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَیْتَ‏ عَلَى نَفْسِكَ».[2]

از یکی از دانشمندان درباره خدا پرسیدند یا از مقوله پرسش‌های شما سؤال کردند، جوابی قریب به این مضمون داد: «اگر مى‎توانستم براى سخن‌گفتن با میكروب‌ها وسیله‎اى اختراع كنم، و با میكروب كوچكى كه بر سر مویى از موهاى سر یك انسان نشسته است، گفت‌وگو مى‎كردم، و از او مى‎پرسیدم كه خودش را در چه مكانى مى‎بیند تا جایش را براى من تعریف كند، او جواب مى‎داد كه من اینك بر فراز درخت تنومند بزرگى قرار دارم كه بسیار محكم و استوار

 

است، و در‎ ارتفاع و بلندى، شاخسارهاى آن سر به فلك كشیده است.

اگر كسى بخواهد آن میكروب را آگاه كند كه آنچه تو بر آن نشسته‎اى، یك درخت تنومند سر به فلك‌كشیده نیست، و یك درخت كوچك و یك نهال هم نیست، بلكه یك تار مو از مجموعه انبوه موهاى سر یك انسان است، و تازه سر انسان یكى از اعضاى بدن اوست، و هزاران میلیون انسان در عالم وجود دارند، و میلیاردها انسان در طول قرون بوده‎اند و رفته‎اند، آیا آن میكروب مى‎تواند اندام و هیكل یك انسان و خصائص و صفات و اعضا و حواس او را تصوّر كند؟! هرگز نمى‎تواند.

پس من كه نسبت به خداى بزرگ به‎ مراتب از این میكروب كوچك‎ترم، و نسبت كوچكىِ خودم را هرچه با او بسنجم باز هم كوچك‎ترم، چگونه مى‎توانم به خدایى كه به همه چیز محیط است، خدایى كه قدرتش بى‎پایان، و عظمتش بى‎كران، و بى‎منتهاست، احاطه پیدا كنم؟ و یا از او گله کنم و به جای تسبیح و تحمید و بی‌توجه به اقیانوس‌های جهالت و نادانی خودم، با او چون و چرا کنم؟».

 

[1]. مجلسی، بحار الانوار، ج68، ص23، ب61، ح1.

[2]. مجلسی، بحار الانوار، ج68، ص23، ب61، ح1.

نويسنده: